پست‌ها

نمایش پست‌ها از اکتبر, ۲۰۱۰

خدایا من بمب اتمی ندارم که آمریکا و غرب از من حساب ببرند, تو خودت به دادم برس

تصمیم دارم این یادداشت را فردا حذف کنم. خدایا من مثل چین و یا روسیه بمب اتمی ندارم که آمریکا و غرب از من و از پویش و جنبش سبز ملت ایران حساب ببرند, تو خودت به دادم برس. من امکان حمام رفتن ندارم, روزی چهارده و گاهی هم پانزده ساعت کار می کنم و شب هم که می خوابم تا صبح بدن کثیفم را در حالت نیمه خواب و نیمه بیداری می خوارانم و به شدت به مسایل روزمره کار و شغلم فکر می کنم و در آن مسایل گیر می کنم و مغزم قفل می شود تا اینکه صبح شود و من باز هم بروم سر کار. با این وضعیت من چه مصاحبه ای می خواهم با سازمان ملل انجام دهم که مبنای سازمان ملل برای تهیه و ارایه جواب قبولی و یا ردی نیز باشد؟!!! سازمان ملل چه منافعی در آشفتگی و اختلالات فکری اکبر دارد که حتی یک هفته قبل از مصاحبه نیز اجازه نمی دهد اکبر خودش را برای مصاحبه آماده کند؟ آیا آنچه که من مجبورم بخاطر از دست ندادن فرصت دفاع از خود در روز مصاحبه بگویم اظهارات اکبر است؟ / / / بـبرد از من قرار و طاقت و هوش بـت سنگین دل سیمین بناگوش نـگاری چابـکی شنگی کلهدار ظریفی مه وشی ترکی قـباپوش ز تاب آتـش سودای عشـقـش بـه سان دیگ دایم می‌زنم جوش چو پیراهـن

جواب قبولی مرا بدهید

تصمیم دارم این یادداشت را فردا حذف کنم //////////// I am want a clear and official "Yes" or "No" reply from UNHCR about my refugee request. aliakbar Ebrahimi .................... من یک جواب روشن, رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از یو. ان. ایچ. سی. آر می خواهم. ////////////////////////////////////////////////////////////////// من که آن دو سند را به سازمان ملل داده ام. چرا همان کفایت نمی کند و به من تلفن نمی زنند تا خبر جواب قبولی مرا به اطلاعم برسانند؟ سازمان ملل چه نیازهایی دارد که من باید پانزدهم نوامبر (روز مصاحبه) اسناد, امضاها و تاییدیه هایش را بپردازم؟

آمریکای منطقه

ایران, آمریکای اقوام و فرهنگهای مختلف همسایگان خویش است ایران آرمانی اکبر (ایران مورد نظر اکبر) تبلور آرمانهای مشترک آذری ها, ارمنی ها, کردها, عرب ها, فارسها و .... است. همه این اقوام بدون اینکه گیس هم را بکشند و یا اینکه اصلا به این قبیل چیزها فکر کنند, با صلح و صفا در ایران با هم زندگی می کنند. کشورهای اطراف ایران در آینه ای که ایران نام دارد با ارزشهای مشترکی که همگی به آن ارزشها اعتقاد و ایمان دارند بهتر و بیشتر آشنا می شوند و به سطوحی از معرفت متقابل نسبت به هم , معرفت نسبت به خود و معرفت نسبت به خدا می رسند که سطح فرهنگ کشور خودشان نیز بطور باشکوهی ارتقا می یابد. امضا: علی اکبر ابراهیمی یکی از دهها میلیون شاگرد سبز خاتمی, مهاجرانی و موسوی در ایران.

از رفتار احترام آمیز اداره میگراسی آذربایجان و نمایندگی نهاد یو. ان. ایچ. سی. آر در این کشور متشکرم

از رفتار احترام آمیز اداره میگراسی آذربایجان و نمایندگی نهاد یو. ان. ایچ. سی. آر در این کشور متشکرم و امیدوارم اداره میگراسی آذربایجان و نمایندگی نهاد یو. ان. ایچ. سی. آر در این کشور به کمکها و حمایتهای معنوی شان از اینجانب علی اکبر ابراهیمی ادامه دهند و جواب قبولی نیز به درخواست پناهندگی و مهاجرتم بدهند. برای آذربایجان و سازمان ملل دعا می کنم. خدایا شکرت.

