پست‌ها

نمایش پست‌ها از مارس, ۲۰۱۰

تبریک نوروز

عید نوروز را به "ترکیه بزرگ" تبریک عرض می نمایم. .

مسوولیت پذیری و پاسخگویی را به ایرانیان می آموزیم

یکبار دیگر فراخوانم خطاب به روشنفکران و نخبگان ایران در جوامع علمی, فرهنگی و هنری ایران مبنی بر پاسخ به یادداشت هدف مشترک بشریت را مطرح می کنم. مطرح شد.

رهبر باید رهبر همه می بود

سالی را که در آن ملت را کتک زدی سال مردم نامیدی؟! دهن کجی می کنی!؟ آیا انتخابات را دشمنان و خارجیان سازماندهی کرده بودند یا شهاب طباطبایی هایی که فرزندان همین کشور بودند و پس از انتخابات توسط همدستان تو بازداشت شدند؟ به نیروهای مسلح پیشنهاد می کنم پول نفت را از خامنه ای و همدستانش پس بگیرند و به "پویش راه سبز خدا" بپردازند تا کشور اداره و نمایندگی شود. به قوه قضائیه پیشنهاد می کنم خامنه ای و همدستانش را "بازداشت محاکمه ای, مجازاتی" و مجازات کند. سال 89 سال همت مضاعف و کار مضاعف بدون پول نفت برای همدستان خامنه ای است.

من دست خالی به ایران نیامدم

من دست خالی به ایران نیامدم. سوغاتی آوردم. سوغاتی یی که اگر همه دریاها مرکب, همه درختان قلم و همه جن و انس و اجدادشان بسیج شوند باز هم حتی نمی توانند یک آیه همچون آیه هایش بیاورند. در این چند روز باقیمانده از سال 88 یکبار دیگر فراخوانم خطاب به روشنفکران و نخبگان ایران در جوامع علمی, فرهنگی و هنری ایران مبنی بر پاسخ به یادداشت هدف مشترک بشریت را مطرح می کنم. مطرح شد.

تو ضیحاتی در مورد یک عبارت

توضیحاتی در مورد شیطان: سپاه ایران یک باند شیطانی و سیاه است. اگر فردی , دینی, باندی, گروهی و یا ..... بر یک جامعه حاکم باشد اما حداقلهای لازم و کافی دمکراسی (استانداردهای دمکراسی) را هم تامین نکند و از بین نیز ببرد شیطان است. توضیحات بیشترش را قبلا بارها در یادداشتهای متفاوت تدریس کرده ام. اگر سپاه ایران شیطانی نبود و از جانب خدا و سازمان ملل تحت تعقیب و فشار نبود از آزادی محمد نوری زاد نمی ترسید, از جریان آزاد اطلاعات نمی ترسید, مجلس کودتا برایش هورا نمی کشید و .... .

زندانی اصلی را نیز آزاد فرمائید, لطفا

زندانی اصلی "قدرت ملت" است. لطفا آزادش بفرمایید. با همان سر و وضع و حال و روز و روز و روزگاری که اگر انگیزه ها و استعدادهای خیر خواهان و دلسوزان کشور به پشیمانی و یا سرخوردگی, یاس و انفعال تبدیل نمی شد می توانست از آن برخوردار گردد. انتخابات سال 88 فرصت خوبی برای ایران بود. من در این انتخابات ایران را کمک کردم و با فرصتی که به ایران بخشیده شد ایران را امتحان کردم و سنجیدم. اما امروز دیگر به ایران اعتماد کافی ندارم و چون وضعیت خوبان و خیر خواهان ایران آیینه عبرتی برای همه دیگر ایرانیان شده و ریسک خوب بودن در ایران بیش از حد بالا رفته است مطمئن نیستم که حرکتهای خیرخواهانه در ایران نهادینه شده و تکرار شود و تداوم یابد. و مطمئن نیستم که اگر سهام و حقوق عادلانه خویش از ایران را مطالبه نکنم شایستگان و از من شایسته ترها از حقوق من برخوردار شوند و همه چیز به خیر و خوبی پیش رود و سکوت من ایثار و خط مشی ای اخلاقی باشد و نه حماقت و جنایت. آنچه من از آن می ترسم این است که در اینجا و اکنون (سال 87) مردم را دعوت کنم که بیایند به موج دعوت و حمایت از خاتمی بپیوندند و همکاری خاتمی با قدرت را

من نیز شریک جرم حاکمان ایران نیستم

خدایا من نیز با تو و سازمان ملل در مورد اینکه نمایندگان و صاحبان اصلی ایران نباید سرکوب یا بازداشت می شدند و در این شب عیدی باید لا اقل لاشه های ایشان به خانواده هایشان باز گردانده شود موافقم. . من هم یکی از طرفداران ایده آزادی زندانیان بی گناه هستم.

بدون شرح

دیپلماسی ایرانی مار را از دهان ایران می کشد بیرون. امضا: جهان آرمانی و دوقلو های واقعی و مطلقش.

