پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژانویه, ۲۰۱۴

دو یادداشت از اکبر

تصویر

تغيير محل مورد نظر اكبر براي تحصن

رييس جمهور گرامي جناب آقاي حسن روحاني با سلام. من اخيرا دو سند به سفارتخانه هاي كشورهاي 5+1 در تهران ارايه كرده ام و از دولت شما خواسته ام كه پي گير موضوع باشد.  لطفا در اسرع وقت مرا از اقدامات جمهوري اسلامي ايران براي ارايه و ابلاغ رسمي آن دو سند به دولتهاي كشورهاي 5+1 مطلع فرماييد. ضمنا با توجه به اينكه روز دوشنبه هفتم بهمن 1392 جمهوري اسلامي ايران جرات كرده است به خودش اجازه اهانت به محمد نوري زاد را بدهد من از اين پس تحصن و اعتراضم نسبت به كشورهاي 5+1 را نه در مقابل سفارتخانه هاي ايشان در تهران بلكه در مقابل درب وزارت اطلاعات جمهوري اسلامي ايران در تهران (حرفه اي ترين، مهمترين، قهرمان ترين و نرم ترين نهاد عملگي و چاپلوسي 5+1 در جهان) ادامه خواهم داد و هر صدمه اي هم كه به من زده شود جمهوري اسلامي ايران بايد به كشورهاي 5+1 كه مرا بعنوان يك مامور به ايران فرستاده اند پاسخگو باشد.

تصویر اکبر

تصویر

یکشنبه هشت نامه پست کردم

تصویر
یکشنبه هشت نامه پست کردم. یک نامه برای وزارت کشور. یک نامه برای سفارت ترکیه. و شش نامه برای سفارتخانه های کشورهای 5+1 فرستادم. متن نامه ها هم همان است که طی روزهای اخیر در همین وبلاگ منتشر شده بود.

آرم اکبر

تصویر

یک فرصت استثنایی دیگر برای کشورهای 5+1

من ثابت کردم که در مبارزه با حکام مستبد جمهوری اسلامی ایران، جدی هستم. من از لغو تحریمهای ایران حمایت نکردم و هرگز مسوولیت لغو تحریمهای ایران را نپذیرفتم و همواره مسوولیت توافق ژنو را متوجه خود کشورهای 5+1 کردم. و امروز برای نجات کشورهای 5+1از بن بست، ایده زیر را مطرح می کنم: من با رفع کامل تحریمها بر ضد ایران مخالف نیستم. من با سرمایه گذاری خارجی در ایران مخالف نیستم. اما امروز نوبت حمایت جدی کشورهای 5+1 از موضوع حقوق بشر در ایران است. امروز کشورهای 5+1 می توانند ادعا کنند که از بابت توافق ژنو و نادیده انگاشتن موضوع حقوق بشر در ایران دچار وجدان درد شده اند. اراده کشورهای 5+1 برای حمایت از حقوق بشر در ایران باید توسط قوای نظامی کشورهای 5+1 پشتیبانی شود. موضوع تحریمها و اعمال و تشدید فشار معطوف به انقلاب در ایران و یا جنگ بر ضد ایران نیز باید به همین سمت و سو بچرخد. (یعنی به سمت و سوی حمایت از جنبش سبز ملت ایران و خواستار نرمش قهرمانانه حکومت ایران در قبال حقوق بشر و جامعه مدنی در ایران شدن). آنگاه کشورهای 5+1 در مورد موضوع سرکوب جنبش سبز ملت ایران متهمان ردیف اول نخواهند بود و م

