ابلاغ تکلیف به شورای عالی

ابلاغ تکلیف به شورای عالی

شورای عالی ارتشها، نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و پلیسی کشورهای ۵+۱ و نیروهای مسلح آن ارتشها و نهادها،

می خواهم با اعلام حالت فوق العاده در ایران
رهبر جمهوری اسلامی ایران شوم

و با استفاده از "اختیارات ویژه دوران وضعیت فوق العاده" اصلاحات اساسی اصولگرایانه در سراپای آن رژیم بر مبنای چهارچوبهای نزدیک به قوانین خود جمهوری اسلامی ایران انجام دهم
و بتدریج و پس از آنکه چنین تفریحی دلم را زد و بازداشتها و بازجویی ها و شکنجه ها را به میزانی که دلم خواست وارضا شدم انجام دادم

کشورم را بسمت دوران انتقالی و موقت رهبری کنم و زمینه مشارکت پتانسیلهای حذف شده از فضای سیاسی ایران معاصر در مدیریت و نمایندگی کشورم را
با فراهم آوردن امکان فعالیت و تبلیغات و تلاش برای بدست آوردن رای مردم بمنظور کسب قدرت متمرکز در نظام حکومتی آینده ایران، برای ایشان فراهم کنم.

ضمنا من خودم شخصا بعنوان یک نفر از میان هشتاد میلیون ایرانی
همه سران جمهوری اسلامی را
_علی رغم آنکه گفتمانشان را "شر و ور"، "کوسه شر" و گفتمان باج گیری و تمسخر ملت و کشور می شناسم_
بطور پیش فرض، حامیان و مشوقان محترم، دوست داشتنی، گوگوری مگوری، بانمک، شیرین، خوشمزه و باصفای خودم می شناسم
اما شکایتهای دیگر ایرانیان از سران جمهوری اسلامی را نیز رد نمی کنم و نهاد دادگستری هر دو حکومت اکبر بر ایران (رهبری اکبر بر جمهوری اسلامی و رهبری اکبر در دولت انتقالی)، باید امکان پرداختن به آن شکایات و دادگستری های مربوطه را فراهم بیاورد
و در جهت جستجو و تامین حقوق و منافع شخصی ایرانیان و همچنین منافع ملی ایران و ملت ایران و بازگرداندن دارایی های مادی و معنوی ایران به ایران تلاش کند.

همچنین من شان خودم را فراتر از ابتذال منازعات معاصرینم می شناسم و خودم را صاحب رضایت، دوستی و آرای مطلق و کامل تک تک همه معاصرینم می شناسم و هرگونه جنگی میان من با هر دشمنی در ایران و یا جهان، صرفا یک موضوع شخصی و دوستانه و فقط مرتبط با دو طرف دعواست و هر موجودی که ادعا می کند دوست و طرفدار و حامی من است و مرا می شناسد، دست کم باید به این میزان از فهم و شعور برخوردار باشد که در دعواهای من با دشمنانم، فوضولی نکند و از من طرفداری نکند و فقط تماشاچی باشد. من تنهایی می جنگم و هر که می خواهد از من دفاع کند باید از من در مقابل خودش دفاع کند چونکه من هیچ دشمن دیگری ندارم.
همین که دوستان ، حامیان و طرفداران من خودشان با من رفتار احترام آمیز و مودبانه ای داشته باشند، خودش یک الگوی تعامل با اکبر برای دشمنان اکبر خواهد بود و دوستانی که توی دهن دشمنان اکبر می زنند اصلا اکبر را نشناخته اند و خودشان دشمن اکبر هستند. چرا که از دستور اکبر در آن لحظه مبنی بر فوضولی نکردن سرپیچی کرده اند و با ندیدن و نشنیدن "درد اکبر" به تعمیق و تداوم "تنهایی اکبر" دامن زده اند.
من بهیچوجه مردم غیرنظامی ایران را به حمایت خشونت گرایانه از خودم فرانمی خوانم و انجام چنین کاری از سوی ایشان را رد نیز نمی کنم
هر چه که به صلاحشان و به نفعشان است بروند انجام دهند. من در پی صلاح و منافع شخصی خودم هستم.
فقط همین ابتدا می گویم که من هیچگونه مسوولیتی در قبال آسیب های احتمالی حامیان مبارزاتی خودم و یا دشمنانم را نمی پذیرم
و در پی اهداف شخصی خودم هستم که تلاش موازی در جهت نجات ایران و ایرانیان را نیز بعنوان یکی از زیر مجموعه های اهداف شخصی خودم تعریف کرده ام
و از آنجا که همه انسانها و از جمله سران جمهوری اسلامی بطور پیش فرض در پیشگاه اکبر برخوردار از حداقلهای مصونیت و آرامش هستند، من این حق را برای خودم محفوظ می دانم که در هر مرحله که خواستم با هر یک از استبدادگران داخلی و یا استعمارگران خارجی در راستای اهداف و منافع راهبردی اکبر توافق و معامله کنم و به صلح و دوستی برسم.
در آن صورت، اینکه تکلیف حامیان رادیکال اکبر که در دفاع از اکبر جنگیده اند چه می شود، به خود ایشان و طرفهای دعوایشان مربوط می شود نه به اکبر.
من تنهایی می جنگم و هزینه اش را با جوانی از دست رفته خودم و با به ریسک و خطر انداختن منافع شخصی و جان خودم و عقب ماندن از زندگی و عقب ماندن از اهداف مهم و ارزشمند کوچک، متوسط و بزرگ و باشکوه اکبر در کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت پرداخته ام
و متعهد، بدهکار و مدیون هیچ طرفدار و حامی سینه چاکی نیستم.
همانطور که من از دیگران با رفتار مودبانه و احترام آمیز با ایشان و دعا کردن برای ایشان دفاع و حمایت می کنم، دیگران نیز فقط به همین شکل و تا همین سطح و میزان از من دفاع و حمایت کنند، ممنون می شوم.

