روایت یک اتفاق

 



من پول ایرانی را دوست دارم.
قدر و قیمت، عیار و ارزش و خیر و برکتش فزون باد.
.
از یک و نیم ماه اخیر که وسط زمستون
از معدل میزان جذابیت در فضای کسب و کار صنعت بتن ایران
به سمت شرکت بتنی خودم فرار کردم
و به سرعت هم مورد پذیرش و حسن همکاری شرکت قرار گرفتم،
خیلی خوشحالم.
وقتی اومدم یک درخواست کوچک هم مطرح کردم که همکاری نکردن شرکت برام عجیب و تحقیر آمیز به نظر رسید و نگران بودم که شاید من رو نمی خوان.
امروز که قرار داد سال جدید رو امضا کردم یه نفس راحت کشیدم، خدا رو شکر کردم و با خوشحالی پیش صاحب شرکت که دلم براشون خیلی تنگ شده بود رفتم و گفتم:
"از اینکه با من کار می کنید و برای سال جدید هم باهام قرار داد بستید تشکر می کنم، از مدیر محترم نیز متشکرم"
صاحب شرکت استقبال کردن.
و این رویکرد و خط مشی ایشون به مثابه یک اقدام کامل در اون چند ثانیه، آرامش و ثبات مورد نیازم رو به من داد و تاثیرات و تغییرات بزرگ و حیاتی در وضعیت روزهای جاری من ایجاد کرد. از تاثیرات خیر این اقدام در عرصه های گسترده تر لازم نمی دونم صحبت کنم. اما امروز روز بزرگی در زندگی من بود.
به پاس این خوشحالی امروزم، باید در کسب و کارم هوش و حواسم رو متمرکز کنم روی حسن انجام کار مشتری، تامین رضایت مشتری و حسن خلق و حسن همکاری با پرسنل همه بخشهای شرکت.
در حد وسعم این کار رو انجام خواهم داد و با تمرین آبروداری و حفظ همین میزان از اعتبار در نظر صاحب شرکت، در آبروداری به پیشگاه خدا نیز ماهر تر، تواناتر و موفق تر خواهم شد، به امید خدا و به یاری خدا.
سال خوبی برای همه فضاهای کسب و کار در ایران و جهان و بخصوص برای شرکت خودم که امروز در آن کار می کنم از خدا مسئلت دارم.


علی اکبر ابراهیمی
جمعه ۲۹ اسفند ۱۳۹۹
۱۹ مارس ۲۰۲۱
ایران



روایت یک اتفاق:

