کاندیداتوری بدون حمایت از جنبش سبز، خطر و پی گرد خواهد داشت

از ساعت 8 و 30 صبح امروز پای تلویزیون بودم، کانالها را زیر و رو کردم اما هیچ چیزی نگفت. واحدی با آن همکار حذب اللهی  احتمالا تریاکی اش عروسی گرفته بودن و داشتند از هیجان غش می کردند. ترس و دلهره و دستپاچگی از سر و روی رسانه ملی شر شر می کرد.
آخرش زدم بیرون تا ببینم در منابع خبری غیر وابسته به رژیم چه خبر است. بودجه صدا و سیما صرف چه می شود که اعتبار و اهمیت خبر رسانی خودش را هم نمی تواند حفظ کند؟
شاید دارند مغز جوانان را مهندسی می کنند که بروند پی ریشه یابی دلیل نادیده گرفته شدن روحانی توسط تلویزیون خامنه ای در آنجا هایی که مثلا می گوید:
 «در کشور ما سال‌ها و دهه‌ها است که اقتصاد به سیاست یارانه می‌دهد. یعنی اقتصاد ما هم به سیاست خارجی و هم به سیاست داخلی یارانه می‌دهد و خوب است که یک بار هم شده برعکس عمل کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی و معیشت مردم و اشتغال جوانان چه خواهد شد.» (ایسنا ۱۴ دی ۱۳۹۳)

اما متاسفم که دیگه اون ممه رو لو لو برده و کاندید شدن در انتخاباتها با عناوینی همچون اصلاح طلبی و یا جنبش سبز، جرم محسوب می شود. امکان نام نویسی سبزها و اصلاح طلبان در انتخاباتهای حکومتی بیشتر از بقیه خواهد بود و در ویژه نامه نوروزی اکبر این موضوع قابل آموختن خواهد شد. دیگران هم که با عناوین دیگری همچون اصولگرایی، مستقل و یا .... کاندید می شوند موظف به حمایت از جنبش سبز در گفتمان خودشان هستند و در غیر اینصورت در کنار ناقضان حقوق بشر رژیم اسمشان داخل لیست خواهد رفت و تحت پیگرد قرار خواهند گرفت. از همین انتخابات مجلس پیش رو این قانون اجرا خواهد شد و مجرمان را به تور حقوق بشری 5+1 خواهم انداخت.
حالا خامنه ای هی به دست و پا بیفتد و برای توافق التماس کند ببینیم چه کار می کند و به کجا می رسد. آخه مردک، ای پرورنده و اخراج کننده بهاری های بهاری بهاری، هنوز که بهار نشده تو داری رو دست می خوری. همه نرمشها و حرکات شرم آورت را رو نکن. پلاکادر ما به آمریکا اعتنایی نداریم در 22 بهمن امسال یعنی چه؟ گزینش رییس جمهوری که با گفتمان نزدیک به جنبش سبز و اصلاحات پا به عرصه انتخابات سال 92 گذاشت توسط خود حکومت در آن سال یعنی چه؟ چرا جرات نکردی یک راست افراطی دیگر از بیت رهبری بیاوری و نان عوامفریبی ها و ادعاها و جشنهای ی گنده گنده هسته ای یش را بخوری؟ اراده هسته ای یت نیمه کاره رها شد یا آنکه از اول هم اراده ات هسته ای نبود و پوپولیستی بود؟ پس حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی ات چه شد؟ یعنی چه!!!؟ آیا منظورت همان نرمش قهرمانانه ات بوده است؟ ای بی غیرت.
اگر چهارم فروردین بارندگی و یخ بندان شود چه می کنی؟ شکوفه ها و میوه هایت چه می شوند؟ امروز روز شکوفه زدن نیست. آیا این بهار وسط زمستان کمی گیج کننده نیست و یا آنکه از همون "بهار وسط زمستون" هاست؟ کمی نرمتر امتیاز بده و همینطوری و یه هویی همه میوه هایت را به دامن آمریکا و روسیه و چین و غیره و ذالک نریز. اصلا در این مدت بشین بسنج که اول به کدام سمت متمایل شوی برایت بهتر و خوشایند تر است.
عضو دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی باید بدون هماهنگی و وقت قبلی در مقابل کانون وکلا به سمت من بیاید و در مورد پلاکادرم از من سوالاتی بپرسد که من محتاج حضور و امداد رسانی خانم نسرین ستوده شوم تا آن بادکنک از همه جا بی خبر و معصوم تهدید کند به بالا رفتن از پله های کانون وکلا با موتور. آیا باید اینگونه باشد؟ اما به نظر من این دلاوران خیابانهای تهران باید با موتور از پله های ساختمانهای مذاکرات اتمی ایران و 5+1 بالا بروند. آیا بهتر نیست؟ آیا جراتش را دارند آدمهایت؟ شریعتمداری هایت؟ رادان هایت؟ احمدی نژادهایت؟ علم الهدی هایت؟ جنتی هایت؟ رسایی هایت؟
چه زمانی اینها اینقدر باد شدند و احساس تملک کردند نسبت به این کشور؟ مگر من خودم مرده بودم؟ برای مالکیت من خودم مگر چه کم داشتم؟ چه دروغهایی به اینها گفته ای و چگونه فریبشان داده ای این بیچاره های مظلوم و معصوم را؟
چرا باید در نجواهای مردم بشنوم که پلیس مملکت شبها با لباس و ماشین رسمی در اتوبان ساوه که مرتبط فرودگاه و تهران است، خفت گیری می کرده؟
اوضاع زندانیان سیاسی چرا اینگونه است و باز هم اینگونه است و باز هم اینگونه است؟ مگر به تو نگفته بودم که قدرت متمرکز ایران باید آلترناتیوهای شایسته ای برای مدیریت و نمایندگی خودش داشته باشد؟ چه کار کرده ای مرتیکه؟!!!
این چه وضع مملکتی است؟ چرا سبزهای ملت ایران زندانی شدند و چرا برخی از ایشان در این روزها در حال اعتصاب غذا هستند؟ چرا بطور ویژه و همچون زندانیانی ویژه از بی حرمتی و آسیب مصون نیستند؟ در قرچک و در بندهای عمومی اوین و رجایی شهر و دیگر زندانها چه می کنند؟
که به تو اجازه داد از آنها عقده ای هایی بسازی که بعد از خودت ضامن بقای راه استبداد باشند؟

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است