پست‌ها

نمایش پست‌ها از سپتامبر, ۲۰۱۵

رهنورد، موسوی و کروبی را از حلقوم 5+1 می کشم بیرون

موسوی لیدر حداقلی ملت ایران در شش سال پیش بود اما هنوز هم معلوم نیست که از جانش چه می خواهند که رهایش نمی کنند. آری می دانند که موسوی به روز شده و به استانداردهای کورش عرفانی و محمد نوری زاد رسیده است. در همان سال 88 نیز طرز رهبری اش بهترین شکلهای ممکن بود و یک معجزه بود. به قول خودشان سیزده میلیون رای داشت. انداخته اندش زندان تا آن فعال ملی مذهبی جنوبی را در روزهای اخیر با آن وضع بازداشت کنند و به خانواده اش چنان آسیب بزنند. تا فضا را ببندند و بگیر و ببند ها را زیاد کنند و انتخابات برگزار کنند! پوریا ابراهیمی کجاست؟ جوانی و فرصتهای زندگی و پیشرفت دانشجویان و دانش آموختگانی همچون عبد الله مومنی و دوستان ایشان چه شد؟ لااقل تاجزاده و موسوی و کروبی و رهنورد را آزاد می کردید و در صدا و سیما یک تریبون هفتگی در اختیار ایشان قرار می دادید تا 5+1 رویشان بشود به اکبر بگویند در ایران چیزی به نام انتخابات مجلس در حال شکل گیری است حتی اگر از استانداردهای حزب ایران آباد کمتر باشد. 

صرفا جهت اطلاع شماره چهار اکبر

صرفا جهت اطلاع شماره چهار اکبر به نسبتی که 5+1 بخواهند، اقدام کنند و بتوانند و موفق شوند در مقابل اکبر پاسخگو شده، خسارات اکبر _که بطور جامع و گسترده ای شامل سرکوب جنبش سبز ملت ایران طی دهه های اخیر و محرومیت همه ملتهای جهان از نتایج توسعه تحقیقات علمی اکبر نیز می شود_ را جبران کرده و وظایف و مسوولیتهای خودشان در مقابل اکبر را انجام دهند طی یک روند تدریجی ده یا چند ده ساله، بطور اتوماتیک و بدون آنکه نیازی به هرگونه اقدام و یا ابراز نظری از سوی اکبر باشد، احتمالا تئوری های ضد امنیتی و تهدید آمیز اکبر بر علیه کشورهای 5+1 در درون دیدگاه اکبر خنثی و کنسل خواهند شد. اما اگر قصد اعتراف و همکاری با اکبر را نداشته باشند، مرگ زود هنگام تر اکبر برایشان بهتر از مرگ تدریجی و دیر هنگام تر اکبر خواهد بود. به حیات و زندگی من پایان دهید تا دیگر نتوانم بر علیه امنیت شما کشورهای 5+1 دم بزنم. علی اکبر ابراهیمی پنجشنبه ۲ مهر ۱۳۹۴ ۲۴ سپتامبر ۲۰۱۵  تهران

لاشخورها با کشوری که فاقد انتخابات است قرارداد اتمی بسته اند

در سند مبانی نظری اصلاحات که قبل از انتخابات سال 88 توسط آقای محمد خاتمی طی سه جلسه باز تعریف و تبیین شد نیز، سه درد تاریخی ما “استعمار، استبداد و عقب ماندگی” اعلام شده و ” استقلال، آزادی و پیشرفت” بجای آن در مد نظر قرار گرفته بود. در آن سند، اصلاحات ممکن ترین، کم هزینه ترین و پر فایده ترین گزینه برای تغییر، بهبود و پیش رفتن به نظر می رسید. درست هم بود. من نیز از آن سند حمایت کردم. آن سند آخرین فرصت رژیم برای برخورداری از شانس نجاتی نسبی بود. آن سند حجت را بر رژیم تمام کرد. رژیم حتی در آن سند نیز نگنجید و حتی از شعارهایی همچون اجرای قانون جمهوری اسلامی ایران نیز وحشت کرد. من در سال 88 نخبگان و مردم و بچه های مردم را به انتخابات دعوت کردم. اما آنها از سوی رژیم مورد حمله و سرکوب قرار گرفتند و تار و مار شدند. من و گفتمان اصلاحات شرمنده و مدیون گفتمان براندازی شدیم. جواب قابل ارایه ای به دعوت شدگان و سرکوب شدگان ارایه ندادیم. و در حالی که خودمان نیز به رنج و زحمت و با هزینه زنده مانده بودیم و حتی زنده ماندن خودمان را نیز مدیون وجود داشتن خطری به نام “گفتمان بر اندازی” برای رژیم بودیم، رژی

صرفا جهت اطلاع شماره سه اکبر

صرفا جهت اطلاع شماره سه اکبر من به امنیت کشورهای 5+1 اعتراض دارم و امنیت آنها را منع کرده ام و در اثر همین مقاومت و ایستادگی در مقابل امنیت آنها، در حال صدمه دیدن، آسیب پذیری، ضعف و مرگ تدریجی هستم. و همچنین من هشدار می دهم که طی هفته ها، ماهها و سالهای پیش رو هر لحظه ممکن است که من قید امید به بهبود شرایط و وضعیت طاقت فرسای زندگی ام بواسطه کار و تلاشهای بی نتیجه تا نزدیکی های سن چهل سالگی را بزنم و در اعتراض به اینکه سفرای نیویورک نشین و اروپا نشین کشورهای 5+1 وضع زندگی شان از من بهتر است، در اطراف و یا مقابل سفارتخانه های 5+1 در تهران بطور محسوس و یا نا محسوس دست به خودکشی ناگهانی و یا تحصن و یا اعتصاب غذا و یا اقدامی مشابه چنین اقداماتی بزنم. کشورهای 5+1 هر جنسی که دارند من در آن دخالت نمی کنم. اما در برخی جاها جنس آنها به من مربوط شده و گریبان مرا گرفته است. مثلا آنها طوری رفتار کرده اند که دیروز آقای خامنه ای یک تناقضی را تعریف کردند و از برخی ابرقدرتها خواستند که این تناقض را برای رژیم جمهوری اسلامی حل کنند. مضمونش آن بود که آنها به خامنه ای گفته اند: "هم قوی هستی و