پست‌ها

نمایش پست‌ها از فوریه, ۲۰۱۱

طیفهای متنوع اهداف جنبش سبز

اصلاح طلبان ایران حق دارند که از مصونیت مطلق سیاسی برخوردار باشند. اصلاح طلبان ایران حق زیادی بر پویش و جنبش سبز ملت ایران دارند. اصلاح طلبان ایران از حق هر گونه توافقی با باند خامنه ای و یا رفسنجانی که تامین کننده منافع شخصی ایشان باشد برخوردارند. اصلاح طلبان افتخارات اصیل و اسطوره های نمادین و مایع سر افرازی پویش و جنبش سبز ما ملت ایران هستند . آنها از ابتدا هم اهدافشان حداقلی بود و هنوز هم با تئوریهایی در چهارچوب قوانین معقول و مطلقا قابل دفاع حرکت می کنند. و اما اراذل و اوباش موظفند که مطالبات رادیکالتر پویش و جنبش سبز ملت ایران را فریاد کند که متاسفانه چونکه این روزها همچون قهرمانان باالقوه غیبشان زده و مشغول خوشگذرانی با هم در سوراخهای مخفیانه یکدیگر هستند و حتی بدون آنکه پولی ازرژیم گرفته باشند و یا آنکه بازداشت شوند, از خودشان صداهای کلفت کلفت بر علیه جنبش سبز در می آورند تا ایمنی و امنیت خویش را تضمین کرده باشند اهداف رادیکالتر هم توسط خود ما عناصر فعال جنبش مطرح می شود. در صورتی که من حق دارم اگر رژیم تا قبل از چهارشنبه سوری تسلیم شود به رژیمیان مصونیت بدهم و شخصا خواهان شکن

دولت متحد ملی و جهانی

دولت مورد نظر من از قابلیت مطرح شدن بعنوان یک الگو برخوردار است। در وضع مطلوبی که مورد نظر من است دانشمندان زمام امور را در دست دارند و سیاسیون بجای دانشمندان تلاش می کنند که کلمات اکبر (کلمات حقیقت) را تعریف و تبیین کنند و تلاش می کنند که به تعریف مشترکی از کلمات اکبر (کلمات حقیقت) برسند. اراده سیاسی یی که توسط دانشمندان در عرصه های مدیریت امور بکار گرفته می شود, بطور اتوماتیک از تعریف مشترکی که همه سیاسیون از کلمات و اندیشه اکبر (کلمات و اندیشه حقیقت) مطرح کرده اند بدست می آید. در مواقع لزوم نیز برخی سیاسیون از آرشیو به عرصه های مدیریت و برخی دانشمندان از مرکز قدرت به آرشیو می روند. به عبارت دیگر, مهره هایی که سیاستمدار می شوند از مرکز قدرت به آرشیو می روند. و مهره هایی که دانشمند می شوند از آرشیو به مرکز قدرت می آیند و این روندی به روز شونده است.

امواج اکبر

تصویر

لباسهای عید اکبر

تصویر

پس مانده های آذربایجانیات و ارمنستانیات در ذهن اکبر

تصویر

ظالمان خدافروش را که نمی گیری، مظلومان بی خدا را هم مگیر

بارخدایا! عاشقان از تو توقعی ندارند. عیسا و حسین و حلاج را در کوره عشق خود بگداز و خون بریز و باک مدار. «منت پذیر غمزه خنجر گذار» تواند. اما عاقلان چطور؟ با ناخرسندی آنان چه می کنی؟ مگر خود به آنان حق احتجاج نداده یی؟ استغنای معشوقانه را برای عاشقان بگذار. عاقلان از تو حکمت و حجت و رحمت ومحبت می خواهند. میدانم که بلاها و شکنجه ها، گاه صلابت زا و طهارت آفرین اند «که بلای دوست تطهیر شماست». گاهی حتی عشق پرورند و رندان بلاکش را عاشق تر می کنند، اما خرد سوز و ایمان فرسا هم هستند. اگر عاشق را شاکرتر می کنند، عاقل را ستیزنده تر می کنند. میدانم که گر جمله کائنات کافر گردند بر دامن کبریات ننشیند گرد چون کفر و دین هر دو در رهت پویان وحده لاشریک له گویان و گمان ندارم که کفر کافران تو را غمناک یا ایمان مومنان تو را طربناک کند که برتر از شادی و غمی. حالا که چنین است و تو چون ماه بر آسمان چنان ارتفاع گرفته یی و «دیدار می نمایی و پرهیز می کنی» که عارفان هم از جدائیت شکوه می کنند، و چنان در خسوف الوهیت و سحاب احتجاب رفته یی که پروای کفر و ایمان و غم

