اعلامیه شماره 4 تحصن اکبر


حضور من در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران در روز یکم فروردین 1393 مصادف با بیست و یکم مارس 2014 با مانع حکومت جمهوری اسلامی در ایران مواجه شد. آنها از بر افراشته شدن نمادهای سبز به همراه عکس موسوی در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران ترسیدند. و می ترسند که آزادی رهبران نمادین جنبش سبز ملت ایران، برنامه ریزی های آنها برای به راه انداختن یک موج دیگر از فحاشی های ضد سبز در آستانه انتخابات مجلس در ایران را تحت الشعاع خود قرار دهد. دشمنان انتخابات آزاد در ایران همچنین ترسیدند که سه اعلامیه تحصن من در کنار پوسترهای موسوی در مقابل دفتر سازمان ملل در تهران قوت و قدرت بگیرند و برجسته شوند.
جمهوری اسلامی در ایران همه راهها را بسته است. من برای برکنار کردن حکومت کودتا در ایران، نیروهای نظامی و امنیتی خودم در کشورهای 5+1 را به یاری فرا می خوانم.
من امروز در اینجا یک بار دیگر به روسیه، چین، آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان یادآوری می کنم که امنیتشان را تهدید کرده ام. کشورهای فوق الذکر _چه عضو گروه 5+1 باشند و چه آن گروه را منحل کرده باشند، در هر صورت_ وقتی که مشغول مذاکرات و گاهی هم توافقات اتمی با ضد سبزهای حاکم بر ایران بودند، در واقع بطور خواسته و یا ناخواسته داشتند موضوع سرکوب جنبش سبز در ایران را عادی سازی می کردند و موجب فراموش شدن کشته شدگان، محبوس و محصور شدگان، تبعید شدگان و دیگر تحدید و تهدید شدگان و آسیب دیدگان جنبش سبز ملت ایران می گردیدند و در اینمورد مسوول هستند. در اعلامیه های قبلی نقش و سهم کشورهای 5+1 در مورد سرکوب جنبش سبز ملت ایران بطور مستند تر و دقیق تری مورد اشاره قرار گرفته است.
من بطور ناخواسته و با تحریک روزنامه خامنه ای در ایران که آقای خاتمی را از کاندیداتوری باز می داشت،
همه چیزم در سال 2009 به نیروهایی همسو با جنبش سبز ملت ایران تبدیل شد
و با سرکوب جنبش سبز در ایران، آن "همه چیزها" که متعلق به من بود نیز
به همراه سبزهای ایران (اعم از امواج، شبکه ها و نخبگان نمادین جنبش سبز)
تحت تحدید و تهدید واقع شد و مورد انواع حمله ها قرار گرفت و از دست رفت.
دفاع و حمایت از سبزهای ایران به نفع من و از حقوق و منافع عالی من است. اما من در این اعلامیه نمی توانم از سبزهای ایران حمایت کنم. من در این اعلامیه خیلی ضعیفتر، داغون تر، زشت تر، مشمئز کننده تر و بی انگیزه تر از آن هستم که بتوانم و یا آنکه بخواهم نیرویی را و کلمه ای را صرف حمایت و دفاع از سبزهای ایران کنم. چنین وظیفه ای نیز ندارم. قبلا نیز بارها لیستی از دیگر موظفان و مسوولان در این ارتباط را معرفی کرده ام.
من در این اعلامیه فقط بر باز پس گیری همان "همه چیزها" که متعلق به خودم است تمرکز و تاکید دارم. من خواهان حمایتهای جامع مادی و معنوی برای جبران ضررها و خسارتهای فوق الذکرم هستم. ایران یا نتوانسته و یا نخواسته و در هر صورت، این کار را برایم انجام نداده است. اما کشورهای 5+1 اگر بخواهند می توانند بجای ایران این نقش را ایفا کنند.
من از کشورهای موسوم به 5+1 می خواهم که یکبار دیگر سه اطلاعیه قبلی مرا به دقت بخوانند. من در آن اطلاعیه ها نیز خواهان حمایت کشورهای 5+1 از خودم شده ام. اگر کشورهای 5+1 زورشان می آید (برایشان سخت است) که بجای ایران از من حمایت کنند، من می گویم که آنها موظفند بجای خودشان از من حمایت کنند و نه فقط بجای ایران.
