درخواست ویزای ترکیه


عالیجناب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، سلام.
خیلی دوست داشتم در آن روزها، که به خانم ابرو گوندش خواننده کاریزماتیک ترکیه بگویم "بنده ن چی کارمیسین؟" یعنی با من می آیی تا یک بزم دو نفره را با هم باشیم و با گفتگویی فلسفی، سطح معرفت بشری را نیز با سطح معرفت شخصی خودمان بکشیم بالا و چند مرحله ارتقاء دهیم؟ و ایشان بفرمایند که "اوت" یعنی آری. در آن روزها و در سالهای اخیر به پرستیژ و پز تبلیغاتی گرامی و بزرگ داشته شدن از سوی ترکیه نیز برای مصرف داخلی در ایران سخت محتاج بودم.
علی اکبر ابراهیمی ملت ایران و همه ملتهای جهان هیچگاه چنین فرصتی را در ترکیه پیدا نکرد اما رضا ضراب آنقدر از این فرصتها در ترکیه پیدا کرد که حتی با خانم ابرو گوندش خواننده مشهور ترکیه ای ازدواج هم کرد.
عالیجناب اردوغان،
شما موظف و مجبورید که تا بیش از پیش دیر و دیر تر نشده، سطور فوق را بطور آشکار در موزه های ترکیه ثبت و نگهداری کنید و به نمایش بگذارید. چرا که
من همینک و همینجا از شما می پرسم که نظرتان در مورد سطور فوق چیست؟
من همینک و همینجا از فرزندان شما و از فرزندان ملت ترکیه می پرسم که نظرشان در مورد سطور فوق چیست؟
من همینک و همینجا از نسلهای آینده ملت ترکیه می پرسم که نظرشان در مورد سطور فوق چیست؟
من با سر و وضع و حال و روز و روز و روزگاری در ترکیه با خانم ابرو گوندش مواجه شده بودم که ایشان حتی فرصت توجه و اعتنا به مرا نیز نیافته بود. اما رضا ضراب با حمایتهای ترکیه ای و با حمایت ترکیه با خانم ابرو گوندش مواجه شده بود.
این موضوع نشانه چیست؟ آیا نشانه یک فساد بزرگ در ترکیه و نشانه یک فساد لایه لایه و عمیق در میان ملت ترکیه نیست؟ من خودم شخصا بنا ندارم کلمات متناسب برای تشریح این نشانه شوم را در اینجا بکار ببرم و انجام این کار را برای خود شما، فرزندان شما و برای نسلهای آینده ملت ترکیه باقی گذاشته ام. برای کشوری که وقتی اکبر در ماتم و عزا بود و تسلیتی نیز در میان نبود، اکبر را بواسطه سفارت مکار و پرخاشگرش در تهران در دام پلیس مرزی خود گیر انداخته بود و بجای سلام با فحاشی و کتک داشت از اکبر استقبال می کرد.

اما ترکیه و ملت ترکیه چگونه به این نقطه رسیده اند؟ یعنی چگونه به جایی رسیده اند که من مجبور شده ام ریسک کنم و این نشانه شوم را رسما به رویشان بیاورم؟

