به نام 5+1 دستگاه امنیتی ایران را اکیدا از هر گونه جفتک پرانی به خودم منع می کنم
سال کاری من از شنبه (یعنی از همین فردا) آغاز می شود.
وقتی که از سر کار به خانه بر می گردم، بیابانهای حد فاصل دو سه شهر را طی می کنم.
من همینک و همینجا از اطلاعات سپاه، از وزارت اطلاعات و از پلیس ایران می خواهم شبهایی که از ساعت یازده به بعد من هنوز هم به خانه نرسیده باشم و در مسیر خانه باشم را برایم اسکورت نامحسوس بگذارند.
من یکبار دیگر اعلام می کنم که کتکهای کوتاه مدت و کم و فحشهای ناموسی خفیفی که در پلیس امنیت پل گیشای تهران نصیب من شد یا سزاوار خامنه ای است و یا سزاوار خود معدل کارکنان آن ساختمان. و در هر صورت سزاوار من نبود و نیست.
در آنجا گویا از من چیزی به دل داشتند که دلشان نمی آمد حتی تلفنم را به من پس بدهند و یک بازی کثیفی را با تلفنم به راه انداخته بودند که برای "خودشان" مفرح بود و برای من سخت و آسیب زا و صدمه زننده.
پس از آن هم که در آستانه انتخابات مجلس بودیم و من هنوزهم هیچگاه در کافی
نتها فیلمهای سکسی تماشا نکرده بودم، (من پس از به راه افتادن موج خواستگار
زنون بر علیه اکبر در سطوح ملی و بین المللی که شامل به بیرون پرت شدن، به
داخل دیپورت شدن و ضرب و شتم و فحاشی نیز می شد جرات کردم به خودم اجازه
تماشای فیلمهای آنچنانی در کافی نتها را بدهم.) آنها با کافی نتها طوری رفتار و بخشنامه کرده بودند که دسترسی به سایتهای خبری تغریبا نزدیک به غیر ممکن شده بود. هم از نظر فنی و هم از نظر تهدید و تحدید مدیران کافی نتها. و من در سطح تهران و اطراف آن به هر کافی نتی که مراجعه می کردم وحشت زده می شدند و گمان می کردند که با یک مجرم در حال تعقیب طرف هستند و باید مواظب باشند که شریک جرمش نشوند.
در همان ایام برای من یک اتفاق ضد امنیتی به نام "خفت گیری" پیش آمد. توسط سه لباس شخصی نسبتا گنده. در فاصله کوتاهی پس از تصادفم با پلیس و سیستم قضایی. و قبل از آن هم یک حادثه کیف ربایی برایم بوجود آورده بودند که مدارکم در آن کیف بود و برای گرفتن المثنی شان بیش از هفت ماه الاف بودم.
با توجه به اینکه من یکم فروردین ماه 93 باز هم زده ام توی دهان ضد سبزهای صاحب اختیار و برجسته جمهوری اسلامی ایران و بخش عمده ای از همین ضد سبزهای سبز کش نیز در درون سیستم امنیتی و نظامی ایران برای خودشان جا خوش کرده اند،
من همینک و همینجا
به نام خدا، به نام حقیقت ، به نام سازمان ملل و به نام 5+1
از اطلاعات سپاه، از وزارت اطلاعات و از پلیس ایران می خواهم
شبهایی که از ساعت یازده به بعد من هنوز هم به خانه نرسیده باشم و در مسیر خانه باشم را برایم اسکورت نامحسوس بگذارند.
همچنین چنانچه همچون گذشته اخلالگری ها و موذیگری های نامحسوس ضد امنیتی و ضد آسایشی دیگری نیز برایم در برنامه دارند همگی اش را لغو کنند.