ایران و مردم ایران عزیز و قابل احترام هستند

تصویر

حاضر نیستم بجای جنایتکاران حاکم بر غرب پاسخگو باشم

I am want a clear and official "Yes" or "No" reply from UNHCR about my refugee. request.aliakbar Ebrahimi ........................ من یک جواب روشن, رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از یو. ان. ایچ. سی. آر می خواهم. ............................................................................ من نرفتم آن سر دنیا بنشینم و مبارزه سیاسی کنم. من شانزده ماه در ایران بودم و مبارزات سیاسی ام را در ایران و با مسایل واقعی و با مشکلات واقعی و بدون ساپورت مالی _اعم از پول نفت ملت ایران و یا بودجه توسعه دمکراسی کنگره آمریکا در ایران_ انجام دادم. در ماهها و هفته های آخر حضورم در ایران نیز کتیبه 2010 را نوشتم و از رسانه ها خواستم که منتشرش کنند. دقیقا یادم هست که به ویکی لیکس بارها ایمیل زدم. به رادیو فردا و بی بی سی فارسی هم ایمیل زدم. در تابستان 2010 خواسته بودم منتشر شود. یعنی وقتی که خودم هنوز در ایران بودم و در پناه مردم شهر و کشور خودم بودم. امروز موج سواران چه انتظاری از من دارند؟ انتظار دارند از خارج به ایران فحش بفرستم؟ انتظار نمایش دارند؟ مگر ندیدند که نما

حداقل حقم را می خواهم

من یک جواب روشن, رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از یو. ان. ایچ. سی. آر می خواهم.

من مخلوق خدا بودم نه میکروب

من از نظر خمینی و خامنه ای میکروبی بودم که حتی با قوی ترین میکروسکوپها نیز دیده نمی شد. پس از آنکه اندیشه ام با کار و تلاش شبانه روزی خودم شناخته شد, تازه یادش افتاد که علی اکبر ابراهیمی یی هم وجود دارد. و به جرم عدم تمکین به شرک, به سمت تخریب شخصیت من حرکت کرد. آری من میکروب بودم. اگر اجازه می دادم تو که از آشغالهای ما هستی به راحتی و "با خیال راحت" جای مهاجرانی ها, خاتمی ها, موسوی ها و دیگر خرت و پرتهای با ارزش ما مردم ایران بنشینی واینگونه با زندگی من و حماسه سازان 25 خرداد 88 بازی کنی میکروب بودم. اینهایی که تو میکروبشان نامیده ای به سبک اکبر اقتدا کرده بودند.

آرشیو جهت مطالعه در فرصت مناسب

تاریخ انتشار: ۲۷ مهر ۱۳۸۹, ساعت ۱۹:۵۸ محمد خاتمی: سیر تاریخ به سوی آزادی و رهایی انسان و عدالت در حرکت است متن سخنرانی در اجلاس فرهنگی سارایوو جـــرس: محمد خاتمی با ارسال متن سخنرانی خود به اجلاس «بین فرهنگی» سارایوو، خطاب به آن کنفرانس خاطرنشان کرد "اگر خیرخواهان صلاح اندیش و صلح جو تلاش و همت خود را بر نهادینه کردن گفت و گو و جایگزینی خصومت و ستیزه جویی - با تفاهم - استوار سازند، دستآورد ارزشمندی برای نسل آتی به ارمغان آورده اند." به گزارش سایت رسمی سید محمد خاتمی، که در آستانه زادروز وی دچار فیلترینگ نهادهای امنیتی در داخل کشور شده، وی در متن سخنرانی خود که برای اجلاس بین المللی فرهنگی در پایتخت بوسنی هرزگووین - بدلیل عدم حضور خود - ارسال داشته، متذکر این نکته شده است که "به رغم وضعیت ناگواری که در طول تاریخ بر بشر حاکم بوده، با تأمل می توان دریافت که سیر تاریخ به سوی آزادی و رهایی انسان و عدالت برای او در حرکت بوده است و همین امر،‌ پشتوانه محکم برای گفت و گو می باشد." متن کامل سخنرانی رئیس بنیاد باران، به شرح زیر است: سخنرانی ارسالی به اجلاس بین فرهنگی سارایوو س