یک فرصت دیگر برای سازمان ملل و حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی

از سازمان ملل و حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی می خواهم که ظرف 72 ساعت, در مورد درخواست دقیقی که در باکو برای مهاجرتم به غرب به ایشان ارایه کرده ام اظهار نظر فرمایند. با تشکر, علی اکبر ابراهیمی اسفند ماه 89 تهران ........................................................... . . . در همه دیر مغان نیست چو مـن شیدایی خرقـه جایی گرو باده و دفـتر جایی دل کـه آیینـه شاهیسـت غـباری دارد از خدا می‌طلبـم صحـبـت روشـن رایی کرده‌ام توبـه بـه دست صنـم باده فروش کـه دگر می نـخورم بی رخ بزم آرایی نرگـس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنـج نروند اهـل نـظر از پی نابینایی شرح این قصـه مگر شمـع برآرد بـه زبان ور نـه پروانـه ندارد به سـخـن پروایی جوی‌ها بستـه‌ام از دیده به دامان که مـگر در کـنارم بـنـشانـند سـهی بالایی کـشـتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست گـشـت هر گوشه چشم از غم دل دریایی سـخـن غیر مـگو با من معشوقه پرست کز وی و جام می‌ام نیست به کـس پروایی این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت بر در میکده‌ای با دف و نی ترسایی گر مسلـمانی از این است که حافـظ دارد آه اگر از پی امروز بود فردایی //// نـه هر کـه چه

طریق اکبر

تو بر طریق ادب باش و گو گناه من است। خودم جنگشون انداختم, خودمم صلحشون می اندازم। اشاره است به آن مصرع حافظ که می گوید: تو بر طریق ادب باش و گو گناه من است। آری।من اصلا نگفته بودم صلح کنید, گفته بودم جنگ کنید!!! جل الخالق. خودم آشتی شون می ندازم این گوگوری مگوری ها را. خودم جنگشون انداختم, خودمم صلحشون می ندازم. گناه من است. خدایا می خواهند همدیگر را بکشند, مسوولیتش را بیندازند گردن من. مسسوولیت قدرتی را که همه خیرش را مکیده اند از درون و برون و در داخل قدرت و در خارج از قدرت। خدایا, به داد اکبرت تو خودت برس که به عدالت استبداد و استعمار امیدی نیست.

این یادداشت ارسال شد برای علی اکبر ابراهیمی آرمانی و کامل نهایی ایران و جهان

نامه سرگشاده سید محمد رضا خاتمی به رئیس قوه قضائیه: برگزاری دادگاه علنی به خواست سران جنبش سبز، بهترین راه رسوایی فتنه گران واقعی می باشد سید محمد رضا خاتمی در نامه ای سرگشاده به رئیس قوه قضائیه در مورد موضع گیری ایشان نسبت به سران جنبش سبز یاد آور شد با این موضع گیری دیگر قوه تحت نظر ایشان صلاحیت رسیدگی به این موضوع را به لحاظ حقوقی نخواهد داشت . متن نامه بشرح زیر است :بسم الله الرحمن الرحیمجناب آیة الله آقای حاج شیخ صادق لاریجانیرئیس محترم قوه قضائیهبا سلام واحترامابتدا فرصت را غنیمت شمرده و با ابراز انزجار ازفاجعه سازمان یافته، از پیش طراحی شده ،حمایت شده و سابقه دار حمله به مردم بی گناه و حق طلب در ٢۵ بهمن ماه، برای دو شهید گرانقدر که مورد ستم مضاعف فرار گرفتند علو درجات و همنشینی با شهدای صدر اسلام آرزو مندم. متاسفانه در حال حاضر مجالی برای شکافتن این حوادث نیست که اگر امان داده شود هزاران هزار انسان حاضر هستند برواقعیتها شهادت دهند.اما بعد،علت این نامه نگاری به جنابعالی مواضع سابق و لاحق شما در مورد سران جنیش سبز است. اجازه بدهید از شما بپرسم جنابعالی بر اساس کدام قانون یا آیین ن