ریشه وضعیتهای بحرانی خویش را اشتباه گرفته بودند

کسانی که برای پنهان کردن هویت و نیات شوم خویش در مجموعه به انسان و خدا حمله می فرمودند و یا اینکه مشکلات, نگرانی ها و بحرانهای مربوط به خودشان را به انسان و خدا ارجاع و نسبت می دادند پس از رسیدن به اهدافشان شناخته و تمام شدند. چه کس عاقلی است که بخواهد به سرنوشت آنها دچار شود! انسان ماند, خدا ماند, عشق ماند. روزگاری که انسان تنها بود و خدا تنها حامی انسان بود آنها لا لا تشریف داشتند و سرشان به آخور خودشان بود. و امروز از خدا شکایت دارند که چرا با سکوت کرده است!؟ شمایی که هر یک برای خود خدایی هستید پر از مدعیات قشنگ قشنگ, دیگر از خدا چه می خواهید! بیماری های شما امروز به خدا و انسان منتقل شده و سلامتی خدا و انسان به شما. از آن چیزهایی که به شدت نیازمندش بوده و مشتاقانه به دنبالش هستید دیگر چیزی نزد خدا و انسان باقی نماند. زودتر باور کنید به نفع خودتان است. تا کی می خواهید مال خاتمی را بخورید, سر پای خودتان بایستید.

خدایا به دادم برس

خدایا من با نظر ایران مبنی بر اینکه تو بدی و نمی خواهی که من مال جهان آرمانی و دوقلو های واقعی و مطلقش را از حلقوم و دهان ایران بکشم بیرون مخالفم. خدایا من با مواضع خصمانه ایران در مقابل تو که معتقد است تو نمی خواهی علی اکبر ابراهیمی در مقابل سازمان ملل چیزی بجز یک پناهنده و مزاحم باشد مخالفم و تو را پاک و منزه از تصورات و تصاویری که ایران از تو می شناسد (تو را پاک و منزه از شیطان) می شناسم.

....

وقتی که نه جناح حاکم در ایران تسهیلاتی برایم فراهم کرده و نه جنبش سبز و اپوزیسیون خارج از کشور و وقتی حکومت ایران بلایی بر سر اپوزیسیون و جنبش آورده که حتی نمی توانند یک بلیط و ویزا و اقامت ساده برای رهبر خویش فراهم کنند رسیدن من به امکانات و تسهیلاتی جهت تامل و اندیشیدن به چگونه رهبری کردن جنبش سبز ملت ایران در اولویت است و حتی از امنیت ایران نیز مهمتر است. این یادداشت باید در موج یادداشتهای جدیدم مطرح شود و در اینجا فقط کلیاتی از آن افشا شد. دیگر هر چقدر هم که خودشان را بترکانند باقی سورپرایزهای عید نوروز را افشا نمی کنم. یعنی دیگر رمقی برایم باقی نمانده. رهبران ایران دارند به سختی روی خطابه های سال نو کار می کنند. اما من باید کار کنم. باقی طرحها را تا چند روز بعد از عید افشا نمی کنم. فقط بگویم که قصد دارم این بهار را در منطقه ای خوش آب و هوا, غیر از ایران سپری کنم. اگر ایران طرحی در این زمینه دارد به نفع خودش است که هر چه زودتر رو کند. من می خواهم به غرب مهاجرت کنم. فقط همین.

همکاری با هم برای نوکری ملت

خدایا جنگ و دعواهای میان فعالین سیاسی ایران معاصر را به اختلاف نظر, اختلاف نظرهای میان ایشان را به مناظرات و رقابتهای سیاسی و رقابتهای سیاسی ایشان را به همکاری با هم برای نوکری اراده قدرت مشترک ملت ایران تبدیل کن تا حدی که بتوانند اندکی از حقوق مرا به خودم باز گردانند. خدایا مسابقه های ایشان برای تجاوز به قدرت ملت را به همکاری برای نوکری "اراده قدرت ملت" تبدیل کن.

معرفی یک آدرس دیگر از علی اکبر ابراهیمی

http://uniquereferencepilot.wordpress.com

روضه خوانی بمناسبت مسدود شدن وبلاگم در بلاگفا

خدا خودش ضامن بقای من است من خودم ضامن بقای خدا هستم و من خودم خدا هستم وقتی که خدا کشته رحم بی حساب کتاب خویش بوده و خودش اسیر و در بند شیاطین است و نمی تواند مرا نجات ببخشد و نیازمند نجات یافتن توسط نمایندگی های اشغال شده خویش که باید توسط من نمایندگی شوند است. و من با امدادهای غیبی و خدایی و با وردهای جادویی همه نهادهای خدا را هیپنوتیزم کرده ام تا حاکمان تقلبی و موقت آنها در مقابل اراده خدا در راه سبز سجده کنند و حکومت اراده مردم را بپذیرند. و گروههای تروریستی قرن بیست و یکم و ارتشهای برتر جهان نیز خواسته یا ناخواسته به من ایمان دارند . بـگرفـت کار حسنت چون عشق من کمالی خوش باش زان کـه نـبود این هر دو را زوالی در وهـم می‌نگـنـجد کاندر تـصور عقـل آید بـه هیچ مـعـنی زین خوبـتر مـثالی شد حـظ عمر حاصل گر زان کـه با تو ما را هرگز بـه عـمر روزی روزی شود وصالی آن دم که با تو باشم یک سال هسـت روزی وان دم که بی تو باشم یک لحظه هست سالی چون مـن خیال رویت جانا بـه خواب بینـم کز خواب می‌نـبیند چشمـم بـجز خیالی رحـم آر بر دل مـن کز مـهر روی خوبـت شد شـخـص ناتوانـم باریک چون هـلالی حافـظ مکن شکا