گرین کارت داری لااقل جفتک ننداز
حمایت یکماهه اکبر از تعلیق اعتبار گرین کارتها و ویزاهای ایرانیان
معنی نداره که آرش صادقی خودشون داره در اثر اعتصاب غذا سلامتی ش رو برای همیشه از دست می ده اونوقت یارو ایرانی یه که اوضاعش در صنف بی شرف بتن ایران از اوضاع اکبر _که همه جا توسری خور صنف بتن بوده_ بهتره، با قهقهه و بیگانگی به آرش صادقی خودشون فحش بده. شاید در این کارخونه اینطور نباشه اما حتما در معدل اون یکی کارخونه ها که الآن از افتخار در استخدام داشتن اکبر محرومند، دارند به آرش صادقی خودشون (شرف و حیثیت صنف خودشون) فحش می دهند. وگرنه چه معنی داره که آرش صادقی غذا نخوره و اونها غذا بخورند و آنقدر هم سیر و پر و بد و فجیع بخورند که حتی آرزوی "نبودن اکبر" در سرشان پروار شود!
زهی خیال باطل. با همین آرزو باید بمیرند. این سفرها موقتی است. امروز حتی کشورهای 5+1 نیز می دانند که این پشمک ها همگی رفتنی هستند و آخرش هم فقط اکبر است که می ماند. با هر موجود زنده ای که می خواهد در این مملکت نفس بکشد.
بدینوسیله اعلام می دارم که از تعلیق اعتبار گرین کارت ها و ویزاهای ایرانیان برای مدت یکماه حمایت می کنم. و در صورتی که در اعتراض به این تصمیمم بر علیه من اعتراض نکنند، بنا ندارم که این اقدامم (ابراز خوشحالی و اعلام حمایت) را تمدید کنم.
با توجه به اینکه کارفرمای من گرین کارت آمریکا را دارد
و با توجه به اینکه کارفرمای من _که صاحب یک کارخانه بتن است_ مرا از یک پروژه ساختمانی بزرگ در فرمانیه تهران اخراج کرد و این موضوع توجیه شدنی نبود
و برای باقی ماندنم در خود کارخانه اش نیز از من سفته بیست میلیون تومانی گرفت
و با توجه به اینکه کارفرمای من به تقاضاهای کتبی من مبنی بر گردش آزاد اطلاعات مالی مربوط به صنف کارگران پمپ و شفاف سازی و اصلاح نظام پرداخت انعامها اعتنا نکرد
و با توجه به اینکه کارفرمای من از شانس "شغل امروز اکبر را به اکبر دادن" برخوردار است و بدین ترتیب در دیدگاه من از بهترین و با شرف ترین صاحبان کارخانه بتن در ایران شناخته می شود،
و با توجه به اینکه در ایران کارخانه های زیادی در زمینه تولید و توزیع بتن آماده مشغول به کارند اما صاحبان آنها به من شغل ندادند و از این افتخار محروم ماندند
و معدل همه آنها در دیدگاه من دزد و دروغگو و تروریست شناخته می شود و جیبم را زده است و حقوقم را نپرداخته است و انعامهایم را دزدیده است و اول ماه محرم مرا با لگد و فحشهایی که سزاوار خودش بوده از کارخانه اش بیرون انداخته است و حسابم را نیز بعد از مدتها با یک چک بیرون کارخانه ای مدت دار پرداخته است و .... و خلاصه اینکه معدلشان نمایانگر یک مشت دزد، دروغگو و چشم سفید(پر رو) است
و با در نظر گرفتن همه این موارد، من تصمیم گرفتم این سند را تهیه و منتشر نمایم.
باشد تا تلنگری گردد برای همه گرین کارت دارهای ایرانی یی که "گرین کارت نداشتن اکبر برایشان کاملا عادی است و حتی گهگاه هار می شوند و یک جفتکی چیزی نیز به سمت اکبر پرت می کنند". جفتکهایی همچون "اخراج اکبر از پروژه فرمانیه" که خیلی جفتک مهمی بوده و همچنین عدم اصلاح نظام پرداخت انعامها.
