پیام اکبر به اجلاس ورشو




پیام اکبر به اجلاس ورشو

عالیجنابان حاضر در اجلاس، درود.
از اینکه فرصت نکردم پیامی برای این اجلاس تهیه و ارسال کنم متاسفم و از شما بزرگواران عذر می خواهم.
اما در نتیجه تلاشهایم طی دهه اخیر، اسناد مهمی و از جمله "جنبش نهادها و مراجع دادگستری در جهان" را تالیف و آرشیو کرده ام که نقشه های عمل سیاسی اکبر بمنظور بدست گرفتن قدرت متمرکز جهان شدند.
یک هدف واضح و مهم آن کوششها، مورد حمایت قرار گرفتنم از سوی سازمان ملل و از سوی کشورهای گروه ۵+۱ بود.
چنین هدفی به من نرسید. چرا که سازمان ملل و کشورهای ۵+۱ ضرورت، لزوم، نیاز و هر گونه تمایلی برای چنین اقدامی را در خودشان ندیده بودند.


اینک حق شما شرکت کنندگان محترم در آن اجلاس می دانم که برای مصونیت از شوکه شدن احتمالی در آینده از بابت تبعات احتمالی این سانسور بزرگ (سانسور نابغه قرن) و ظلم خسارت بار و غیر قابل جبران، امروز با عجله به چند اصل در دیدگاههایم اشاره کنم تا شاید بخشی از تنبلی های کارمندان و مشاوران ارشد شما دوستان را جبران کرده باشم:

مجموعه کشورهای ۵+۱ در دیدگاه من مسوول همه مشکلات موجود در جهان و از جمله ضایع شدن و از بین رفتن نبوغ و استعدادهای من و همچنین حکومت استبدادی در ایران هستند.

کشورهای ۵+۱ چونکه نمی توانند در مورد مشکلات و موضوعات باالقوه یا باالفعل جهان به یک نظر مشترک و خط مشی راهبردی هماهنگ با هم برسند موجب اشتباه محاسباتی دیگر بازیگران در عرصه بین الملل شده و باعث ایجاد مشکلات و منازعات و جنگها و ویرانی ها در جهان بلاتکلیف و وحشت زده معاصر می شوند.

کشورهای ۵+۱ در جهان معاصر من صاحب اختیار مطلق بوده اند و باید مسوول و پاسخگو نیز می بوده اند اما همزمان من از حمایتهایی ابتدایی محروم مانده و استعدادها و نبوغ و جوانی خودم را از دست داده ام.

خروج دو کشور آمریکا و روسیه از پیمانهایی نظیر تعهدات اتمی در مقابل یکدیگر را رفتاری صادقانه و متناسب و سزاوار جهان معاصر خودمان می دانم.

کدام صلح!!!؟ خودتان را مسخره کرده اید آیا؟ آیا انسان را مسخره کرده اید؟ بر مبنای کدام چشم اندازی که در یک چنین هرج و مرج و جهان آشوب زده و ۵+۱ زده ای توانسته اید متصور شوید از یک سطح ابتدایی به نام "صلح" نام می برید؟

من نابغه زمان شما و پرزیدنت سازمان و جهان موازی ذهنی مد نظر خودم هستم و اراده نامحسوس و آگاهانه یا ناخودآگاهانه ۵+۱ بطرز احتمالا غیر خودخواسته ای از سال ۲۰۰۹ مرا به میان آتش پرت کرده و در زندانها و سیاهچالها تنها رها کرده است.

من خواستار پرداخت انواع غرامت از سوی کشورهای ۵+۱ به خودم شده ام. صلح این است. اجرای عدالت در مورد من.
من قدرت متمرکز سیاسی و نظامی و اقتصادی و غیره و ذالک در جهان را می خواهم اما از این پس دیگر حاضر نیستم انرژی و نیروی محدودم را برای بدست آوردنش خرج و صرف کنم و هدر دهم.
من
اصراری بر صلح و جنگی با کسی برای رسیدن به صلح ندارم
و در پی جبران عقب ماندگی هایم در زندگی شخصی خودم و در مطالعات و پژوهشهای علمی فرهنگی خودم هستم
و این یادداشت صرفا برای ثبت در تاریخ است
تا آیندگان و نیروهای برتر زمینی و یا ماورائی از
دیدگاههای سیاسی من در فوریه ۲۰۱۹ مطلع باشند.