من حق و مشروعیت تولید ایده ها و طرحهای نظامی و امنیتی اکبر
_که اراده اجرایش را نیز بدون ذره ای تردید دارم،_
از دوری استانداردهای حکومت و جامعه تحت امر و اسیر آن حکومت
نسبت به آموزه هایم بدست آورده ام.

وقتی جامعه و حکومتی خودش را به سطوحی نسبتا کافی از حداقل استانداردهای اکبر ارتقا می دهد
من به خودم اجازه نمی دهم و جرات نمی کنم که در آنجا به نمایندگی از سازمان مد نظر اکبر دخالت نظامی کنم.

اما اینکه
من و مردم غارت زده، مظلوم و معترض کف خیابانهای ایران در آبانماه ۱۳۹۸
فقط قدرت و نان تولید کنیم
و سران سیاسی، روحانی، نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی و تئوریسینهای رادیکال آن رژیم
فقط مفت بخورند و به نان بی احترامی هم بکنند،

نشانه بد و خطرناکی است
و آخر عاقبت خوبی برای کشور من و برای جهان به بار نخواهد آورد
و لازم و ضروری است که جلویش گرفته شود.

من وعده دروغ به ملت ایران نمی دهم و ایشان را به پذیرش ریسک حمایت خشونت گرایانه از اکبر فرانمی خوانم.
من بطرز اولویت داری در پی اهداف و منافع خودم و ایران و جهان ذهنی خودم
که در آن با هزینه شخصی خودم برای خدمت علمی به همه ایرانیان و جهانیان و کل معاصرین و همنوعانم در تلاشم و برای پرزیدنت جهان شدن تمرین می کنم
هستم.
هموطنان ایرانی ام نیز
که من همچون خویشاوندان نزدیک خودم دوستشان دارم و نگرانشان هستم
در کنار پی گیری اهداف و منافع شخصی کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت خود،
بطور موازی در حال همفکری و همراهی و همکاری با خرد جمعی همدیگر برای پی گیری اهداف و منافع ایران و ملت ایران هستند.
با نام اکبر و یا بدون نام اکبر، فرقی ندارد و ملتها در تشخیص و انتخاب شکل حرکت باید آزاد باشند.

بدست گرفتن قدرت را می خوام چیکار؟
می خوام وقتی که خودم اینقدر خوش و خرم هستم، تصویر ایران نیز خوب، خوش و قشنگ باشد و نه رقت انگیز و فلاکت بار.
قدرت مطلق متمرکز جهان را نیز برای دخالت حداقلی در امور جهان در جهت نزدیک شدن جهان به اهداف چشم انداز اکبر از جهان می خواهم.
و گرنه، حلاوتی که مرا در چه زنخدان است/به کنه آن نرسد صد هزار فکر عمیق. و من به هیچ وجه دوست نداشته ام که تمرکز بر زندگی شخصی عالی و با شکوه خودم را کنار بگذارم و به فضای کثیف و غیر جذاب سیاسی جهان معاصر و ایران معاصر اعتنا کنم.