نامه ای به یو. ان. ایچ. سی. آر

ای اکبر سبز, ایده آل و آرمانی سازمان ملل که صاحب اصلی سازمان ملل هستی.کتیبه 2010 که در تابستان 2010 نوشته ام سند اصلی من است که برای ارایه به سازمان ملل آورده ام. و خواسته اصلی ام نیز همان ارتشی است که برای اعمال اراده سیاسی اکبر در ایران خواسته ام. اما این متن را نیز که برای فرمهای پرسشهای سازمان ملل مناسب تر است می نویسم و ارایه می کنم تا شاید کمتر نق بزنند و کمتر بهانه بگیرند. من دوست ندارم واقعیت یا واقعیتهای ناخوشایندی را به روی کسی بیاورم. امااستعماری که تمامیت ارضی ایران را نشانه گرفته بود و مرا نیز چندین سال پشت درهای بسته سازمان ملل بلاتکلیف و معلق نگه داشته بودبا استبدادی که برای آقای محمد خاتمی خط و نشان می کشید و موجب انصراف آقای محمد خاتمی از نامزدی دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری شد,استانداردهای اخلاق, عدالت و قانون را با توافق و همدستی هم در ایران و جهان به ابتذال کشیده بودند ووضعیت نامطلوب و غیر قابل قبول استانداردهای اخلاق و قانون در فضای سیاسی ایران در ماههای قبل از انتخابات,خلوت من با خدا و نسلهای آینده _که کم کم داشت به خلوتی با نخبگان علمی, فرهنگی و هنری معاصرم نی

وقت مرا بیش از پیش ترور نکنید

خدایا ملتهای تمدن غرب را مطلع و آگاه کن که دست برنداشتن حکام و مقامهای مسوول تمدن غرب از ترور "وقت مطالعه" ها و " اوقات فراغت" من و یا هر یک از دیگر اعضای پویش و جنبش سبز ملت ایران و معامله _اعم از باج گیری و یا باج دهی_ حکام و مقامهای مسوول تمدن غرب با تیم آقای روح الله خمینی _که دزد امتیازات انقلاب سال 57 پویش و جنبش سبز ملت ایران و زمینه ساز اصلی کودتای 22 خرداد سال 1388 بوده است_ , با چین و روسیه و یا با هر شغال گرسنه دیگر در مورد ایران و ثروتها و منابع ملی و فرصتهای تاریخی ایران گزینه ای نیست که برای تمدن غرب "حرمت, کرامت و امنیت پایدار در دراز مدت" به ارمغان بیاورد. O' God, inform the nations of west civilization from this fact that continuous efforts of these authorities in terroring the study time or my Leisure or other members of green movement of Iranian nation, and any contract, both gaveling or taxing, between them and the team of mr. Rouhollah Khomeini, being considered as the thief of interests of revolution and green movement of Iran'

انتقام فعالین سیاسی کشورمان (عطیقه هایمان) را می گیریم

با چه حقی به فعالین سیاسی ایران معاصر که خرت و پرتهای خود ما مردم ایران بودند, ظلم کردید تا رژیم بعدی نیز مثل خودتان رژیمی پاره پوره گر از آب در بیاید؟ مگر کر بودید که در مقاله "چرا خاتمی بیاید" گفته بودم هزینه فعالیتهای سیاسی باید لااقل کمی کاهش یابد و استانداردهای اخلاق در فضای سیاسی ایران معاصر نباید به افتضاح کشیده شود؟ ما مردم ایران خود شما را پاره پوره می کنیم تا دیگر کسی به خرت و پرتهای ما دست نزند. همه حق و حقوق و غرامت خرت و پرتهایمان را نیز توی صورتشان می کوبیم, هر چند تومان که باشد.