و همچنین من کوست و کون نوامیس ایرانیان دور از اکبر (ضد سبزهای افراطی صاحب اختیار و برجسته جمهوری اسلامی ایران) را به سربازان و نظامیان کشورهای 5+1 پیشکش کرده ام و ایران سبز کش را از نظر تئوریک یک لقمه کرده ام تا کشورهای 5+1 به راحتی بتوانند به آن حمله نظامی کنند و پول و چیزهای دیگر لازم برای حمایت از اکبر را از خود ایران درآورند و به اکبر تقدیم نمایند.
در مورد چپاول ایران من نه به عموم ایرانیان و نه به هیچیک از سبزهای ایران ( اعم از سران، نخبگان نمادین، شبکه ها و امواج مردمی جنبش سبز ملت ایران) اجازه مانع شدن در مقابل خودم را نداده ام و هر گاه که من از نیروهای نظامی و امنیتی لازم و کافی برای چپاول ایران برخوردار باشم و ایشان بخواهند مانع من شوند، من حق دارم که بطور موقت ایشان را نه انسان که کیف پول و اشیای قیمتی متعلق به خودم که توسط ایران ربوده شده به حساب آورم تا بشود به هر شکلی که لازم باشد آن موانع را از سر راه برداشت. چنین اراده ای، آری در من هست. چرا که آن گرامیان من (ایرانیان معاصر) بطور ناخود آگاه، ناخواسته و دستجمعی و یا به عبارت صحیحتر در یک ناخود آگاهانه دستجمعی خواستار مرگ جنبش سبز شده بودند. و خواسته شان نیز انجام شد. و یکی شان هم نیامد به من تسلیت بگوید. و وقتی هم که من داغدار بودم، نه تنها پیام تسلیتی در کار نبود، بلکه نیروهای امنیتی کشورهای خارجی هم داشتند به تاسی از میزان و نوع کرامت و احترامی که کشور خود من برای من قایل شده بود، مرا کتک می زدند تا از قافله تبری جویان از اکبر عقب نمانند.
و بدین ترتیب، این اعلامیه هیچ توجیهی برای عدم حمایت کشورهای 5+1 از اکبر باقی نمی گذارد.
و در عین حال، خطر مرگ در اثر ضعف و عدم برخورداری از حمایت، به اکبر نزدیک است و ممکن است که ظرف هفته ها و یا ماههای آینده گریبان اکبر را بگیرد. و کشورهای 5+1 در اینمورد مسوول هستند و هزینه آسیبها و خسارات اکبر را باید از امنیت خودشان بپردازند.
اگر پژوهشهای علمی فرهنگی من تداوم می یافت شاید امروز ما به سطوحی دیگر ارتقا یافته بودیم و با موضوعاتی دیگر مشغول بودیم و شاهد انواع توسعه در جهان و از جمله توسعه معرفتی نیز بودیم. اما کشورهای 5+1 آنقدر از نبوغ من وحشت زده شده بودند که من امروز خودم هم یک کله پوک و نفهم هستم چه برسد به توسعه و توسعه معرفتی، آنهم برای کل جهان! من آخرش هم یک نفهم فهمیده شدم و نفهمیدم .... !
من آخرش هم نفهمیدم که جواب درخواست پناهندگی من به یو. ان. ایچ. سی. آر چه شد. و از سوی همین موضوع (معلق بودن پشت میله های یو. ان. ایچ. سی. آر) دارم روز به روز ضعیف و ضعیف تر می شوم و ممکن هم هست که به همین دلیل نیز بمیرم.