چگونه می خواهم قدرت مرکزی در ایران را بدست بگیرم؟

سران رژیم ایران باید به همراه خانواده ها و فامیلهایشان در داخل و خارج
برای من دست، سوت و "کف" بزنند و هر چه که من می خواهم و از جمله میزبانی رسمی رژیم از مانیفست مارس ۲۰۱۹ اکبر را به من بدهند
و مرا تشویق کنند و با التماس و خواهش و شور و شوق از من دعوت کنند تا این کار (پذیرش مقام رهبری جمهوری اسلامی) را انجام دهم.

چنانچه ظرف روزهای پیش رو این وظیفه را انجام ندادند، من فراخوانی برای نیروهای مسلح کشورم در مورد تهدید کردن و توسری زدن به سران رژیم و وادار کردن ایشان به پذیرش و انتخاب مشتاقانه انجام چنین کاری بعنوان تنها شانس نجاتشان از فشار نیروهای مسلح ایران ندارم.
چونکه در صورت صدور چنین فراخوانی، ممکن است سران رژیم در ایران باز هم موفق به گلچین و حذف کردن های گسترده در نیروهای مسلح ایران شوند.

فرا خوان من برای سران سیاسی کشورهای ۵+۱ است.
آنها باید تا قبل از ۲۴ دسامبر ۲۰۱۹
هم مانیفست مارس ۲۰۱۹ اکبر را
_تا سطح رسیدن سند به اهداف سند
و یا دست کم تا سطح امضای رسمی، غیر عجولانه، کارشناسی شده و دقیق همه قراردادهای مربوط به سند_
رسما پاسخگو شده باشند
و هم
بعنوان بخش کوچکی از اهداف آن سند
سران رژیم ایران را
برای پذیرش مقام رهبری اکبر در جمهوری اسلامی ایران با اختیارات ویژه ناشی از وضعیت فوق العاده،
مورد تهدید قرار داده و با توسری های نظامی و امنیتی، آن رژیم را به پذیرش و انتخاب توام با اشتیاق و التماس گزینه "رهبری اکبر"، مجبور کرده باشند.
امضای یک قرارداد رسمی قبل از این کار میان اکبر و سران ۵+۱ ضروری است و بدون چنین قرار دادی، چنین اقدامی از سوی کشورهای ۵+۱ مورد نظر و مورد تایید اکبر نخواهد بود.

چنانچه این اهداف تا ۲۴ دسامبر ۲۰۱۹ بدون کم و کاست تامین نشد،
شما
ارتشها، نهادهای امنیتی، اطلاعاتی و پلیسی کشورهای ۵+۱ و نیروهای مسلح آن ارتشها و نهادها
باید از اولین روز (یکم ژانویه) سال۲۰۲۰ میلادی
بر علیه سران سیاسی کشورهای ۵+۱
شروع کنید به راه انداختن موج
ربایش،
بازجویی و تخلیه اطلاعاتی در جهت تامین منافع سازمان و جهان اکبر،
زجرکش کردن
و ترور فیزیکی.

چنانچه شما این دستور را اجرا نکنید،
کشورهای مطبوع شما باید بر علیه شما اقدامات دردناک، پشیمان کننده و نابود کننده انجام دهند.

چنانچه این کار نیز انجام نشد،
ارزشها و آرمانهای جوامع و کشورهای جهان
و نیروهای برتر و ماورائی
و خدا
باید
بر علیه کشورهای شما دست به اقدامات نابود کننده و دردناک بزنند.

چنانچه این کار نیز انجام نشد، آنها توسط کشورهای شما به طویله خرها هدایت شده و در آن موزه بعنوان تثبیت کنندگان ظلم، فساد و شرارت مومیایی و بایگانی خواهند گشت

تا شاید یک روزی
"خدای اکبر"
بیاید
و چشم جهان تاریک را با شمع ظهور "گریت" روشن کند.
تا شاید جهان از شر پنج عضو دارای حق وتوی سازمان ملل آزاد گشته
و جهان به اکبر و یا به دیگر جوانه های سبز در سراسر جهان
واگذار گردد.

این سند حتی در صورت نادیده و ناشنیده گرفته شدن در روزها و هفته های آینده،
دست کم پس از مرگ من که شاید در دهه های آینده باشد، بطرز غیر قابل بازگشتی منتشر خواهد گشت و در صده های آینده بدست آیندگان خواهد رسید.
پس به نفع هر کشوری است که زودتر با تحولات اکبر در ایران و جهان همراه شود.


موفق و موید باشید،
علی اکبر ابراهیمی
یکشنبه ۱۰ آذر ۱۳۹۸
۱ دسامبر ۲۰۱۹
تهران


پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است