یک: 
عالیجناب اردوغان، ترکیه با چه حقی به خودش اجازه داد که خود موضع و سیاست مشخص و مستقلی نسبت به من نداشته باشد و در سال 2009 پاسخ به پرسش صریح و شفاف من مبنی بر اینکه آیا من می توانم طی هفته ها و یا ماههای آینده باز هم به ترکیه بیایم یا نه را با زبان بی زبانی و سکوت به پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات در ایران و همچنین به پس از مشخص شدن چگونگی استقبال ایران از اکبر موکول کرد؟
ترکیه اگر واقعا می خواست که نقشی در این میان نداشته باشد چرا مودبانه و هوشمندانه سر جای خودش ننشست و هم در تعامل اکبر با سازمان ملل و هم در تعامل اکبر با ایران که هیچیک نیز مربوط به ترکیه نبود دخالت کرد؟
دو: 
وقتی که عالیجناب اردوغان رویش می شود علی رغم دستورات رسمی تند و افراطی صادر شده از سوی باخانلیک (ریاست) ترکیه بر علیه اکبر در کامپیوترهای سیستم امنیتی ترکیه، باز هم از سفر به ایران سخن بگوید و یا وقتی که رویشان می شود از تعاملات مالی سالهای اخیر خود با ایران دفاع کنند، اکبر چرا نباید رویش بشود که این سند را همچون یک سد محکم توی دهانشان بکوبد و مانع از پیش روی های آسوده و "گیله گیله" و بیش از پیش شغالهای مهاجم شود؟
سه:
من در اعتراض به رفتار نمایندگی نهاد یو. ان. ایچ. سی. آر در ترکیه _که البته ناگفته نماند که اکثریت مطلق کارمندانش نیز ترکیه ای بوده اند_ به سمت حمله فیزیکی به سفارت آمریکا در آنکارا گام برداشته بودم و نمایندگی یو. ان. ایچ. سی. آر در آنکارا به من می گفت که: "خوب کردی" و هم بطور محاسبه شده و خود آگاهانه و هم بطور لجوجانه از عباراتی تحریک آمیز برای سوق دادن من به سمت تروریسم استفاده می کرد.
از آن ایام موضوعاتی به جای مانده است. یکی از آن موضوعات نیز فحش ناموسی تلفنی ملت وکیلی منتسب به حذب عدالت و توسعه ترکیه به اکبر بود. و رعب و وحشتی که پس از آن برای اکبر نسبت به موذی گری ها و اخلالگری های ترکیه در ثبات و پروسه پناهندگی اکبر به سازمان ملل در ترکیه ایجاد شده بود. یکی از آن موضوعات نیز حاضر غایبهای مضحک، مزاحم و توهین آمیز اداره امنیت ترکیه بود و سخنرانیهای بی ربط و سرزده گاه بگاه کارمندان مربوطه و یا هر کارمند دیگری که از آن حوالی عبور می کرد. از آن ایام زندگی هراسناکم در ترکیه موضوعاتی به جای مانده است،
اما در آن ایام گویا همه چیز برای شما در مورد حاکمیت سیاسی وقت ایران _که مرا به آن روز دچار ساخته و به ترکیه محتاج کرده بود_ در حالت مطلوب بوده است. پیام تبریک مشتاقانه و عجولانه شما در آن روزها به حاکمیت سیاسی وقت در ایران با چه مطامع و نیات شوم و کثیفی توام بوده است؟ چه معنایی داشت؟ آیا قبول دارید که به قیام سبز ملت ایران دهن کجی کرده اید؟ ارتباطات صمیمانه و گسترده شما با حاکمیت سیاسی ایران طی چهار سال پس از آن انتخابات چه معنایی داشت؟
عالیجناب اردوغان،
می خواهم که همین امروز و یا یکی از همین روزها گزارش سر گشاده دقیقی از نقش ترکیه در ایجاد تهدید و تحدید و اعمال فشار و سرکوب بر علیه جنبش سبز ملت ایران ارایه دهید. من در اینمورد اصرار دارم. من ترکیه را دوست دارم و حسن روابط با ترکیه برای من مهم است و طی سالهای اخیر نیز با همین خط مشی پیش رفته ام. اما ترکیه در زمان دولت شما مرا مجبور ساخته است که بگویم آرزو دارم ترکیه آنقدر تحت سختی و فشار قرار بگیرد که بالاخره یک روزی از نفس و قدرت بیفتد و دقیقا به همه کلیات و جزئیات نقش خود در سرکوب جنبش سبز ملت ایران اعتراف کند. 
و بدانید که پروردگار جهانیان باز هم به حفاظت از امنیت، حرمت و کرامت من بوسیله نهادهای نظامی کشورهای 5+1 در مقابل شرارتهای ترکیه ادامه خواهد داد. حتی اگر فحاشی و ضرب و شتم ترکیه بر علیه من محکمتر و بیش تر از پیش نیز ادامه بیابد و یا آنکه اصلا ادامه نیابد. در هر صورت نهادهای نظامی کشورهای 5+1 سپر محافظتی من در مقابل ترکیه خواهند بود. چه من در ترکیه باشم و چه ترکیه جرات نکرده باشد که بجز فحاشی و ضرب و شتم چیز دیگری از سهام و حق و حقوق من از ترکیه و در ترکیه را به من بدهد و من هنوز هم در خارج از ترکیه باشم.
