ملت ایران به مثابه گوسفندان اکبر و نه به مثابه طعمه های 5+1

هر یک از تک تک همه ایرانیان معاصر اربابان و سروران اکبر هستند و ملت ایران، گوسفندان اکبر هستند. حتی ضد سبزهای افراطی و برجسته و صاحب اختیار جمهوری اسلامی ایران نیز از جمله اربابان و سروران اکبر هستند در اینک و اینجا که احکام و مجازاتهای تطبیقی و متناسبی که در دیدگاه اکبر حق ایشان است را با کمال میل می پذیرند و متحمل می شوند و اقرار و اعتراف و توبه می کنند.
اگر در سال 88 به ایران نمی آمدم، گفته می شد حرفهای روشنفکری بی اهمیتی از آنسوی مرزها زده می شود. اما من به ایران آمدم و طی سالهای اخیر در متن همین جامعه بوده ام. کی از من تشکر کرد؟ کی گفت دستت درد نکنه؟ تازه من یک چیزی هم بدهکارم. ترکیه هر کی پاسپورت می گیره می تونه بره اما من نمی تونم برم. هر کارگری که کار می کنه می تونه دستمزد بگیره اما من در بعضی جاها نمی گیرم در بعضی جاها کم می گیرم و در بعضی جاها به پول من زل زده می شه و تمرکز می شه که انگار امتیاز ویژه ای به من داده شده و باید فورا برای اجدادشان فاتحه بخوانم. چونکه حواسم به انجام کار متمرکز است و نه به غر زدن و برنده شدن در پروژه های تبلیغاتی که مثلا من زیاد و خوب کار می کنم و به مسابقات کون گشادی و زرنگی و پر رویی و جندگی هفت خط و از رو بردن دیگری و غیره و غیره. منت هم هست که مرا نگه داشته اند چونکه من همیشه در ایران باید یک تو سری خور باشم. گویی که من یک افلیج هستم و آنها که آزادی گفتن "کیرم توی این نان" و جرات پاره کردن تراول پول پنجاه هزار تومانی را نیز دارند، مرا روی کولشان نگه داشته اند و دارند بعنوان خدا به من روزی و مقرری و پول هم می دهند! آنقدر همچون خودشان بد نشدم و بدی نکردم که حوصله شان سر رفت و جری و جری تر شدند و مسابقه جدیدی به راه انداختند تحت عنوان من چند بار توی دهن اکبر زدم اون چند بار توی دهن اکبر زد؟ اون ده بار توی دهانت زده اما من فقط یکی دو بار توی دهانت زدم. با اون یکی هموطنات یک روز نمی تونستی کار کنی، هم پولت را می خوردند و هم توی سرت می زدند اما پیش من جات خوبه و باید از من ممنون باشی و .... .
آیا حیف نیست فراوانی نان در فضای کسب و کاری ایران که بازی و تفریح و سرگرمی اعضا و فعالینش مسابقه برای تودهنی ها و تو سری های بیشتر و کارسازتری به اکبر زدن است؟ چرا در فضای کسب و کار ایران، اکبر باید بارها به کتک خوردن با سلاح سرد تهدید شود؟ این چه فضای کسب و کاری شیطانی و فاسدی است؟
من در این پایین دارم با اینها کلنجار می روم. 5+1 که اصلا به این جماعت و "ملت خود زده" اعتنا نمی کند. معامله اش را دارد با رژیم حاکم بر ایران انجام می دهد. چرا 5+1؟ چرا خودم نه؟ من به این حماعت و ملت که زدن اکبر زیر دندانشان مزه کرده و لزوم انجام این کار را به کشورهای همسایه ای همچون ترکیه و آذربایجان نیز القاء کرده اند کمتر از حیوان نمی گویم. حیوان هم نمی گویم. اگر هم می گفتم لطف کرده بودم در حقشان. اما به ایشان می گویم گوسفندان اکبر. چه تعبیر لطیف و زیبایی است؟! حالا باز هم ناشکری کنند و بگویند ما لیاقتمان چیزهای گنده تری بود تا بجای آنکه خیر برایشان زیاد شود، شر و عذاب برایشان شدید شود.

تاریخ یادداشت:

خرداد ماه 1393

ژوئن 2014

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است