به دلایل امنیتی بنا دارم این یادداشت را به زودی از سایتم حذف کنم.
معنی نداره که آرش صادقی خودشون داره در اثر اعتصاب غذا سلامتی ش رو برای همیشه از دست می ده اونوقت یارو ایرانی یه که اوضاعش در صنف بی شرف بتن ایران از اوضاع اکبر _که همه جا توسری خور صنف بتن بوده_ بهتره، با قهقهه و بیگانگی به آرش صادقی خودشون فحش بده. شاید در این کارخونه اینطور نباشه اما حتما در معدل اون یکی کارخونه ها که الآن از افتخار در استخدام داشتن اکبر محرومند، دارند به آرش صادقی خودشون (شرف و حیثیت صنف خودشون) فحش می دهند. وگرنه چه معنی داره که آرش صادقی غذا نخوره و اونها غذا بخورند و آنقدر هم سیر و پر و بد و فجیع بخورند که حتی آرزوی "نبودن اکبر" در سرشان پروار شود!
زهی خیال باطل. با همین آرزو باید بمیرند. این سفرها موقتی است. امروز حتی کشورهای 5+1 نیز می دانند که این پشمک ها همگی رفتنی هستند و آخرش هم فقط اکبر است که می ماند. با هر موجود زنده ای که می خواهد در این مملکت نفس بکشد.
بدینوسیله اعلام می دارم که از تعلیق اعتبار گرین کارت ها و ویزاهای ایرانیان برای مدت یکماه حمایت می کنم. و در صورتی که در اعتراض به این تصمیمم بر علیه من اعتراض نکنند، بنا ندارم که این اقدامم (ابراز خوشحالی و اعلام حمایت) را تمدید کنم.
با توجه به اینکه کارفرمای من گرین کارت آمریکا را دارد
و با توجه به اینکه کارفرمای من _که صاحب یک کارخانه بتن است_ مرا از یک پروژه ساختمانی بزرگ در فرمانیه تهران اخراج کرد و این موضوع توجیه شدنی نبود
و برای باقی ماندنم در خود کارخانه اش نیز از من سفته بیست میلیون تومانی گرفت
و با توجه به اینکه کارفرمای من به تقاضاهای کتبی من مبنی بر گردش آزاد اطلاعات مالی مربوط به صنف کارگران پمپ و شفاف سازی و اصلاح نظام پرداخت انعامها اعتنا نکرد
و با توجه به اینکه کارفرمای من از شانس "شغل امروز اکبر را به اکبر دادن" برخوردار است و بدین ترتیب در دیدگاه من از بهترین و با شرف ترین صاحبان کارخانه بتن در ایران شناخته می شود،
و با توجه به اینکه در ایران کارخانه های زیادی در زمینه تولید و توزیع بتن آماده مشغول به کارند اما صاحبان آنها به من شغل ندادند و از این افتخار محروم ماندند
و معدل همه آنها در دیدگاه من دزد و دروغگو و تروریست شناخته می شود و جیبم را زده است و حقوقم را نپرداخته است و انعامهایم را دزدیده است و اول ماه محرم مرا با لگد و فحشهایی که سزاوار خودش بوده از کارخانه اش بیرون انداخته است و حسابم را نیز بعد از مدتها با یک چک بیرون کارخانه ای مدت دار پرداخته است و .... و خلاصه اینکه معدلشان نمایانگر یک مشت دزد، دروغگو و چشم سفید(پر رو) است
و با در نظر گرفتن همه این موارد، من تصمیم گرفتم این سند را تهیه و منتشر نمایم.
باشد تا تلنگری گردد برای همه گرین کارت دارهای ایرانی یی که "گرین کارت نداشتن اکبر برایشان کاملا عادی است و حتی گهگاه هار می شوند و یک جفتکی چیزی نیز به سمت اکبر پرت می کنند". جفتکهایی همچون "اخراج اکبر از پروژه فرمانیه" که خیلی جفتک مهمی بوده و همچنین عدم اصلاح نظام پرداخت انعامها.
به دلایل امنیتی بنا دارم این یادداشت را به زودی از سایتم حذف کنم.