یادداشت اکبر

خدایا دلم برات تنگ شده.
تو رو در کانون تمرکز پندارها، گفتارها و کردارهای نیک همه اعضای مجموعه تصور کردم
و با عنوان "حقیقت اینجا و اینک" صدات کردم
تا بتونی بواسطه نام و یاد و تصورت من رو از تنهایی نجات بدی.

ای حقیقتی که به اینجا و اینک تا سطح من نزول کردی تا دل من خوش بشه و شاد بشم، از تو سپاسگزارم.
به شکرانه اینکه با تو و یا دست کم با نام و یاد تو هستم و به شکرانه اینکه با تو خوشم،
برای همه اعضای مجموعه کل در اینجا و اینک (در جاودانگی) بطور عمومی و
برای همه اعضای مجموعه اینجا و اینک و از جمله همکارای پمپی م بطور ویژه
دعاگو و خیر خواهم.
اعضای مجموعه حقیقت اینجا و اینک تو خیلی خوش شانسن که با بنده تو (یعنی با من) همکار شده ن و تونستن بخش عمده ای از دعاهای خیر من رو به خودشون اختصاص بده ن.
و من خیلی خوش شانسم که برای ادعاهایی همچون
شاد بودن، دارا بودن حس علاقمندی، شور و شوق نسبت به زندگی، برای کسب روزی خود مشتاق، پویا و در تکاپو بودن و برای دیگر ادعاهایی از این دست،
بهانه ها و دلایل افتخار آمیز و غرور آفرینی همچون "همکار اعضای مجموعه اینجا و اینک بودن"
رو در دسترس دارم و به سادگی می تونم خودمو برای تو لوث کنم و سرکارت بزارم و اراده خودمو پر و بال بدم. سپاس که اینقدر بزرگوار و مهربونی. تو رو به خودت قسمت می دم که به من رحم کن. نزار قیافه دوست داشتنی ت لحظه ای از چشمای من در بیاد و من دوباره دچار احساس درد بشم.
خدایا من بغیر از خودت هیشکی رو ندارم و بدون تو تنهای تنها می شم. به جون خودت _که اگه نباشی می خوام دنیا نباشه_ قسم، راست می گم.

خدایا، این دیگه چه جوابی بود که فرستادی؟
"بنویس، بنویس، تا که شوی خوشنویس، خطت خرابه. اینو باید پاکنویس کنی."
هر چی می خوای بگی بگو. فقط نگو که برو بمیر. که منو عشق خودت که هیچ، بلکه حتی عشق خلایقت که برای آفرینش شون به خودت فتبارک الله احسن الخالقین گفتی کشته! و کشته عشق تو همیشه زنده است و زندگی رو دوست داره.
غذای منو از دست من می گیری می خوری بعد می گی دلم برات تنگ شده؟! مثلا با من آشتی کردی؟! خوب من هم دلم برات تنگ شده.

علی اکبر ابراهیمی
دهه اول و دوم قرن بیست و یکم
کره زمین

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است