عالیجناب اردوغان،
به ملت ترکیه بگویید که من ترکیه امان را دوست دارم و اگر ترکیه را دوست نداشتم به ترکیه پیشنهاد معامله نمی دادم و "راه در رو" پیش پای ترکیه نمی گذاشتم. به آنها بگویید که پروردگار جهانیان از جماعتی که از حق خودشان دفاع نکنند بدش می آید. به آنها بگویید که حق دارند ترس، نفرت و بد بینی اکبر در مورد ترکیه را خنثی و منتفی کنند. به آنها بگویید که ترکیه حق دارد دیون و حق و حقوق اکبر را به اکبر بپردازد. به آنها بگویید ترکیه حق دارد به افراطیون ترکیه اجازه ندهد که اکبر را بعنوان دشمن و بد خواه ترکیه به مردم ترکیه معرفی کنند.
عالیجناب اردوغان، 
در شرایط فعلی که در دوران دولت شما ایجاد شده است و در آن طرفداری و حمایت از اکبر برای شهروندان ترکیه خطر دارد و یک جرم محسوب می شود، من مجبورم و باید که بجای احترام بیش از حد قایل شدن برای ترکیه، ابتدا برای خودم حرمت قایل شوم.
من حاضرم
به احترام کمکهایی که در ترکیه به خودم کرده ام و به احترام پیشرفتهایی که بواسطه انگیزه ای قوی و پشتکاری دیوانه وار در ترکیه داشته ام
در مورد دفاع بیش از سهم و حد خودم از منافع ملی ملت ایران با ترکیه معامله کنم و ماهیت فاسد تعاملات مالی و بازرگانی و تجاری ترکیه با حاکمیت سیاسی ایران طی سالهای اخیر را ـ فقط از طرف شخص خودم و فقط به تنهایی و نه از طرف ایران و کل ایرانیان ـ ندیده و نشنیده بگیرم و فراموش کنم و حتی سهم و نقش ترکیه در سرکوب سبزهای ملت ایران را نیز ـ فقط از طرف شخص خودم و فقط به تنهایی و نه از طرف ایران و کل ایرانیان ـ ندیده و نشنیده بگیرم.
به شرط آنکه ترکیه به نقش خود در سرکوب جنبش سبز ملت ایران اعتراف کند و در اینمورد معذرت خواهی کند و متعهد شود که دیگر مرتکب چنان اشتباهاتی نشود
در مقابل، ترکیه نیز باید تا قبل از شانزدهم فوریه 2014 یک حساب بانکی در یکی از بانکهای قابل اطمینان غربی برای من باز کرده و بخشی هر چند کوچک از مبلغ مورد تعهد خود در قبال علی اکبر ابراهیمی را به آن حساب واریز کند. مبلغ مورد تعهد ترکیه باید دست کم هشتصد میلیارد یورو باشد. مبلغ فوق الذکر برای کاهش احتمال حمله نظامی کشورهای 5+1 به ترکیه مبلغ خیلی کمی است و من چیزی نخواسته ام که برای ترکیه نشدنی و یا سخت باشد. این پول را هم هر چند برای عشق و حال، تفریح و خوش گذرانی و عیش و نوش (آنچه که افراطی ها را از حسودی اکبر ترکانده است) می خواهم اما فقط هم برای عشق و حال، تفریح و خوش گذرانی و عیش و نوش (آنچه که جهانیان در تصویر اکبر در جهان به آن نیاز دارند) نمی خواهم. بلکه می خواهم کمی هم به وضعیت مطالعات و پژوهشهایم سر و سامانی داده و اهداف آرمانی ام را توسعه بدهم. 
و امروز ترکیه اگر اندک عقلی داشته باشد باید این فرصت را (فرصت حمایت از اکبر مظلوم) را به سرعت بقاپد و از چنگ ایران درآورد. آنچه که دزدیدنش قدرت می خواهد این است نه آن چیزهایی که طی سالهای اخیر به سهولت دزدیده می شده است.
عالیجناب اردوغان،
من ترکیه را دوست دارم. شما به چه حقی میان من و ترکیه مانع سازی کرده اید؟ 
لطفا بواسطه سفارت ترکیه در تهران یک تاریخ دقیقی را بعنوان تاریخ پایان منع سفر اکبر به ترکیه تعیین بفرمایید 
تا ثابت کرده باشید که این سند هیچ تکانی به شما و به ترکیه نداده است. و همچنین 
تا ثابت کرده باشید که ترکیه قصد دخالت در تعامل اکبر با یو. ان. ایچ. سی. آر را نداشته! و ندارد.
با احترام 

علی اکبر ابراهیمی 
نزدیکی های سفارت ترکیه در تهران
یکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ - ۱۹ ژانویه ۲۰۱۴

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است