درخواست مجوز برای دیدار سبزهای ملت ایران با هم

وزیر کشور دولت حسن روحانی، با سلام و احترام و با آرزوهای خوب برای شما. اینجانب علی اکبر ابراهیمی تقاضای مجوز برای تجمع و دیدار و راهپیمایی سبزهای ملت ایران را دارم. لطفا ظرف چند روز آینده _و نه دیر تر_ این مجوز بدون ذکر تاریخ صادر شود. و با توجه به وضعیت غیر عادی سبزها خواهشمندم لطفا این بزرگواری را در حق من بکنید که تاریخ تجمع را خودم پس از نظر خواهی از پشتوانه های فکری جنبش سبز ملت ایران متعاقبا به متن مجوز بیافزایم و به شما نیز اعلام کنم. چنانچه یک تیم از کارشناسان شما قصد گفتگو با اینجانب قبل از صدور مجوز را داشته باشند نیز، به شرط معرفی حاضران در آن جلسه به اینجانب و تعیین یک مکان و زمان مشخص برای انجام آن مشورت، حاضرم دیدار با کارشناسان و افسران ارشد امنیتی شما را بپذیرم و پس از شنیدن اظهارات هر یک از ایشان، در پایان جلسه ظرف یک الی دو ساعت، متن سخنرانی مخصوص خودم برای ایشان را آماده انتشار عمومی کنم و در آن جلسه نیز قرائت کنم. و چنانچه نمی توانید با من تماس بگیرید و در پاسخ به این تقاضانامه مجوز مربوطه را ارایه دهید دست کم با دیگر سران و رهبران جنبش سبز ملت ایران (اعم از ت

کمک فکری به شورای هماهنگی راه سبز امید

تصویر

یک تذکر مهم به کشورهای 5+1

نامه ای که طی روزهای اخیر برای نخست وزیر ترکیه نوشته ام نباید موجب گمراهی و یا سوء استفاده کشورهای 5+1 شود. از نظر من مسوولان اصلی سرکوب جنبش سبز ملت ایران فقط و فقط کشورهای 5+1 هستند و نه هیچ کشور دیگری. من معتقد نیستم که ترکیه در سرکوب جنبش سبز و سبزهای ملت ایران نقشی داشته است. ترکیه در حدی نیست که مورد حمله من واقع شود و در اینمورد مورد گلایه و یا شکایت من واقع شود. وقتی که طعمه های چاق و چله و خوشگل مشکلی همچون کشورهای 5+1 دارم دیگر اصلا چه نیازی به کشور دیگری هست!؟ من معتقد نیستم که ترکیه در سرکوب جنبش سبز و سبزهای ملت ایران نقشی داشته است. نامه من به نخست وزیر ترکیه که در آنجا با تعیین یک جزای نقدی برای ترکیه آن کشور را از دیگر مجازاتها خلاص کرده ام بر مبنای سیاست داخلی من در ترکیه و برای مصرف داخلی در ترکیه تهیه و تنظیم شده است و کشورهای 5+1 نمی توانند بر مبنای آن نامه ادعا کنند که موضوع سرکوب جنبش سبز و سبزهای مردم ایران برای اکبر موضوعی قابل معامله است. کشورهای 5+1 در سرکوب جنبش سبز ملت ایران نقش اصلی را داشته اند و باید در اینمورد پاسخگو باشند. کشورهای 5+1 با

درخواست ویزای ترکیه

عالیجناب اردوغان ، نخست  وزیر ترکیه ، سلام. خیلی دوست داشتم در آن روزها ،  که به خانم ابرو گوندش خواننده کاریزماتیک ترکیه بگویم "بنده ن چی کارمیسین؟" یعنی با من می آیی تا یک بزم دو نفره را با هم باشیم و با گفتگویی فلسفی ، سطح معرفت بشری را نیز با سطح معرفت شخصی خودمان بکشیم بالا و چند مرحله ارتقاء دهیم؟ و ایشان بفرمایند که "اوت" یعنی آری. در آن روزها و در سالهای اخیر به پرستیژ و پز تبلیغاتی گرامی و بزرگ داشته شدن از سوی ترکیه نیز برای مصرف داخلی در ایران سخت محتاج بودم. علی اکبر ابراهیمی ملت ایران و همه ملتهای جهان هیچگاه چنین فرصتی را در ترکیه پیدا نکرد اما رضا ضراب آنقدر از این فرصتها در ترکیه پیدا کرد که حتی با خانم ابرو گوندش خواننده مشهور ترکیه ای ازدواج هم کرد. عالیجناب اردوغان ، شما موظف و مجبورید که تا بیش از پیش دیر و دیر تر نشده ، سطور فوق را بطور آشکار در موزه های ترکیه ثبت و نگهداری کنید و به نمایش بگذارید. چرا که من همینک و همینجا از شما می پرسم که نظرتان در مورد سطور فوق چیست؟ من همینک و همینجا از فرزندان شما و از فرزندان ملت ترکیه می

