چرا تعقیب و شکنجه سران جمهوری اسلامی ایران لازم و ضروری است؟
دشمنی من با رژیم امروزی ایران صرفا به
معنی دفاع از فعالان سبز ایران نیست.
نمایندگی های مطرح و برجسته فعالان سبز
ایران در پاییز 2010 ثابت کردند که به شدت سرکوب شده, تحت فشار قرار گرفته و گیج و
بی اراده و بیچاره و بی خدایی که به دادشان برسد و یاری شان دهد شده اند و در باورها
و اعتقادات خود, برای من و جنبش سبز (اکبر و حقیقت معاصر ایران) ارزش من و جنبش سبز
را قایل نیستند. و اگر هم قایل باشند, حمایت از من و جنبش سبز برایشان در اولویت نیست.
و همچنین همانطور که قبلا نیز بارها گفته ام خیلی ها قبل از من موظف به حمایت از سبزهای
ایران بوده اند و من نیز به سهم خودم موظف بوده ام و به سهم خودم وظیفه ام را انجام
داده ام.
من و جنبش سبز مدافع کشورمان (ایران) هستیم.
و معتقدیم که فعالان سبز ایران بهترین و
شایسته ترین پتانسیلها برای نوکری ایران در سطوح کلان مدیریتی بودند.
و معتقدیم که سرکوب فعالان سبز ایران موجب
محرومیت ایران از خدمات سبزها شده است.
و معتقدیم که سرکوب سبزها, ظلم به ایشان
بوده است و این ظلم از طرف رژیم حاکم بر ایران و بوسیله ایران و قدرت مرکزی آن اعمال
شده است.
و معتقدیم که سرکوب فعالان سبز ایران موجب
بدهکار و مدیون شدن ایران نسبت به فعالان سبز ایران شده است. یعنی یک خسارت همه جانبه
و عمیق بخاطر سرکوب امواج سبز خیابانهای ای ایران در سال 2009 و دیگر فعالان سبز, گریبانگیر
ایران شده است.
به همین دلایل, بازداشت و شکنجه شدن هیات
حاکمه رژیم جمهوری اسلامی ایران از نظر من لازم و ضروری است و یک لزوم و ضرورت اولویت
دار است. حتی اگر هزینه آن تحمیل جنگ بر ایران
و عدم توانایی من و جنبش سبز و عموم ایرانیان
برای محافظت از فعالان سبز که اکثرشان به گروگان گرفته شده اند باشد.
با توجه به سطور فوق, مشخص است که من و
جنبش سبز مدافع و حامی فعالان سبز ایران هستیم اما این دفاع و حمایت نه از شوق تعریف
و تمجیدهای ایشان است. چرا که آن تعریف و تمجیدها و تقدیرها و استقبال ها چنانچه حتی
در راه هم باشد و پیش بیاید, باز هم به دلیل تاخیر بیش از حد, دیگر زیاد به درد من
نمی خورد و تغریبا فقط به درد بیشتر صدمه ندیدن من از جانب نمایندگی های مطرح و برجسته
ایشان در سال 2010 می خورد. و بیشتر به درد خودشان می خورد, بخصوص که این روزها و طی
سه سال اخیر با دردهایی نیز آشنا شده اند.
دفاع و حمایت من و جنبش سبز از فعالان سبز
ایران به دلیل آن است که
یک: سرکوب بیش از پیش فعالان سبز ایران,
ایران را بیش از پیش از خدمات سبزها محروم می کند. و
دو: سرکوب بیش از پیش فعالان سبز ایران,
ایران را بیش از پیش مدیون خدا و حقیقت و غیره و ذالک می کند و ایران را بیش از پیش
غرق در تباهی و نفرین زدگی و پلیدی و بیچارگی و فساد و اضمحلال و .... می کند.