خدایا مرگ من پس چه زمانی می رسد

خدایا از من محافظت کن، به کمک تو نیاز دارم

خدایا، جسارت و شجاعتی که موجب انزوا و ضعف من شود را از من دور کن.

خدایا مرگ را همین امروز نصیبم کن.

........................................

در همین ایران هستم و در خارج نیستم. به جستجوی کار در ایران هستم.

در سال 2009 من اقدام اخلاقی ممکن را انجام دادم. به ایران آمدم تا در دسترس خرد جمعی باشم و سپس از ایران بروم. خدایا ای کاش تو خودت به من رحم کرده بودی، که وقتی جهان تو به من رحم نمی کند من خود به خود رحم چگونه توانم کرد؟ آیا فرساینده نیست؟

خدایا ای دوست اکبر، خانه ات کجاست؟ ای سازمان سبز (سازمان ملل) تو کجایی؟ من در پی تو بودم. در پی جهان بودم تا در پی تو باشم. اما تو کجا بودی ای خدای اکبر؟

اگر جهان پیرامون با من نمی سازد، من با انگیزه ها و باورهای اصیل خودم می سازم و بیش از پیش با هنجارهای جهان پیرامون هماهنگ می شوم.

علی رغم آنکه در ایران باشم و یا در خارج (چه در ایران باشم و چه در خارج از ایران باشم) مجبورم ظاهر خشونت آمیز سایتهای اینترنتی ام را تغییر دهم و در نوشته های جدیدم دیگر از "ادبیات خشنی که قبلا به کار می بردم و هر حمایتگر باالقوه ای را به وحشت می انداخت" استفاده نکنم. این کار را به تدریج انجام خواهم داد.

البته این موضوع به معنی نفی آنچه که قبلا گفته شده است نمی باشد و نوشته های پیشین من که در شرایط و وضعیت روحی و روانی زمانها و مکانهای خاص خودشان پدید آمده اند همچنان به قوت و اعتبار خود باقی هستند و حتی در آرشیو نیز بطور اتوماتیک به کار خود مشغول خواهند بود.

از این پس سعی خواهم کرد که به آسایش و رفاه خودم و همچنین به فعالیتهای علمی و پژوهشی بشر دوستانه خودم متمرکز شوم. چنانچه در مورد و یا مواردی انتقاد و یا اظهار نظری سیاسی کنم نیز سعی خواهم کرد غیر خشونت آمیز، غیر حساسیت زا و قابل پذیرش برای طرف مقابل باشد.

بدین ترتیب، من حتی از آمادگی لازم برای ارایه مشاوره به رهبر ایران نیز برخوردارم و از این پس حتی می توانم در تلویزیون دیدگاه نیز به نصیحت رهبر جمهوری اسلامی، عالیجناب خامنه ای بپردازم و توصیه هایم در مورد امور سیاست داخلی ایران را بطور مشفقانه و دوستانه به اطلاع ایشان برسانم.

خدایا شکرت که در این سالها نه در ایران و نه در خارج هیچکس نتوانست به خودش اجازه دهد که روبروی من مستقیم زل بزند توی چشمانم و مرا از اساس نفی کند. من نیز هرگز نمی توانم در مورد هیچیک از مخلوقاتت چنین اجازه ای به خودم بدهم. تو نیز نفرت، جسارت و شجاعتی که موجب انزوا و ضعف من شده است را از من دور کن تا هیچگاه چنان رویارویی ها و پرده دری هایی بین من و مخلوقات تو _که بواسطه مخلوق تو بودن، در نظر گرفتن حرمت و کرامتشان بر من واجب است_ پیش نیاید.