روسها از ترورهای 2009 سود نخواهند برد
در سال 2009 ایرانیانی مشهور و گمنام بطور آشکار و یا پنهان توسط رژیم جمهوری اسلامی ایران کشته و یا سرکوب و تضعیف شدند
که آن ایرانیان امروز می توانستند نمایندگان و مدیران شایسته ای در عرصه سیاسی ایران باشند.
بعبارت دیگر، در دیدگاه من اینگونه بیان می شود که
سران دولت ملی ایران توسط گروه 5+1 ترور شده اند.
شکنجه و سرکوب و از دست دادن سلامتی و جوانی، فقط سهم ما نخواهد بود.
سهم کشورهای 5+1 در میان مدت و بلند مدت نیز خواهد بود.
در ابتدا قرار بود که فقط سهم حکام و مقامهای مسوول کشورهای 5+1 باشد و ایشان نیز با تقدیم کوس و کونهای خوشگل ترین نوامیس و زن و بچه ها و خانواده هایشان به اکبر و به جهان اکبر، از این سهم در امان بمانند.
اما آنها با تداوم فشار بر علیه اکبر و ادامه آسیب و ضرر زدن به اکبر، اینگونه خواستند که در دیدگاه اکبر قرار شد که این سهم، سهم هر یک از دیگر اتباع و شهروندان کشورهای 5+1 نیز باشد و چونکه شهروندانشان نیز خواب بودند و اعتراضی که چیزی را تغییر دهد نیز انجام ندادند، همینطور نیز شد.
کشورهای 5+1 در کوتاه مدت نیز سهمشان فروش شرف و حیثیت و انسانیتشان به رژیم جمهوری اسلامی بوده.
درست است که اپوزیسیون ایرانی نیز چندان شایسته نیست، اما همین بی لیاقتی و پستی و رذالت نیز حتی قبل از سال 2009 در دیدگاه اکبر جرم رژیم جمهوری اسلامی اعلام شده بود و جرم همین رژیم است و در نتیجه جرم گروه 5+1 است.
سران دولت ملی ایران توسط گروه 5+1 ترور شده اند.
اما من در دیدگاهم به فکر وحدت و انسجام 5+1 بوده ام که چنین می گفته ام.
و هر یک از اعضای 5+1 و بخصوص روسیه نباید طوری رفتار کنند که روز به روز مشخص شود که تقصیر اصلی را در مورد ایران به عهده داشته اند و مثلا مشخص نشود که
ترور سران دولت ملی ایران کار روسیه بوده است.
باید همه خیال کنیم که کار همه آن شش قدرت جهانی بوده است تا مجازاتش تقسیم و قابل تحمل تر شود.
اگر قرار باشد فقط یک کشور مجازات شود ممکن است ما به صحت جملات خطرناکی همچون
"شهروندان روسیه باید برای همیشه سلامتی خودشان را از دست بدهند"
برسیم.
آن آمریکایی های کوس قرمزی و کون گلابی هر روز یک ادایی چیزی در می آورند بر ضد این رژیم و مثلا قرار است که یک ماه دیگر نیز به بهانه اینکه انتخابات در ایران قشنگ نبوده و حقوق بشر نیز نقض شده است، سپاه پاسداران را نیز در لیست گروههای تروریستی قرار دهد.
اما روسیه چه زحمتی به خودش می دهد در ضدیت با رژیم جمهوری اسلامی ایران؟ روسیه از عواقب چنین فرصت طلبی های حقیرانه و کثیف و از عواقب چنین ظلمهایی در امان نخواهد ماند.
و این من نیستم که تئوریهای خطرناک را برازنده روسیه می کنم. بلکه
خود روسیه در جایگاهی قرار می گیرد که تئوریهای خطرناک به این کشور و دولتمردان و اتباع و شهروندانش می زیبد.
من در مورد انتخابات 96 ایران نظری ندارم و اصلا انرژی یی ندارم که در اینمورد صرف کنم. بنا هم ندارم که حرفهای قبلی ام با 5+1 را تکرار کنم. گفتنی ها را قبلا گفته ام و انرژی ام صرف بیان آن دیدگاهها در عرصه سیاست بین الملل شده است.
امروز تمرکز اول و اصلی ام بر بازیابی سلامت جسمی ام متمرکز است و سپس نیز رسیدن به رفاه مادی و مالی زندگی و سپس پرداختن به تفریح و اگر وقتی نیز باقی ماند، تداوم مطالعات و پژوهشهای معلق مانده ام و رسیدن به دستاوردها و نتایج احتمالی اش برای بشریت.
این راه و این زندگی من نباید برای من سخت باشد.
نباید آنقدر سخت و غیر ممکن باشد که من تصمیم بگیرم در اعتراض به امنیتی که کشورهای 5+1 از آن برخوردارند دست به خودکشی در مقابل سفارتخانه هایشان بزنم.