خلاصه دلیل پناهندگی من

ای نمونه سازمان مللی و یا آذربایجانی اکبر سبز و آرمانی, (ای نمونه سازمان مللی و یا آذربایجانی پویش و جنبش سبز ملت ایران), سلام و درود بر تو. مردم ایران مرا سالم و محفوظ می خواهند و به همین دلیل از من خواسته اند که از ایران بروم. من فرمان داده ام که "در سال 2009 و 2010 حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی سپر بلای پویش و جنبش سبز ملت ایران باشند." و به همین دلیل در ایران از جانب جاسوسان سازمان یافته حکام غربی با خطر مرگ مواجه هستم.

خدایا کمکم کن

امروز صبح به نمایندگی یو. ان. ایچ. سی. آر در باکو مراجعه کردم اما قبل از اینکه از من ثبت نام کنند از من خواستند به اداره میگراسی دولت آذربایجان بروم و موضوع اقامت موقتم را روشن کنم و سپس به سازمان ملل مراجعه کنم. با اینکه کمتر از یک دلار پول دارم و کاستی ها و مشکلاتی _بخصوص مشکلات قانونی_ دارم اما پیش بینی نمی کنم که به ایران دیپورت شوم. خدایا کمکم کن. خدایا من برای اینکه امروز به اینجا و فردا هم به غرب برسم شانزده ماه در ایران امید و تلاش داشتم. خدایا امیدم را ناامید نکن.

Version 2010

This text is considered as an answer to the subject of human common aim, including an incitement, for the purpose answering "Who are you"? Also, it is a security supervizing and reward for West governors and authorities, being not responsible against their activities, but, they seem their selves, as God. According to these actions, I am allowed to sing several songs, such as "O'sky, thou became intoxicated from insanity, thou are thirsty of blood/ O'sky, thou became intoxicated from sins, how disgraced are you! Version 2010 "O'my addresser, Ali Akbar Ebrahimi, being considered as an ideal man. You are my ideal and perfect model. My contemporaries, humane and me are just an empty cup. A temporary heart, body, flesh, potsherd and mold. Any units, both human, formation, civil constitutions or religious, countries and … are considered as an empty and meaning Less cup. You are our sole. You are greatest fact. You are named as great God. God and other ones are

کتیبه 2010

این متن پاسخی است به یادداشت "هدف مشترک بشریت" که در آنجا فراخوانی برای پاسخ به سوال "تو کی هستی؟" مطرح نموده ام. همچنین این متن یک سورپرایز امنیتی و جایزه برای حکام و مقامهای مسوول کشورهای غربی است که نسبت به اختیاراتی که از آن برخوردار بوده اند و مسوولیتهایی که متوجه ایشان است پاسخگو نسیتند اما بودجه ها و دیگر عناصر تشکیل دهنده قدرت را اول از همه قاپیده اند و مثل شیطان رفته اند نشسته اند آن بالا جای خدا! و با انجام چنین کارهایی به من حق داده اند که با مسوولیت ایشان سرودهایی همچون "آسمون مست جنونی, آسمون تشنه خونی/ آسمون مست گناهی, آسمون چه روسیاهی" را آواز کنم. کتیبه 2010 ای مخاطب من, ای علی اکبر ابراهیمی آرمانی و کامل. تو نمونه آرمانی و کامل من هستی. من و معاصرین و همنوعانم هر یک فقط یک جام خالی هستیم. یک قلب, یک جسم, یک بدن, یک تن, یک سفال, یک قالب موقت. هر کدام از ما واحدها اعم از انسانها, تشکلها و نهادهای مدنی, ادیان, کشورها و .... فقط یک جام خالی و بی معنی است. اما تو روح و جان ما هستی. تو حقیقت اکبری. تو خدای اکبر نام داری. الله و دیگر خدایان ادیان

