پست‌ها

نمایش پست‌ها از دسامبر, ۲۰۰۸

مبانی سیاست خارجی مطلوب

صبحانه ناهار شام و خیر و بركت و نور و نان و صلح و سوغاتی و ویزا و اكسیژن و حقوق بشر و دیگر امتیازات مثبت از سفره دوستی به دست می آیند. آن هم با بهترین كیفیت. دوستی حداقلهای موجود امتیازات مثبت را ارتقاء می دهد اما دشمنی آن را كاهش می دهد. نصف بیشتر آنچه را كه از دشمنی حاصل می شود باید صرف تدابیر و اقدامات شدید امنیتی كرد. دشمنی راه ارتقاء توسعه و تعالی حقیقت را سیاه و مسدود می كند اما با دوستی حرمت این راه محفوظ می ماند و قدرت خود را بعنوان خدا تحمیل نمی كند. دوستی بركت و فرآوانی می آورد اما دشمنی باعث قحطی و شك و تردید می شود. شكوه را با دوستی كه حاصل معنویتی خدایی است می شود تجربه كرد اما با دشمنی كه حاصل توهماتی سیاه است نمی شود. ایمان ما به ما می گوید ما می خواهیم خانه ای كه در آن زندگی می كنیم خانه دوست باشد و نه خانه دشمن. اگر زمین خانه دشمن نیست پس ادبیات ارتباطات اجتماعی نیز نباید سیاه و زیر سطح صلح باشد. اگر زمین خانه دوست است و ما در حضور دوست به سر می بریم پس هر یك از ما باید مشغول كارهای منحصر به فرد خود كه در مجموع همكاری با هم نامیده می شود باشیم. اگر اینگونه نباشد عیب اس

پناهنده ذلیل نیست

یك: مرجعی كه ما پناهندگان به آن پناه آورده ایم آرمانهایی انسانی است كه بواسطهء خواست و باور خانوادهء بشری به حقوق بشر تبدیل گردیده اند و پناهنده كسی است كه بدلیل اهمیت قایل بودن به ایمان جمعی بشر و اتحاد با كانون باور عمومی دچار ریسك خطر و هزینه های ناجوانمردانه شده است. دو: پناهندگان ایثارگران راه صلح و آزادی اند و در ادبیات ایشان صاحبان اصلی سر زمینها دوستان هستند. پندار گفتار و رفتار پناهندگان به واسطهء حرمت والایی كه برای كشورها قایلند در سطحی باشكوه است و ایشان بجای اصرار بر جنگ و تعیین كردن پایان همه مسایل و اختلافات با شیوه هایی خشونت آمیز رفتن و مهاجرت را ترجیه داده اند تا مجبور به فریاد كشیدن و حرمت شكنی در كشورشان نباشند و امیدوارند خواست دوستان خارجی شان مبنی بر همكاری و مساعدت با ایشان با موفقیت انجام شود تا ایشان بتوانند با موفقیت بیش از پیش در كشورهای مقصد و شاد شدن از بابت موفقیتهایشان قدرت خوبی كردن به كشورهای مبداء را دوباره به دست آورده و آن كشورها را شاد كنند تا آنها متوجه اشتباهشان مبنی بر روا داشتن ظلم نسبت به ایشان شده و برای ایشان دلتنگ شوند. بنابر این ارزش ویژه

نگاه جهان آرمانی به سند تبیین اصلاحات

تصویر
اغلب كارهایی كه در وبلاگم ارایه می كنم شیك خوش ساخت و قابل فهم هستند. اما این مقاله با توجه به محرومیتهایی كه در زمان نگارش آن با آنها مواجه بودم و با توجه به حساسیت فنی موجود در آن با نواقصی همراه بود. البته اگر حسن ممتازش فقط ارایه شدن در زمان مناسب نیز باشد باز هم كار افتخار آمیزی است.

چه كسی پاسخگوست؟

I am want a clear and official "Yes" or "No" reply from UNHCR about my refugee request in UNHCR Ankara office aliakbar Ebrahimi من یك جواب "آری" یا "نه" روشن و رسمی از "یو. ان. ایچ. سی. آر" در مورد درخواست پناهندگی یم كه به دفتر این نهاد در آنكارا ارایه شده می خواهم. علی اكبر ابراهیمی تیتر "دری كه جورج بوش باز گذاشت" در سایت رادیو فردا برای خبر دیدار وبلاگ نویسان منتقد دولتهای خودكامه با جورج بوش تیتر قابل اعتمادی نبود. برخی پناهندگان بیچاره ای كه دچار بازی دكتر روانپزشك یو. ان. ایچ. سی. آر شده بودند و من در مورد نتیجه بازی نابرابر آنها با یو. ان. ایچ. سی. آر نگران و كنجكاو بودم از ایران با من تماس گرفته و گفته اند پایان این بازی دیپورت است و از من خواسته اند این موضوع را در وبلاگم منعكس كنم. من به شرط "گرفتن جواب در عرض دو هفته" حاضر شدم به بازی مراجعه به دكتر روانپزشك و مصرف دارو تن در دهم. اما در پایان این بازی با شرط دكتر روانپزشك یو. ان. ایچ. سی. آر مبنی بر مصرف نامحدود قرص تا هر وقت كه آنها تعیین كنند و تهدیدها