بروید بدرید و بچرید و برینید، من وقت توجه به شما را ندارم.
پایان.
که آن ایرانیان امروز می توانستند نمایندگان و مدیران شایسته ای در عرصه سیاسی ایران باشند.
بعبارت دیگر، در دیدگاه من اینگونه بیان می شود که
سران دولت ملی ایران توسط گروه 5+1 ترور شده اند.
شکنجه و سرکوب و از دست دادن سلامتی و جوانی، فقط سهم ما نخواهد بود.
سهم کشورهای 5+1 در میان مدت و بلند مدت نیز خواهد بود.
در ابتدا قرار بود که فقط سهم حکام و مقامهای مسوول کشورهای 5+1 باشد و ایشان نیز با تقدیم کوس و کونهای خوشگل ترین نوامیس و زن و بچه ها و خانواده هایشان به اکبر و به جهان اکبر، از این سهم در امان بمانند.
اما آنها با تداوم فشار بر علیه اکبر و ادامه آسیب و ضرر زدن به اکبر، اینگونه خواستند که در دیدگاه اکبر قرار شد که این سهم، سهم هر یک از دیگر اتباع و شهروندان کشورهای 5+1 نیز باشد و چونکه شهروندانشان نیز خواب بودند و اعتراضی که چیزی را تغییر دهد نیز انجام ندادند، همینطور نیز شد.
کشورهای 5+1 در کوتاه مدت نیز سهمشان فروش شرف و حیثیت و انسانیتشان به رژیم جمهوری اسلامی بوده.
درست است که اپوزیسیون ایرانی نیز چندان شایسته نیست، اما همین بی لیاقتی و پستی و رذالت نیز حتی قبل از سال 2009 در دیدگاه اکبر جرم رژیم جمهوری اسلامی اعلام شده بود و جرم همین رژیم است و در نتیجه جرم گروه 5+1 است.
سران دولت ملی ایران توسط گروه 5+1 ترور شده اند.
اما من در دیدگاهم به فکر وحدت و انسجام 5+1 بوده ام که چنین می گفته ام.
و هر یک از اعضای 5+1 و بخصوص روسیه نباید طوری رفتار کنند که روز به روز مشخص شود که تقصیر اصلی را در مورد ایران به عهده داشته اند و مثلا مشخص نشود که
ترور سران دولت ملی ایران کار روسیه بوده است.
باید همه خیال کنیم که کار همه آن شش قدرت جهانی بوده است تا مجازاتش تقسیم و قابل تحمل تر شود.
اگر قرار باشد فقط یک کشور مجازات شود ممکن است ما به صحت جملات خطرناکی همچون
"شهروندان روسیه باید برای همیشه سلامتی خودشان را از دست بدهند"
برسیم.
آن آمریکایی های کوس قرمزی و کون گلابی هر روز یک ادایی چیزی در می آورند بر ضد این رژیم و مثلا قرار است که یک ماه دیگر نیز به بهانه اینکه انتخابات در ایران قشنگ نبوده و حقوق بشر نیز نقض شده است، سپاه پاسداران را نیز در لیست گروههای تروریستی قرار دهد.
اما روسیه چه زحمتی به خودش می دهد در ضدیت با رژیم جمهوری اسلامی ایران؟ روسیه از عواقب چنین فرصت طلبی های حقیرانه و کثیف و از عواقب چنین ظلمهایی در امان نخواهد ماند.
و این من نیستم که تئوریهای خطرناک را برازنده روسیه می کنم. بلکه
خود روسیه در جایگاهی قرار می گیرد که تئوریهای خطرناک به این کشور و دولتمردان و اتباع و شهروندانش می زیبد.
من در مورد انتخابات 96 ایران نظری ندارم و اصلا انرژی یی ندارم که در اینمورد صرف کنم. بنا هم ندارم که حرفهای قبلی ام با 5+1 را تکرار کنم. گفتنی ها را قبلا گفته ام و انرژی ام صرف بیان آن دیدگاهها در عرصه سیاست بین الملل شده است.
امروز تمرکز اول و اصلی ام بر بازیابی سلامت جسمی ام متمرکز است و سپس نیز رسیدن به رفاه مادی و مالی زندگی و سپس پرداختن به تفریح و اگر وقتی نیز باقی ماند، تداوم مطالعات و پژوهشهای معلق مانده ام و رسیدن به دستاوردها و نتایج احتمالی اش برای بشریت.
این راه و این زندگی من نباید برای من سخت باشد.
نباید آنقدر سخت و غیر ممکن باشد که من تصمیم بگیرم در اعتراض به امنیتی که کشورهای 5+1 از آن برخوردارند دست به خودکشی در مقابل سفارتخانه هایشان بزنم.
بروید بدرید و بچرید و برینید، من وقت توجه به شما را ندارم.
پایان.