اندیشه اکبر

صفحه سفید

اکبر کشان

بدین کشور حافظ را چو می‌خوانند می‌رانـند . .................................................. . در همه دیر مغان نیست چو مـن شیدایی خرقـه جایی گرو باده و دفـتر جایی دل کـه آیینـه شاهیسـت غـباری دارد از خدا می‌طلبـم صحـبـت روشـن رایی کرده‌ام توبـه بـه دست صنـم باده فروش کـه دگر می نـخورم بی رخ بزم آرایی نرگـس ار لاف زد از شیوه چشم تو مرنـج نروند اهـل نـظر از پی نابینایی شرح این قصـه مگر شمـع برآرد بـه زبان ور نـه پروانـه ندارد به سـخـن پروایی جوی‌ها بستـه‌ام از دیده به دامان که مـگر در کـنارم بـنـشانـند سـهی بالایی کـشـتی باده بیاور که مرا بی رخ دوست گـشـت هر گوشه چشم از غم دل دریایی سـخـن غیر مـگو با من معشوقه پرست کز وی و جام می‌ام نیست به کـس پروایی این حدیثم چه خوش آمد که سحرگه می‌گفت بر در میکده‌ای با دف و نی ترسایی گر مسلـمانی از این است که حافـظ دارد آه اگر از پی امروز بود فردایی

خدایا من بجای چه کسانی بازجویی می شوم؟

اکبر کشان قبلا یک مضحکه را هم تجربه می کردم و آن طرز زندگی در ایران بود. و امروز دو عذاب را حس می کنم. یکی جدایی و دور شدن از مردم ایران و از ایران و دوم چشم انداز سیاهی از عوامل غیر قابل پیش بینی در مهاجرت بعنوان یک پناهنده که قرار است از کشورهای گرسنه و در حال توسعه همسایه نیز آغاز شود و تحقیرها و توهینهایی که در این راه وجود دارد. که در ترکیه با انگیزه و پشت کاری که با خودم برده بودم همه آن نیروهای منفی را به فرصت و به نیروهایی مثبت و متعلق به خودم تبدیل کرده بودم. اما دیگر کو آن دل و دماغ و انگیزه و انرژی و سلامتی و شور و امید؟ اگر هم کمی شاد باشیم سریع فکر می کنند چیزی از ایشان دزدیده ایم و آنها را هم برای ناهار دعوت نکرده ایم! باید مثل آن پرنده خودت را به مردن بزنی تا همه آوازهایی را که ننه باباهای خودشان باید برایشان می خوانده اند و نخوانده اند از تو طلبکار نباشند. من به مخاطب ترکیه ای و مخاطب آذربایجانی اکبر پناه آورده ام که پلیس ترکیه و پلیس آذربایجان بجای وی نشسته است. مخاطب اکبر و گونه های متنوع و بومی مخاطب اکبر و از جمله مخاطب آذربایجانی اکبر هنوز برای خود من هم ناشناخته ا

ملت ایران به تابلوهای خانوادگی خامنه ای نیازی ندارد

اگر دانشجویان شورت و کورست خودشان را در نمی آورند, لخت و عور بیایند وسط خیابان, این موضوع باید بخاطر این باشد که خودشان شعورشان می رسد. نه اینکه چماق عمله ها و مزدوران نظام جمهوری اسلامی بالای سرشان باشد تا آنها پوشش داشته باشند. این تابلوهای گنده چیست که جلوی دانشگاهها زده اند؟ با چه حقی به شعور یک ملت توهین می کنید؟ راستی پاسختان در مورد اینکه چرا در این کشور فحشا, اعتیاد و فقر وجود دارد چیست؟ چرا آن چفیه به گردن در تلویزیون می گوید جنگ هشت ساله برای اسلام, ولایت فقیه و در درجه سوم برای این مرز و بوم بوده!؟ اصلا اسلام چه نیازی دارد به جنگ شما!؟ آنهم جنگ با کشورهای مسلمان! چه می خواهید از جان این مردم؟ چرا نمی روید گورتان را گم کنید؟ از اسلام کیرخرش هم به شما نمی رسد, رها کنید اسلام را. اسلام شیطان نیست که با شما همدست و شریک جرم شود. اسلام صاحب دارد و صاحبش هموست که به این روزتان انداخته. هر چه زودتر اسلام را ول کنید, از سر و کول اسلام بیایید پایین و از اسلام فاصله بگیرید به نفع خودتان است. اسلام متحد استراتژیک خود من است و من از اسلام در مقابل انگلهای کشنده اسلام حمایت می کنم. آیا ا