خطر مقدس

ممكنه در یو. ان. ایچ. سی. آر اراده ای وجود داشته باشه كه به انسان می گه: "خوبه". به این معنی كه انسان خدا رو دوست نداره و خدا رو نمی پرسته و انسان خودش اقدام به خشونت رو می خواد و حمله خوبه. و به این معنی كه یو. ان. ایچ. سی. آر به انسان می گه "اگه راست می گی به حمله و جنگ ادامه بده تا خوب بودن هدفت رو ثابت كنی". اگه قرار بود خونی ریخته بشه دیگه چه نیازی به اون سازمان پر هزینه و كم فایده بود؟ اگه دمكراسی آزادی حقوق بشر و قانون وجود نداشت چرا گفتند وجود داره و یك عمر با اعتماد و باور ما بازی كرده ن؟ چرا به ما دروغ گفتن؟ من یك بار دیگه با یو. ان. ایچ. سی. آر تماس گرفتم و پرسیدم: "من پنج دقیقه پیش با شما تماس گرفتم و گزارشی از وضعیت خودم ارایه دادم و شما گفتید خوبه. این چیش خوبه؟" یو. ان. ایچ. سی. آر گفت منظورش از بیان كلمه خوبه این بوده كه منصرف شدن من از حمله خوب بوده و منظورش این نبوده كه حمله خوبه. من گفتم اشتباه متوجه شده بودم و معذرت خواهی كردم و مكالمه تلفنی به پایان رسید. اما یك سوال هست: اگه یه وقت صدای ایمان انسان به انسان بگه "حمله كن" آی

جنگی كه به هزینه های مصیبت بار منجر نشد

سر راه كه داشتم می رفتم یك مشمبا پر از سنگهای سفت و سخت جمع كرده بودم. ساعت یازده و چهل دقیقه رسیدم. اونور جاده توی پیاده رو ایستادم و چند دقیقه سفارت آمریكا رو تماشا كردم. من یك شخصیت علمی فرهنگی یم و حرمتها رو با اقداماتی عملی شكستن در شان من و برازنده من نیست و جامعه رو ارزشمندتر از اون می دونم كه من رو مجبور به انجام چنین كاری كرده باشه و یا اینكه حتی چنین انتظاری از من داشته باشه. ایمانم به من می گفت: "نمی تونی حمله كنی". رفتم زنگ زدم . یك نیروی امنیتی اومد بیرون. گفتم برای حمله اومده م و این سنگها رو هم برای همین آورده م. یه خورده خجالت كشیدم. گفتم فقط می خوام یه دونه شیشه بشكونم. شما بگید كسی پشت پنجره وای نایسته. گفت بره چی می خوای حمله كنی؟ گفتم برای صحبت كردن نیومدم برای حمله كردن اومدم. گفت اما قیافه ت به آدم بد نمی خوره. آدم خوبی به نظر می یای. گفتم من برای حمله كردن اومدم نه برای صحبت كردن. آیا با من همكاری می كنید؟ آیا دراینمورد كمكم می كنید؟ گفت نه. گفتم یعنی به من اجازه نمی دید حمله كنم؟ خندید و گفت نه اجازه نمی دیم. من هم قهر كردم و گفتم باشه پس من می رم. كمی

ظلم غرب به قدرت اشتباه است

حمایت نكردن غرب از انسان در مقابل حمله های ایران اسلام و قرآن در زندان شصت و شش سپاه سال دو هزار و یك صحیح نیست. غرب باید همچون یك سپر بلا از حقوق و منافع انسان در مقابل ایران اسلام و قرآن دفاع كند نه اینكه انسان را بعنوان سپر بلا و ابزاری برای حمله به ایران اسلام و قرآن بكار برد. ایران اسلام و قرآن باید برای من دلتنگ شوند. شرایط مهاجرت من به غرب باید بنحوی احترام آمیز تسهیل شود. امكانات حداقلی مطالعه و پژوهش من باید فراهم باشد. قدرت همچون نان مقدس است و مسابقه و جنگ برای تصاحب قدرت بی احترامی و قدر نشناسی نسبت به قدرت است. همه جوامع و از جمله جوامع در حال توسعه خواهان موفقیت و شادی همه اعضای داخلی و خارجی شان و دلتنگ شدن این اعضا نسبت به همدیگر هستند. اما از موفقیت و قدرت به ابتذال كشیده شده ای كه با بی عدالتی بد اخلاقی و خشونت و به دور از آداب كسب موفقیت و قدرت مقدس به دست آورده می شود شادی و دلتنگی معقول و مقدس حاصل نمی شود. با توجه به اینكه قدرت با شكر گزاری بندگی و دعای حكام پرورش یافته و ارتقاء می یابد و نه با كفران نعمت سركشی و نفرین حكام و با توجه به اینكه تكامل و تعالی قدرت در