تبریک 20 ژانویه به سربازان و نظامیان اکبر

 سربازان و نظامیان کشورهای 5+1 روز 20 ژانویه 2014 ما در یک عملیات دیپلماتیک ، 40 درصد از پیروزی در جنگ نظامی بر علیه "طرف ایرانی" را احاطه می کنیم. 40 درصد پیروزی نه فقط از بابت نابودی نیمی از اورانیوم بیست درصدی ایران. بلکه بخاطر از بین بردن نظام و ساختار هارت و پورتهای شرافت ساز طرف ایرانی. آنهم فقط در ازای کمی کاستن از فشارها. قدرت ما فقط در جنگ افزارهایمان خلاصه نمی شود و امروز هرگونه اراده ای برای محدود ساختن دیپلماسی باید وتو شود. وقتی طرف ایرانی خودش با رضایت خودش شلوارش را کشیده پایین و فقط می خواهد که کمی فشار را کاهش دهیم مگر ما مریضیم که بدون مقدمه و در همین مرحله کوس و کون طرف ایرانی را پاره کنیم؟! اصلا اراده حقیقتهای سبز کشورهای ما نیز چنین چیزی نبوده و تبعیت از اراده حقیقتهای سبز کشورهایمان نیز امروز برای کشورهای ما سخت و پیچیده شده است. پس حقیقت سفید و مقدس کشورهای ما را عشق است. پاک کردن صورت مسئله با توافق اتمی ژنو را عشق است. امضاء: صلیب سرخ کشورهای 5+1

ای کاش آب از سمت سرچشمه روان بود و نه به سمت سرچشمه

دیشب خواب دیدم. دو جعبه شیرینی بود. یکی دو برابر دیگری. جعبه بزرگتر به من داده شده بود و من گمان می کردم که می خواهم آن را برای خانه پدری ام ببرم.اما اطرافیان خاتمی بی توجه به این میل شخصی من شیرینی ها را با وقار و احترام از من گرفتند و همگی با خاتمی اینها شیرینی می خوردیم. یک قطعه یخ وسط جوی و یا رود بود. گویا من بودم آن یخ. خاتمی با بیل یخ را کمی حالتش را پهن تر و تیز تر و نوک آن را رو به بالاتر کرد بطوری که سرعت عبور آب بیشتر شد. بعد خاتمی رفت آن سر رود. یخ آب شد و تمام شد گویا. خاتمی اقداماتی با بیل انجام داد. جریان رود برعکس  شد و از سمت خاتمی به این سوی روان شد. آب با تونالیته ای نرم اما به سرعت از سمت خاتمی پاک و زلال می شد. کف رود که همچون راهروی یک هتل به نظر می رسید کاملا تمیز و شفاف شده بود. چیزی به اسم ارتفاع یا کوه و یا دریا از این خواب به یاد نمی آورم و به گمانم در این خواب وجود نداشتند اما در تعبیر شاید بتوان از آن عناصر نیز بهره گرفت. مثلا می توان گفت که شاید خدا می خواهد از دریا ظهور کند.

بودجه صدا و سیمای رژیم از جیب ملت ما تامین می شود

ای سران نظامی و امنیتی کشور بشتابید که اینجا بیت المال دارد به یغما می رود. من مصاحبه یازده صفحه ای هفته گذشته کدیور را خوانده بودم. جمعه هم فرصت داشتم کمی تلویزیون تماشا کنم. جمعه بطور اتفاقی دیدم که صدا و سیما در حال تحریف مصاحبه آقای کدیور است. یعنی با پول مردم داشت به مردم دروغ می گفت و دروغ به خورد مردم می داد.

