اخلال جزئی در کار به روز رسانی وبلاگهایم رفع شد

چندی است که گاهی به دلایل امنیتی برای ورود به قسمت مدیریت سایت، لازم می شود یک کد از گوگل به گوشی موبایلم اس. ام. اس شود. اما گوشی موبایلم توسط یک یابنده که نمی دانم اطلاعاتی بود یا نه، از من دور شده بود. صبح تا ظهر جواب نداد. ظهر یکی از تماسهای بچه ها را جواب داده و گفته بود 50 تومان شیرینی می خواهد. گفتم 20 تومان شیرینی می دهم. اصول اخلاقی من به من اجازه نمی داد که طمع را در وی تحریک کنم. البته اگر گفته بود که گوشی ات را می خواهم به خودت بفروشم شاید من همان 50 و یا حتی 100 را هم می پذیرفتم.  اما شیرینی خواست و من فقط 20 تومان می توانستم شیرینی بدهم. چگونه به گوشی رسیدن هم مهم است و فقط به گوشی رسیدن مهم نیست.می گفت من دارم می روم به قم و فردا برایت پست می کنم و یا می آورم و .... . در حال ارزیابی بود. 20 تومان را که شنید انگیزه اش و نقشه های احتمالی اش خیلی کمتر شد. اما چونکه من کمی محترم و صادق بودم، کلاس کار را نمی خواست از بین ببرد. بعد از ظهر گوشی را خاموش کرده بود و گویا دیگر روشن نشد.
دیشب سیم کارت را از دو طرف سوزاندم و همان شماره را یکبار دیگر باز کردم. یک گوشی صفر هم خریدم.
هدیه روز مادر هم 125 هزار تومان شد. با این وضعیت بی ثباتی سیاسی مملکت من چگونه می خواهم برنامه مالی شش ماهه پی گیری کنم؟! راستی من چقدر آدم بدی هستم که کل پس انداز و ثروتم را با آن دزد موبایل تقسیم نکردم!

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است