بدهکار آوردن معجزات سیاسی برای جوامع نیستم

بدهکار آوردن معجزات سیاسی برای جوامع نیستم

من پتانسیل، اراده و انگیزه برای انجام کار هایی لازم و ضروری در جامعه موازی را دارم.

کاری که در نظر داشتم، تدوین تمدنی در آنجا بود که می توانست بعنوان چشم انداز و نقشه راه و دستاویز برای جهان واقعی عمل کند.
از پیش بردن این پروژه بازمانده ام چونکه امکان تداوم مطالعات و پژوهشهایم را نداشته ام و خودم شخصا دچار مشکلاتی ابتدایی بوده ام و اطرافیانم در جهان نیز ضرورتی برای کمک به من برای رفع مشکلاتم حس نکردند. بخصوص اعضای 5+1 که در اینمورد مسوول بودند اما آگاهانه و یا ناخودآگاهانه دوست داشتند من در همان پایین مایین ها مشغول و گرفتار و سرگرم همان مسایل ابتدایی بقا و زیست شخصی خودم باشم.

اما در جهان واقعی، من توان، خواست و انگیزه لازم و کافی برای آوردن معجزات سیاسی برای جوامع را ندارم.

در اینجا من کشور ترکیه را مثال می زنم:
من هیچگونه تمایلی برای ایفای نقش در امور سیاست داخلی ترکیه ندارم. ترکیه مشکلاتی که سنگین تر از طاقت دوش و شانه های اکبر است دارد. مشکل اختلافات کرد و ترک و زخمهایی که دو طرف در اثر درگیری با هم خورده اند و ایشان را دچار آسیب و خسارت کرده است. مشکل کودتاگران و ضدکودتاگران و پتانسیلهایی ترکیه ای که در میان این برخوردها هرز و هدر رفته اند. و چندین مشکل دیگر.
ترکیه خودش به چنین نقطه هایی رسیده است و آنوقتی که داشت به چنین مشکلاتی دچار می شد هیچگاه نیامد از من مشورت و راهنمایی و دستور و یا اجازه ای بخواهد. امروز نیز اگر از من انتظار ایفای نقش در اینگونه زمینه ها را داشته باشد باید یک مقدمه و زمینه را که محال به نظر می رسد برایم فراهم کند. در ترکیه باید بدون استثنا سران همه طرفها و جریانات سیاسی مشخص بطور یکپارچه، هماهنگ و متحد از من درخواست کنند که در امور سیاست داخلی ترکیه نقش میانجی را ایفا کنم. همه شان نیز باید مرا بعنوان یک خویشاوند دلسوز بپذیرند و از من حرف شنوی و اطاعت کنند و فرامین مرا بپذیرند.
خوب یک چنین چیزی تغریبا محال است و من خود نیز نه تمایل و نه اصراری در اینمورد ندارم و به شکل دیگر نیز نمی توانم در امور سیاست داخلی ترکیه وارد شوم. چونکه در شان من نیست. و همچنین توانایی های من محدود هستند و من انرژی ام را برای انجام کارهای دیگرم لازم دارم.
و اما می ماند صورتحساب من با ترکیه. من ترکیه را دوست داشتم. دوستان جدید باید بدانند که من فقط تحمل دوستان موفق و سربلند برایم باقی مانده است و نیازی به دوستان سر به هوا، مشورت نشنو، ناماهر، غیر مسوول و سربار ندارم. ترکیه اگر دوست من است باید بابت مشکلاتی که در داخل دچارش شده است به من غرامت بپردازد. چونکه من در ترکیه منافعی داشته ام که با نسبتا ضعیف تر شدن ترکیه، آن منافع نیز بطور طبیعی نسبتا کمرنگ تر می شوند. و من که طی این سالها در ترکیه نبوده ام و تقصیری در بوجود آمدن این مشکلات نداشته ام نمی خواهم در ضرر و خسارت این مشکلات با ترکیه شریک باشم.
سفر من به ترکیه به معنای ضامن ترکیه بودن و علاقه دیوانه وار من به ترکیه نیست. من فقط دینم به ترکیه را با اقدام برای گرفتن ویزای ترکیه ادا کردم تا مدیون ترکیه نباشم و نگویند که اکبر در روزهای سخت، ترکیه را تنها گذاشت.

من دارم بمنظور گرفتن یک جواب روشن، رسمی و کتبی قبولی و یا ردی به درخواست پناهندگی ام از سازمان ملل یکبار دیگر نیز موقعیت شغلی عالی ام در ایران را رها کرده و از ایران می روم. می خواستم با توجه به اینکه ترکیه پاسخ دقیقی به استعلامهایم در مورد امکان سفرم به ترکیه نمی دهد، مالزی را انتخاب کنم. اما با توجه به اینکه ترکیه رسما دستور سیستم قضایی ترکیه برای سفر نکردنم به ترکیه را به من ابلاغ نکرده بود، نتوانستم وجدانم را برای صرفنظر کردن از ترکیه و انتخاب گزینه ای دیگر قانع کنم. بدین ترتیب می توان گفت که ترکیه راه مرا برای رفتن به مالزی و یا انتخاب دیگر گزینه هایم بسته بود و مرا با اصرار و با مسوولیت خودش به سمت ترکیه کشانده است.

خوب الآن ما در کجاییم؟
برای گرفتن ویزای ترکیه من اقداماتی انجام داده ام و آدم من بطور فعال در ترکیه پی گیر کار من است تا دعوتنامه ای متناسب و کارا برای من بفرستد.
من باید از طریق سازمان ملل به پلیس یا اداره مهاجرت در یکی از شهرهایی که کسب و کار در آنها رونق دارد (مثلا استانبول، آنکارا، ازمیر، مرسین، اسکی شهیر و یا ....) معرفی شوم و ضمن ثبت نام در مراجع مربوطه در دولت ترکیه، در یک جایی نیز مشغول به کار شوم و سپس پی گیر بدست آوردن اجازه کار نیز بشوم.
لطفا اگر ترکیه از این سفر ناراحت است و نمی خواهد که من به ترکیه سفر کنم، همین امروز بجای آنکه مرا بیش از پیش الاف و گرفتار کند و آبرویم را نیز پیش آن بنده خدایی که دارد کارهای ویزایم را انجام می دهد ببرد، روشن کند که موانعی مطلق در سر راهم وجود دارند و ترکیه نمی خواهد که این سفر انجام شود. با سپاس.

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است