باند خامنه ای باید سرنگون شود

ما ملت ایران بعنوان بازماندگان جنایات سال 88 خودمان را دعوت کننده, میزبان, تقدیرگر, حامی, ضامن و خونخواه و منتقم حماسه سازان 25 خرداد سال 88 و اکبرهای سرکوب شده و اکبرهای کشته شده سال 88 پویش و جنبش سبز ملت ایران که خانواده فرهنگی اکبر هستند می شناسیم. امضا: علی اکبر ابراهیمی نماینده و سخنگوی ملت ایران

چرا حکام غربی بجای اکبرهای سبز ملت ایران در سال 88 مورد حمله قرار نگرفتند!؟

من بیش از ده سال است که اعلام کرده ام: دعوت کننده, میزبان, تقدیرگر, حامی, ضامن و خونخواه و منتقم حماسه سازان 25 خرداد سال 88 و اکبرهای سرکوب شده و اکبرهای کشته شده سال 88 ایران که خانواده فرهنگی اکبر هستند هستم. اما چونکه جامعه فرهنگی, هنری و سیاسی ایران معاصر آنگونه که باید و شاید دراینمورد مرا همراهی نکرده اند و بخشهای سهمگین و زیادی از خلا انجام وظایف ایشان را من خودم پر کرده ام, نتوانسته ام آنگونه که بایسته و شایسته است در خدمت خانواده نسب ی خودم و دوستان و آشنایانم باشم و از این بابت از سرورانم که پدران و مادران دوستان و آشنایانم هستند و از پدرم صبرعلی ابراهیمی و از مادرم معذرت می خواهم. همچنین من به سهم خودم از خانواده های اکبرهای سرکوب شده و اکبرهای کشته شده سال 88 ملت ایران معذرت می خواهم و در راه آرمانهای آن بزرگواران گام برخواهم داشت و نسبت به انتقام گیری از مستبدین جنایتکار حاکم بر ایران امروز متعهدم.

مسوولین غربی نسبت به خود من پاسخگو هستند و نه نسبت به دار و دسته خمینی

اقدام ایالات متحده در تحریم هشت مقام جمهوری اسلامی بعنوان ناقضین حقوق بشر مورد حمایت من است. نمی دانم خمینی و حکام غربی چه قولهایی به هم داده بودند اما خمینی به من قول داده بود که نمونه باشد و در جهان هم نمونه باشد. امروز خمینی خودش را با مظالم و تاریکی هایی که در دیگر نقاط جهان وجود دارد توجیه می کند و می گوید اگر من جنایتکارم, حکام غربی نیز جنایتکارند. تو غلط می کنی که جنایتکاری. تو چرا خودت را به حکام غرب پاسخگو می دانی ؟ تو باید به من پاسخگو باشی ای خمینی بی شرف. ناتو و پنتاگون نسبت به عواقب جنایات تو که امروز دامنگیرت شده مسوول نیستند بلکه نسبت به خود من مسوول و جوابگویند.

به آقای خاتمی در جایگاه خود ایشان نیازمندیم

جناب آقای پرزیدنت خاتمی, از بابت اینکه هشت سال در ایران مسوولیت قدرت را پذیرفتید از شما متشکرم. از بابت اینکه از شما دعوت کردم باز هم مسوولیت قدرت در ایران را بپذیربد معذرت می خواهم و از وضعیت پیش آمده متاسفم. برخی استانداردها پایین و ناکافی است. در این شرایطی که من می بینم, ائتلاف تمدنها یک بحث تصنعی است که در هر لحظه میلیاردها عنصر از عناصر تشکیل دهنده عقل کل را حذف می کند. و گفتگوی تمدنها یک ضرورت برای سیاره اکبر است که هنوز هم باید کارهای مقدماتی آن انجام شود. از جنابعالی خواهشمندم از اوضاع سیاسی ایران معاصر کمی فاصله گرفته, وظیفه مبارزه سیاسی با استبداد را به موظفان اصلی واگذار کرده, و حداکثر وقت و تمرکز خویش را به رشد و شکوفایی ایده گفتگگوی تمدنها که کشور و سیاره اکبر به آن نیازمند است اختصاص دهید. با تشکر, علی اکبر ابراهیمی جهان آرمانی اکبر