کارفرمایان و کارگران ایرانی در وضعیت صلح مسلح هستند
از جمله خط و مشی کارفرمایان ایرانی، یکی
آن بوده است که کارگران ایرانی را سوار کول "کارگر" کنند تا کارگر بگوید
معدل کارفرمایان در ایران تقصیری ندارد و معدل کارگران در ایران خود فاسد و ظالم
است.
اما کارگر که جرات آرتیست بازی ندارد و رمق
و وقت اضافه ای برای تخطی از شرایط و ورود به این کوس کلک بازی ها ندارد و به شغل
و درآمد نیاز دارد آنقدر به کارگران ایرانی کولی می دهد که کارگران ایرانی راستی
راستی خودشان هم باورشان می شود که مهم و صاحب کرامت و ارزش ذاتی و خدادادی و غیور
و غیره و ذالک هستند. تا جایی که امروزه انواع و اقسامی از کارگران ایرانی مشاهده
شده اند که از فرط گندگی و ابهت و مقام و اهمیت، دیگر خود کارفرمایان ایرانی نیز
نمی توانند به ایشان حرف اضافه و یا بی ربطی بزنند و معذرت هم نخواهند. مثل همان
داستان تروریست هایی شده که برمی گردند و یقه پرورش دهندگان خودشان را می گیرند.
کارفرمایان و کارگران ایرانی در وضعیت
صلح مسلح قرار دارند و به خون هم تشنه اند اما جرات حمله به هم را ندارند. حمله خودآگاه
یا ناخودآگاه به کارگر هم که دیگر تکرای شده و فایده ای ندارد. آنها می خواهند به
همدیگر حمله کنند اما جرات این کار را ندارند. چرا که منافعشان دست و پای ایشان را
بسته است. و الا هر کاری که تا کنون از دستشان برآمده است بر ضد هم انجام داده
اند. حالا فعلا چند روزی به "اعتدال" متوسل شده اند تا کل زمینه تاخت و
تازهای شیطانی ایرانی یکجایی و یهویی از بین نرود.