این یادداشت ارسال شد برای علی اکبر ابراهیمی آرمانی و کامل نهایی ایران و جهان

خامنه ای به احمدی نژاد وحی کرده بود که هنوز نیامده, بزند توی دهان مرکز گفتگوی تمدنها و بودجه اش را قطع کند !!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! از زمانی که دولت احمدی نژاد در سال 84 بر سرکار آمد یکی از سیاست هایی که دنبال کرد برخورد با احزاب و نهادهای مدنی و صنفی و سازمانهای مردم نهاد بوده است . کارگزاران این دولت در وزارت کشور با نگاهی کاملا بدبینانه و توطئه انگارانه به فعالیتهای سیاسی و مدنی در قالب تشکل ها نگاه کرده و تلاش خود را برای محدود کردن و سیطره کامل دولت برآنها معطوف کردند و این نگاه را تا آنجا گسترش دادند که با بازنگری در آئین نامه و قواهد مربوطه از همه سازمانهای مردم نهاد و حتی نهادهای خیریه ای که سابقه سالها فعالیت داشتند خواستند برای ادامه فعالیت به تجدید پروانه بپردازند و از اینطریق به شناسایی و گزینش افرادی که در این نهادها به فعالیت داوطلبانه مشغول بودند دست زدند و دراین مسیر شرط تجدید فعالیت این نهادها را به حذف افرادی که از نظر آنها نامطلوب بودند منوط کردند و به این ترتیب دامنه تسویه نیروهای سیاسی و اجتماعی منتقد دولت را از نهادهای دولتی به نهادهای غیردولتی نیز گسترش دادند ت

خدایا, اکبرت را برای نان شبش به جنگ با هیولاها فرستاده اند, اما باز هم شکرت

احتمالا در اواسط هفته اول بهمن ماه, یادداشتهایی منسجم را که تهیه شده است منتشر خواهم کرد. //////////// آنهایی که هشت سال مسوول قدرت ایران بوده اند حق توافق سیاه با شیاطین را ندارند. //////////// اصلاح طللان اولش خوب بودند اما پس از آنکه مردم نتوانستند ایشان را نجات دهند به فکر خیانت افتادند و پیشنهاد شرکت در انتخابات در قبال آزادی زندانیان سیاسی را مطرح کردند. و من احساس خطر کردم و باز هم مجبور شدم برگردم. //////////// اگر به "حرف حساب" های من پاسخ داده نشود, طی یکی دو ماه آینده از خط قرمزها عبور می کنم و هر صدمه ای که ببینم سازمان ملل مسوول است. //////////// اگر اصلاح طلبان و اپوزیسیونیان پست هستند و لجن, اصولگرایان از آنها هم پست تر و لجن ترند چونکه ایشان آنها را به لجن و رذالت کشانده اند. پس مقصرند. اما مسوول نیستند. چونکه زورشان زیاد است و مسوولیت را نمی پذیرند و پاسخگو نمی شوند و فقط قدرت قلمبه را می پذیرند و سرکوبگر می شوند. مسوولیت پستی و رذالت اصلاح طلبان و اپوزیسیونیان بطور پنهان به مردم تحمیل شده است که به داد مظلوم نشتافتند و با سکوت یا نعره هایی برای توجیه ترس خوی