پست‌ها

نمایش پست‌ها از ژوئیه, ۲۰۱۴

اعلامیه شماره 11 تحصن اکبر

اعلامیه شماره 11 تحصن اکبر کمیسر عالی حقوق بشر سازمان ملل، سرکار خانم ناوی پیلای و یا هر شخص دیگری که در این مقام قرار دارید و یا در این مقام قرار خواهید گرفت، و یا هر مقام مسوولی در یو. ان. ایچ. سی. آر، با سلام و احترام . من سالهاست که یک پاسخ روشن، رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به در خواست پناهندگی ام از یو. ان. ایچ. سی. آر می خواهم تا بتوانم برای امور زندگی و رفاهی و امور مطالعاتی و پژوهشی و امور پیشرفتی و توسعه ای خودم در یک شرایط و وضعیت ثابت برنامه ریزی کنم . با توجه به این که من اعلامیه تحصن اکبر، اعلامیه شماره دو تحصن اکبر، اعلامیه شماره سه تحصن اکبر و الی دیگر اعلامیه های تحصن اکبر در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران را نگاشته ام و برخی از مردم ایران از این بابت نزد من در مورد در خطر بودن سلامتی و امنیتم در ایران ابراز نگرانی می کنند، من در نظر دارم طی ماههای آینده بمنظور مراجعه مجدد به یو. ان. ایچ. سی. آر، ایران را به مقصد ترکیه و یا مالزی ترک کنم . اما با توجه به اینکه من در اعلامیه های فوق الذکر کشورهای 1+5 را در مورد مشکلات و مصایب داخلی ایران مسوول شناخته و مور

بتهای کوچک را بت بزرگ (بیت رهبری) شکسته است و نه اکبر

اکبر وجه المصالحه بیت رهبری و پلیس امنیت پل گیشا و دیگر مراجع اصلی امنیتی کشور شده بود. آنها در دلشان می گفتند چرا دستور از بیت رهبری بیاید. چرا ما نمی توانیم با اکبر کار داشته باشیم؟ چرا اکبر و بیت رهبری ما را به سخره گرفته اند؟ و .... . در داخل سیستم حکومتی در ایران غلغله و ولوله است. کی گفته اوضاعشان آرام است؟ ظاهرش آرام است. آدم کشته اند. آدم زندانی کرده اند. آدم بازجویی کرده اند. آدم تبعید کرده اند. آدم تهدید و تحدید کرده اند و .... . غنایم راهزنی هایشان را چگونه تقسیم کنند؟

ultimatum to 5+1 countries about the Iran

اعلامیه شماره 10 تحصن اکبر (اتمام حجت با کشورهای 5+1 در مورد ایران) برخورد در میان نیروهای سیاسی ایران و کاهش حاصلجمع توانایی های ایشان برای نوکری ایران و تمرکز و تاکید شدن بر نقاط  ضعف و معیوب هر یک از ایشان و دریده شدن پرده های آبرو و حیای هر یک از ایشان و از دست رفتن خیلی از ابتدائیاتی همچون مشروعیت و امنیت و غیره برای هر یک از ایشان از هر گروه و جناح و طرفی در فضای سیاسی داخلی ایران معاصر، در نظر من مطلوب نبود. در سال 2009 من بطرزی جدی و نمادین و با نگاهی فرا جناحی که به منافع ملی ایران معطوف بود در مورد مسایل کلان ملی ایران ابراز نظر کردم و در اثر عدم ارتقای کافی استانداردها و عدم تطبیق یافتن واقعیات موجود با آنچه که در مورد جامعه ایران خواسته بودم، من خودم نیز بطور ناخواسته با امور و فضای سیاسی داخلی ایران درگیر و مشغول شدم. دو قطب سبز و ضد سبز در این سالها بصورت واضحتری شکل گرفت که سبزها به آموزه های من نزدیکتر و در نظر من نسبتا شایسته تقدیر و تشویق و حمایت بودند و ضد سبزها از آموزه های من دورتر و به یک نوع "خودکامگی فاقد مجوز از اکبر" نزدیک بودند و در نظر

سبزها را نکشید

سبزها را نکشید. مهدی خزعلی را نکشید. هدی صابر را نکشید. هاله سحابی را نکشید. و .... .

باز هم بر علیه 5+1 اعلامیه تحصن صادر خواهم کرد

تاریخ انتشار: ۱۵ تیر ۱۳۹۳, ساعت ۱۲:۰۰ قبل از ظهر حصرهای رسمی و غیررسمی رضا علیجانی  زنجیره احضارهای امنیتی به ویژه به وزارت اطلاعات و برخوردهای امنیتی با فعالان سیاسی و مدنی نسبتا کمافی السابق ادامه دارد. فشار بر فعالین سیاسی/مدنی، روزنامه‌نگاران و... تمامی ندارد. ظاهراً قرار نیست در دوره و دولت جدید نیز که ظاهرا وزارت اطلاعات تحت مدیریت دولت جدیدی قرار گرفته است، تغییرجهت و تفاوت محسوسی در این رابطه ایجاد شود. زنجیره احضارهای امنیتی به ویژه به وزارت اطلاعات و برخوردهای امنیتی با فعالان سیاسی و مدنی نسبتا کمافی السابق ادامه دارد. بازداشت صبا آذرپیک و مهدی خزعلی، احضار ریحانه طباطبایی برای تحمل حبس و ممنون الخروجی شمس الواعظین از آخرین حلقه‌های زنجیره فشاری است که ذکر شد. بخش زیادی از احضارهای مکرر فعالان سیاسی به خصوص فعالان جوان و نیز احکامی که به صورت زنجیره‌ای در دادگاه‌های مختلف برای آنان صادر می‌شود اصلا در جایی منعکس نمی‌شود. فعالان ملی – مذهبی (اعم از زن و مرد و پیر و جوان) بخشی از این زنجیره فشارها را تحمل کرده و می‌کنند. آخرین حلقه از این سیاست در یورش مأموران امنیت