درخواست مصرانه ترکیه برای ماندن در یاد اکبر

اصرار ترکیه به ماندن در یاد اکبر

می خواستم ترکیه را فراموش کنم اما ترکیه نمی خواست

مشکلات من که ضعیف شده ام هم در عرصه مدیریت و نمایندگی کلان کشور است هم در عرصه بین الملل.
در عرصه کلان کشور از این بابت که آدم حسابی های کشورم در زندانند و حتی گاهی در اعتصاب غذا و برخی نیز در تبعید و به ثروتها و پولهای کشورم دست برده شده از طرف استبداد و این فساد مالی، نشانه فجایع متنوع دیگری نیز در کشور من هست.

و در عرصه بین الملل از این بابت که چنانچه امکانات و تسهیلات حداقلی داخل ایران را در همین سطح و به همین میزان و نه چیزی فوق العاده، در عرصه بین الملل نیز داشتم، بسیار قوی تر بودم.
یک مسافرت و مهاجرت کوچک که بروم کارم (تعاملم با سازمان ملل و چند وقتی هم کارگری در کشور میزبان) را انجام دهم برگردم برایم ده سال طول کشیده و هنوز موفق به ورود به کشور دوم هم نشده ام. ادا و اطفارهای ترکیه برایم به شدت آسیب زا بوده و مسوولیتش با ۵+۱ است و چنانچه خط مشی ترکیه مقدمه میزبانی اش برای جلسه وزرای خارجه ۵+۱ با اکبر در مورد تعامل اکبر با سازمان ملل نبوده باشد، من نمی دانم که چه توجیه دیگری می تواند داشته باشد. ترکیه اگر مرا نمی خواست وظیفه داشت که رسما به من بگوید که مرا نمی خواهد. اما ترکیه از ۲۰۰۹ به بعد، نزدیک به یک دهه مرا به دنبال خودش کشاند و کل فرصتهای من برای انتخاب دیگر گزینه های قابل دستیابی ام را از من گرفت و بخاطر همین کارش که به معنی
" انتخاب کردن و صدا کردن اکبر و مشغول کردن اجباری ذهن و روح و روان اکبر به ترکیه"
است، امروز در این وضعیت جدید موظف است که برای کمک به اکبر گامهایی بردارد.
اصرار ترکیه به ماندن در یاد اکبر اگر برای خصومت و دشمنی و صدمه زدن به اکبر بوده باشد، این بدنیتی و دشمنی و صدمه باید متقابلا به خود ترکیه بازگردد و اگر خصمانه نبوده، باید از سوی ترکیه گامهایی در جهت جبران آن برداشته شود.
در هر صورت، مسوولیت اصلی ده سالی که من پشت درهای بسته ترکیه بودم و از جواب رسمی درخواست پناهندگی ام به سازمان ملل نیز محروم بودم، با کشورهای ۵+۱ است و اتباع و شهروندان آن کشورها باید شکنجه فیزیکی شوند تا کشورهایشان به من پاسخگو شوند.


پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است