پس از مرگم همه بدانند که وصیتم جوانی و عمر مرا سوزاند و وصیت من این است: "من با امنیت کشورهای ۵+۱ مخالفم و در مقابل امنیت آنها ایستاده ام. من خواهان شکنجه فیزیکی دستجمعی اتباع و شهروندان کشورهای ۵+۱ هستم."

صلح یعنی پرداخت حق و حقوق اکبر. من استعدادی برای حرکت به سمت صلح در پتانسیلهای سیاسی جهان معاصر منهای اکبر نمی بینم. حالا اگر می خواهید بدون درخواست کمک از اکبر در این راه گام بردارید، بفرمایید بروید هی زور بزنید.

استعداد و نبوغ صلح، خود من هستم. تا زمانی که ۵+۱ اجازه ندهند و از من درخواست نکنند و سازمان ملل از من حمایت نکند، من توانایی به ارمغان آوردن صلح را ندارم. و پس از آن نیز یک درصد این توانایی را خواهم داشت و ادعای معجزه و اشتیاقی برای به ارمغان آوردن و اجرای معجزه و جایزه و سوغاتی و این قبیل چیزها نیز ندارم و هر گونه انتظار احتمالی از این دست از من، برایم تهوع آور است.

روح و روان خراشیده شده ملتها و اعصار مگر قابل ترمیم است با این جنگ افزارها!؟ در من ایده و طرح و برنامه هست. برای یک سازمان که در هر کشوری شعبه ای از آن را متصورم. با تمکین ۵+۱ به غرامت سکسی خانواده های حکام و مقامهای مسوولشان به نفع جوانان جهان، روح و روان جهان تحقیر شده ما به سمت ترمیم شدن پیش خواهد رفت.

برای اجلاس شما آرزوی موفقیت دارم. فقط از وزیر امور خارجه آمریکا متشکرم که در مورد امور سیاست داخلی ایران آلترناتیو دیگری بغیر از دیدگاهها و حمایتهای ایشان برای حمایت از اراده ملت ایران نمی شناسم. دست کم همینکه امور ایران را با چنین حوصله و دقتی مطالعه کرده اند که مثل طوطی دیدگاههای اکبر در مورد امور سیاست داخلی ایران را تکرار می کنند، برای من قابل تحسین و قابل ستایش است. اما این به معنای جامع و کامل و بی نقص بودن خط مشی ایشان در مقابل ایران نیست و اتفاقا نواقص عمده ای دارد. همانگونه که در سند "قانون بیست هشتاد اکبر" گفته ام، اهداف رسمی فشار بر ایران باید به آنچه که گفتم تغییر کند.
در اوضاع بی اعتبار و پر از دروغی که جهان ما هنوز به سطح ابتدایی صلح نیز نرسیده است، من جدا از هر کشور محترمی درخواست می کنم که به هیچ وجه بر علیه تقویت مطلق توان دفاعی و نظامی کشور من (ایران) ابراز نظر نفرماید. چنین اظهاراتی توهین به من است. دوستان محترم، خواهشمندم لطفا به من توهین نفرمایید. بسیار ممنونم از لطف و بزرگواری شما.
همچنین
مسوولیت ثانیه هایی که از سال 2009 به بعد بر عمر رژیم فاسد و ستمگر جمهوری اسلامی در ایران اضافه گشته و از عمر من و از عمر نخبگان سبز ملت ایران، کم، با کشورهای ۵+۱ است و مشروعیت و قدرت تئوری های نه چندان مهربانانه من بر علیه ۵+۱ نیز اتفاقا از همان جور جاها آمده است.
چرا که اگر رژیم ایران از طرف ابرقدرتها خیالش راحت نبود و به باجها و حق و حسابهایی که به شکلهای مختلف به هر یک از ایشان می داد دلخوش نبود هرگز جرات نمی کرد که چشم انداز اکبر برای ایران و ملت ایران که شامل برخورداری از اپوزیسیونهایی فخر آور نیز بود را سرکوب کند.
بعبارت دیگر هم مسوولیت تداوم عمر رژیم ایران را با ۵+۱ می دانم و هم مسوولیت آشوب و هرج و مرج پس از آن را.
ملت من از وابستگی، استبداد و استعمار بیزار است. من استقلال، آزادی و پیشرفت و توسعه کشورم ایران را از مجموعه ۵+۱ پس می خواهم.


با احترام،
علی اکبر ابراهیمی،
بامداد
چهارشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۷
۱۳ فوریه ۲۰۱۹
تهران

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است