می خواستم مصاحبه کنم رفیقام از حسودی منفجر شدن

ضربه مشترک مویدی و سرای قلم به اکبر

این یادداشت را بزودی حذف می کنم تا تمرکزم به هم نخورد.

امروز که از خواب بیدار شدم، دیدم کدورتها میان برخی از دوستانم تشدید شده. می پذیرم که این یک شکست نسبی برای من و یک پیروزی نسبی برای استبداد و استعمار بود.

در تشییع مرحوم هکی و خیلی جاهای دیگر، سنگینی فضای امنیتی را شما دوستان با حضور خودتان از دوش ما برداشته اید.
شماها نشست های همسو با منافع ملی ایران را برگزار کرده اید و فعالیتهای قابل تحسینی در این جهت در کنار هم داشته اید.
بعد از جدایی از همدیگر به حقارت و تقابل و فحاشی نرسید که آبروی اکبر را ببرید. اشتباه می کنید اگر که فکر می کنید اینقدر حقیر و بی دستاورد و بی سرمایه هستید. با سرمایه ای که در کنار هم بدست آورده اید بروید تنها کار کنید و نام نیک مشترکتان را توسعه دهید و گاهی همدیگر را به میهمانی هم دعوت کنید.
بعد از همدیگر به یک جایی (دست کم به تمرکز بر خلوت عالی خویش) برسید اگر که واقعا استعداد و پتانسیلی در شما وجود داشته است.
هر کی در پاسخ به بدی های طرف مقابل بر خوبی های درون خودش تمرکز و تاکید می کنه و بطور مداوم و بی پایان شانس خودش رو به همین روش امتحان می کنه خود بخود دیده می شه که چقدر بزرگ و با شکوهه. فحاشی به دوستان و همراهان قدیمی بجای اونکه برای تماشاچی ها اعتبار رو به ذهن متبادر کنه، وحشت و بی ثباتی رو متبادر می کنه.
در این دعوای مشخص نیز اگر آقای مویدی وظیفه ای مبنی بر تذکر دادن در مورد گردش به راست دکتر را داشته اند، آن وظیفه انجام شده است و دیگر وظیفه ای از این بابت متوجه ایشان نیست.
اگر قرار است که این مشکلات که یک آبروریزی غیر قابل توجیه برای اکبر است تشدید شود، گمان می کنم و صریحا توصیه می کنم، کار صحیح، رجوع به یک بابا بزرگ به نام دکتر مهدی خزعلی و پذیرش خشم و مهر و نظر ایشان است. نه بخاطر اینکه ایشان را انسان کامل می دانم، نه بخاطر اینکه در این قحطی راه و چاره و استراتژی صحیح میان منتقدان و مخالفان حکومت، استراتژی های نبوغ آمیز و عالی دکتر خزعلی را استراتژی های بایسته و مطلقا قابل دفاع و حمایت می شناسم و نه بخاطر آنکه برای ایشان نیز بعنوان یک شهروند حق تعیین و تعریف خط مشی خودشان را قایلم،
بلکه بخاطر آنکه ایشان پدر معنوی آن جریان فکری است. حتی اگر که مادر فرزندانش را نیز گاییده باشد اما، کدام پدری با فرزندانش چنین نکرده است؟ از خانه که می رویم، به خانه اگر که کمکی هم نمی کنیم لااقل خانه خود را بسازیم تا خانه نیز به ما افتخار کند و ظلم جدیدی مبنی بر تلاش برای انتساب آن فرزند به آن خانه را بر ما روا دارد. آنکه باید ببیند و بفهمد، می بیند و میفهمد.
یک چیز مهم است: دوستان بزرگ و صمیمی فرزند طرد شده هر چند که به شوخی به والدین فرزند طرد شده فحاشی می کنند اما هیچکس و از جمله همان دوستان نیز به هیچ وجه جرات نمی کنند و به خودشان اجازه نمی دهند که بطور جدی به والدین و خانه و خانواده فرزند طرد شده در حضور این فرزند توهین کنند.