تراژدی شِلِر

تصویر
تراژدی شِلِر ارسال شده توسط: محمد نوری زاد در تاریخ دی ۱۶, ۱۳۹۲ ) نوشته های امروزم  - شانزدهم دیماه سال نود ودو – را تقدیم می کنم به زندانی سیاسی: مریم شفیع پور پدرِمریم حدوداً پنج سالی جبهه بوده و در دفاع ازسرزمینش جانفشانی ها کرده. اکنون اما دخترش مریم برای چندمین بارقرار است تقاص بدفهمی ها و نکبت های آمیخته به جهالت ما و حاکمان ما را درزندان بپردازد. مریم، این دختر فرزانه ی ایران زمین، لابد برای این در زندان است که زندانبانان، تباهی های خود را آشکارتر سازند. راستی امروز روز تولد اوست. می گویم: مریم خانم، تولدت مبارک. چه خوب که به این دنیا آمدی. تو اگرنبودی، سند رسوایی نابخردان و ویژه خواران و زشت سیرتان یک امضاء کم داشت. محمد نوری زاد شانزدهم دیماه نود و دو – اهواز   تراژدی شِلِر (قسمت نخست) می بینم مسافران اتوبوس چه آرام خفته اند. گرچه تک وتوکی نیزبیدارند. شاید آنها نیزچون خودِ من، گرفتارپرسه های ذهنیِ خویش اند. سفربا اتوبوس، هم محسناتی دارد وهم مشقاتی. بویژه این که دردرازنای این مسیر، همان پرسه های ذهنی، بیدارماندن را به شما تحمیل کنند.

سران نظامی و امنیتی ایران طرفداران شیطان هستند

اراده و نیرویی که انسانی همچون عماد بهاور را به درگیری فیزیکی مجبور کرده باشد چه ماهیتی می تواند داشته باشد بجز فساد و کثافت؟ حسن اسدی زید آبادی با چه توجیهی تحت فشار است؟ طی روزهای گذشته از سوی برخی از عناصر باند "سران کشوری و لشگری رژیم خامنه ای" موضع گیری هایی شیطانی در مورد امور بند 350 زندان اوین شده است. مزدوران رژیم جمهوری اسلامی با چه حق و توجیهی بعنوان زندانی در درون بند 350 حضور دارند؟ با چه توجیهی حمایت می شوند؟ با چه توجیهی حتی پس از اغتشاش لفظی و درگیری فیزیکی نیز به بند 350 راه داده شده اند؟ نمایندگان و مدیران ارشد سیاسی کشورهای 5+1 چرا تحت ظلم ایادی رژیم جمهوری اسلامی ایران نیستند؟ این عروسی ها و رفت و آمدهایی که این روزها بین پارلمان ایران و پارلمانهای کشورهای پیشرفته صنعتی در جریان است به چه معناست؟ موضوع بررسی پرونده سرکوب جنبش سبز ملت ایران برای کشورهای 5+1 با چه توضیحی از جانب ایشان برایشان تمام شده است؟

کف مطالبات اکبر از کشورهای 5+1

وزارت دفاع چین، وزارت دفاع روسیه، وزارت دفاع آمریکا، وزارت دفاع فرانسه، وزارت دفاع انگلیس و   وزارت دفاع آلمان، شما حق و فرصت دارید در مقابل چهار مطالبه ای که در سطور زیر مطرح می کنم هر طوری که دلتان می خواست از خودتان و کشورهای مطبوعتان دفاع کنید. هر طوری که خودتان صلاح می دانید و گمان می کنید که در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت   به نفعتان است،   این کار را انجام دهید. مطالبه اول: من یک جواب روشن،   رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از یو. ان. ایچ. سی. آر می خواهم. کشورهای 5+1 در اینمورد مسوولند و باید هر چه زودتر جواب درخواست پناهندگی مرا از یو. ان. ایچ. سی. آر گرفته و به من ارایه دهند تا من مجبور نباشم باز هم ایران را بمنظور مراجعه به یو. ان. ایچ. سی. آر ترک کنم. چرا که من قصد   دارم به زودی این کار را انجام دهم. من بارها چنین کاری را انجام داده ام. اما رسیدن به جواب فوق الذکر که حداقل حق هر پناهنده بوده و چیزی بیش از یک هدف مقدماتی و اولیه نبوده هنوز هم برای من یک هدف دست نیافتنی و رویایی مسحور کننده باقی مانده است. هر ب