در اینجا از یک اتفاق بزرگ می گویم. اگر نگویم جهان را متاثر ساخت، دست کم در زندگی من تاثیر حیاتی داشت و جان مرا نجات بخشید. پس یک معجزه بود، چرا که به یک انسان حیات دوباره داد.
دو متن از طرف من به کشورهای ۵+۱ ارایه شده که مبانی نسبت میان من و کشورهای ۵+۱ را تعریف می کند.
تا اینجا خوب است. اما روشی که برای پی گیری نتیجه به ذهنم می رسید خیلی سطح پایین بود و در شان مقام، اندیشه و دستاوردهای بزرگ و باشکوه اکبر نبود.
نزدیک بود که در همین چهارشنبه سوری اخیر بر مبنای همان روش که برایم کسر شان می شد دست به یک اقدام خارج از حد توانم زده و تا تشکیل نشدن جلسه اکبر با نمایندگان رسمی ۵+۱ نیز دست از اعتصاب غذا نکشم تا بمیرم. وحشتناک بود.
آن اقدام را تا پایان سال کاری که چند روز بعد از چهارشنبه سوری بود به تعویق انداختم.
روز جمعه ۲۹ اسفند و ۱۹ مارس اتفاقی برایم افتاد که حس کردم دیگر نیازی ندارم در اقدامم به عنصر ریسک پذیری حداکثری و یا حتی به هیچ میزان از ریسک پذیری حتی فکر هم بکنم.
به ایده هایی همچون پخش کردن گل و شیرینی در مقابل سفارتهای ۵+۱ به همراه دعا کردن به جان کشورهای مطبوعشان اندیشیدم
و خود اقدام چهارشنبه سوری ۲۰۲۱ اکبر را نیز
تا وضعیت اضطراری ثانوی
که آرزو کردم هیچ وقت پیش نیاید
به تعویق انداختم.
.
هنوز دو روز از آن اتفاق بزرگ که من آن را معجزه ای در زندگی خودم می شناسم نگذشته است که
امروز صبح شنبه یکم فروردین
به ایده هایی همچون
تهیه
"سر رسید ویژه سازمان موازی برای دولتهای ۵+۱"
رسیدم تا محتوای عالی و باشکوه اندیشه اکبر را آنگونه که در شان چنان محتوایی هست امانتداری و تقدیم کنم.
شاید هم این ایده را اجرا نکردم، همین که نفرت استفراغ نمی کنم و جنازه ام را روی سر آن شش کشور نمی کوبم و همین خبر تغییر سیاست و راهبردم نسبت به آن شش کشور، خودش یک پکیج نوروزی کامل از طرف من به آن شش کشور بوده و از سرشان هم زیاد است.
ایده های دیگری هم شاید از راه برسند.
شاید نیازی هم به تمرکز کل زندگی و فعالیتهایم به آن دو متن و این شش کشور نشد. شاید در زمینه های دیگری فعال شدم. شاید هم به زندگی خودم تمرکز کردم.
من موظفم غذا و آب و گل و شیرینی آن شش کشور را تامین کنم و سپس آنها را آزاد و تنها رها کنم. وقتی که نان اکبر و روز خوش را دیدند، خودشان راه را پیدا خواهند کرد.
من با چنان محتوایی که از آن برخوردارم می توانم کشورهای ۵+۱ را شگفت زده کنم، طوری که اصلا فرصت گیج زدن پیدا نکنند.
.
اگر که به آن روش ناثواب و سطح پایین برای پی گیری نتیجه فکر کرده بودم، از خودم معذرت می خواهم. اما شاید هم تقصیر از من نبوده. خفقان در جامعه ایران در بیش از یک دهه _اعم از سرکوب پویش سبز و یا ناملایمات در فضاهای کسب و کار_ به من فشار آورده بوده و ظرفیتهای عمده ای از فکر مرا از کار انداخته بوده تا فقط به مرگم بتوانم فکر کنم.
من اگر روز خوش ببینم و اجازه بدهند که نفس بکشم ایده های خوبی به ذهنم می رسد. اگر هم نه برای کل جامعه و جهان، لااقل برای زندگی خودم که خدا هم از وضعیت من خوشحال شود.
خدایا وسع و توان من محدود است، مرا به آن پوزیشن که در آن دست زدن به اقدام به تعویق افتاده چهارشنبه سوری ۲۰۲۱ اکبر و بکار بستن ریسک پذیری حداکثری در آن برایم به یک نیاز ضروری تبدیل شود برنگردان.
در این جامعه که امثال من یا باید بمیرند و یا باید تبعید شوند،
چه کار خوبی کرد آن مرد که وقتی از کار دادنش به من تشکر کردم، استقبال کرد.
خدایا تو هم دوستش بدار، یار و یاورش باش و به کسب و کارش برکت بده
و همانطور که شب عیدی حقوق اسفند ماهم را از اسکناس نو داد، تو هم از همه چیز بهترینش را به وی بده
و همانطور که من رضایت و خوشحالی ایشان نسبت به خودم را تصور کرده و چنین تصویری را مبنای حیات و زندگی جدید خودم در نظر گرفتم، تو نیز رضایت و خوشحالی و نظر ویژه خودت را در این جهان و در آن جهان به وی ببخش.
امین.

علی اکبر ابراهیمی
یکشنبه یکم فروردین
۲۱ مارس ۲۰۱۹
تهران- ایران

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است