ریشه تو اونجاست برادر در فضای سیاسی. حتی اگر که اونجا یک کثافتخانه بی آبرو باشه تو که پاک و آبرو داری باید آبروی اون کثافتخونه رو حفظ می کردی. پس تو که به کثافتخونه خودتون (جبهه آزادی) که صلاحش نیز در حفظ حرمت پدر ابالی و یا لاابالی خودشه رحم نمی کنی، به مجموعه جامعه سیاسی کشور چه رحمی خواهی کرد؟
کدام حزب در کجا وکی به کمال مطلق رسیده که شما برای جبهه آزادی کمتر از اون رو نپسندی.
موضع گیری های آقای خزعلی در مورد خونواده شون هم که گفته بودید، از ظرافتهای هنرمندانه ای برخوردار بوده. شرایط و اوضاع غیر انتخابی دست خود دکتر نبوده اما نحوه مواجه ایشان قابل تحسین بوده. اسم یک نفر را هم وقتی می خواهیم بگذاریم دشمن، باید همه فواید و مضراتی که برای آنچه که خود اهداف ملی نامیده ایم را نیز بسنجیم.
در پایان نیز بگویم در دو موضوعی که بجز مسایل شخصی به مواضع سیاسی دکتر انتقاد کرده اید نظر من به نظر شما آنقدر نزدیکتر است که یک بار یکجایی علی رغم آنکه به سازمان مجاهدین علاقه ندارم، یادداشت "نوبت سازمان مجاهدین" را نیز نوشته بودم تا تسویه های پس از براندازی ممکن تر شود و همان زمان، آمریکا نیز حمایتهایی نمادین از آن سازمان انجام داد.
البته من می دانم که این بازی ها همه یک نقشه درون سازمانی از سوی سرای قلم و جبهه آزادی بوده تا با من مصاحبه نکنند و مشارکتشان در این بایکوت بزرگ را توجیه کنند. جبهه آزادی در حدی نیست که بخواهد با من مصاحبه کند. فرصت مصاحبه هم تمام شده، کدام مصاحبه؟ بخورد توی سرشان میکروفون و مصاحبه هموطنان و معاصرین من با من. بازجویانم شرف داشتند بر معدل معاصرینم.
البته اگر از آن حزب آقایان حاجیلو و مویدی با هم مشترکا بر مبنای مانیفست مارس ۲۰۱۹ اکبر سوالها را تنظیم کرده و به من ارایه دهند، خواست انجام مصاحبه به شکل ارایه پاسخ کتبی به سوالهای منتخب برایم قابل بررسی است. تا بعدا نگویند که اکبر خودش نخواست مصاحبه کند.

خدا حافظ.
دیگر رمق بازخوانی و ویرایش قبل از ارسال یا انتشار نیز ندارم.

یه فحش هم بدم دلم خنک شه. پدر معنوی تون فرزند یکی از آیت الله های اصلی رژیم بوده. راستی ایده جایگزینی غدیر بجای عید نوروز از کجا اومده بود؟ خودتون یه گوگل سرچی چیزی بزنید من دیگه وقت اضافه ای برای پرداختن به افتضاحی که همانا مشاهده دشمنی دوستان و همراهان قدیمی با هم است ندارم. با اجازه من گورم را از این معرکه نزاع گم می کنم. یه موقع خواستید جشنی چیزی برگزار کنید و از بابت غذا و خوراکی و دیگر حقیقتهای مشابه نیز کم کسری نداشتید مرا هم خبر کنید. با همدیگر هم نباشید مهم نیست فقط این خصوصیاتی که گفتم رو داشته باشید چونکه ثانیه های من برایم مهم و ارزشمند است.


علی اکبر ابراهیمی
چهارشنبه ۷ فروردین ۱۳۹۸
۲۷ مارس ۲۰۱۹
تهران

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است