پست‌ها

نمایش پست‌ها از سپتامبر, ۲۰۰۷

یك لحظه سكوت

من: كجا غیبت زد تو: سكوت من: سكوت

دیدار در زمین

من: دیشب به رستوران و ماركت رفتم و مدت زمان اعتصاب غذام حتی به بیست و چهار ساعت هم نرسیده به پایان رسید. توفیق صعود به مرحلهء مونولوگ با تو قابل تقدیر و تشكر بود و در قحطی مخاطب خوشحال و شادم كرد. و اكنون توفیق صعود به مرحله دیالوگ با تو حاصل شده و از این بابت خوشحالم و باز خوشحالم كه این دستاورد نه با نفرت كه با عشق خلق شد. زیبایی تو اختیار من رو از یادم می بره فیلسوفی در یكی از كتابهاش نوشته بود یاران مبادا كه مرگتان حرمتشكنی زمین و انسان باشد. از اینكه مرگم كاشتن تخم نفرتی بزرگ نشد و با توهین به زمین و با اون اولتیماتوم نمردم خوشحالم و امیدوارم به زودی مرگی معمولی نصیبم بشه. مرگ رو بر من فرود آر و یا بسیار نزدیك شدن مرگم رو برام آرزو كن تو: طراوت و شادابی و موفقیت همیشگی تو رو بهت تبریك می گم. برات آرزوی عمری طولانی می كنم. كمیت مصاحبه هایی كه باید بین من و تو در زمین خلق بشه خیلی مهمه. تو برای بشریت لازمی من: مگه من نوكر بشریتم! مگه من به بشریت بدهكارم تو: به من گوش كن. به من نگاه كن من: تو كه چیزی ازت باقی نمونده تو: به من گوش كن به من نگاه كن

خطر سوغاتی

تحقير نابغه ای ایرانی توسط قدرتهای بزرگ غربی كه مشغول جنگ سرد با ایران هستند مراحل وحشتناكی دارد كه بی تفاوت نمایی و حمایت نكردن از وی برای پیشرفت فقط یكی از مراحل ابتدایی آن بوده است من به تركیه گفته بودم كه مدت كوتاهی و موقتا در این كشور خواهم بود و اینك حضور من در تركیه برای نمایندگان این كشور قابل تحمل نیست و ایشان از این بابت اعتراض و شكایت دارند و من نیز انگیزه و حال و حوصله ای برای به زور در تركیه ماندن ندارم غرب با منتظر نگه داشتن من در تركیه در حال تولید و انتشار نفرت است و ناسپاسی نسبت به حقیقت تركیه و حقیقت ایران و حقیقت غرب و تو را تحمیل می كند. غرب موظف است و باید یك جواب واضح و رسمی آری یا نه از جانب یو. ان. ایچ. سی. آر آنكارا آفیس به من بدهد دیروز یكی از ملت وكیلی های تركیه پس از آنكه سه ماه با من قایموشك بازی كرده بود به جرم اینكه حقوقم را از بابت عملگی در انشعاتش خواسته بودم مرا به كتك , دیپورت و این قبیل مجازاتها توسط اهرمهایی چون مافیای انشعاتی و پلیس تهدید كرد و بعضی فحشهایی را كه سزاوار خودش بود به سمت من پرت كرد من ضمن پرداختن همه هزینه های نامربوط و به جان خریدن