جنبش سبز ایرانیان که متشکل از بهترین مهمهای ایرانی بود و من ناخواسته همه چیزم در آن سرمایه گذاری شده بود نیز در قبال این فاجعه سکوت کرده بود و در اینمورد فوق فوقش هم چیزی بیشتر از یک تماشاچی بی آزار نبود. و این موضوع (عدم امداد رسانی سازمان سبز به اکبر در پشت میله های یو. ان. ایچ. سی. آر) هم نشانه تاثیر شدید توسری های دستگاه سرکوب حکومت ایران بر علیه سبزهای ایران بود که از نظر اکبر قابل پذیرش نیست و نباید چنان سرکوبهایی انجام می شد و هم نشانه قساوت و بی رحمی ایران بر علیه اکبر. که هیچ نوع هویتی از سوی ایران در اینمورد اقدام موثری و یا حتی اقدامی انجام نداد. که این موضوع هم در شان یک کشور زنده و نشانه سپاس یک کشور زنده از بابت زنده بودن خویش نبوده و در نظر اکبر قابل پذیرش نیست.
این اعلامیه هیچ توجیهی برای عدم حمایت کشورهای 5+1 از اکبر باقی نمی گذارد.
ضمنا من یکبار دیگر نیز اعلام و تاکید می کنم که کشورهای روسیه، چین و دیگر کشورهای گروه 5+1 مسوول اعمال فشار (اعم از تحریم و یا جنگ) بر ضد ایران هستند. و من هرگز مسوولیت آن را نمی پذیرم و فقط دستور آن را صادر می کنم.
همان کشورهای 5+1 خودشان مسوول هستند که در مذاکرات، معاملات و توافقات اتمی شان با جمهوری اسلامی ایران هرگز نگفتند که اگر جنبش سبز در ایران پیروز و حاکم شود، ایران حق ساختن بمبهای اتمی را خواهد داشت. و حتی هرگز نگفتند که چنانچه فضا برای جنبش سبز در ایران اندکی بازتر شده و فشارها بر هویت سبز ایران اندکی کاهش یابد، گروه 5+1 نیز اندکی به ایران حقوق و امتیازات اتمی بیشتر و بهتری را واگذار می کند. آری خود آنها در مورد اعمال فشار (اعم از تحریم و یا جنگ) بر ضد ایران مسوول هستند و من در اینمورد هیچگونه مسوولیتی را نمی پذیرم.
من فقط خواهان اعمال فشار (اعم از تحریم و یا جنگ) بر ضد ایران شده ام و کشورهای 5+1 را در اینمورد ملزم کرده ام و این موضوع به آن معنی نیست که مسوولیت آن را نیز بر عهده گرفته باشم. موضوع  خیلی ساده است. من فقط دیده ام که ریفرنس مطلق و مقدس در دیدگاه اکبر که عبارت است از "نیروهای همسو با اکبر در سال 2009" برای کشورهای 5+1 از اهمیت لازم و کافی برخوردار نیست و در محاسبات ایشان آنگونه که باید و شاید در نظر گرفته نمی شود و با مشاهده این اوضاع به این نتیجه رسیده ام که بجز اعمال فشار (اعم از تحریم و یا جنگ) بر ضد ایران، راه دیگری برای مجازات دشمن (یا همان ضد سبزهای افراطی صاحب اختیار و برجسته جمهوری اسلامی ایران) در کوتاه مدت باقی نمانده است. و به همین دلیل نیز فشارهای قطعی، ملموس، شفاف و محاسبه شده ای از تهدیدها و تحدیدها را بر علیه کشورهای 5+1 به کار بسته ام تا رویکرد ایشان به سمت اعمال فشار (اعم ار تحریم و یا جنگ) بر ضد ایران سوق یابد.
من باید از حمایت جامع و از جمله حمایت نظامی و امنیتی از سوی کشورهای 5+1 برخوردار باشم تا بتوانم در سپاه و بسیج و پلیس و ارتش ایران، نیروهای وفادار به خودم را از نیروهای بی دین و ایمون و بی همه چیز و خدا نشناس جدا کنم و با مجازات ضد سبزهای افراطی صاحب اختیار و برجسته جمهوری اسلامی، حکومت کودتا در ایران را به پایان ببرم. تا ببینم که در طول مدت دولت موقت من، کدام موجود ضد سبزی در ایران جرات ابراز وجود دارد و میکروبهای اقتصادی، نظامی، سیاسی و امنیتی موسوم به 9 دی ای واقعا چند نفرند و من چند تا طعمه تر گل مرگل ایرانی برای پست کردن به کوستخانه ها و کونخانه های همه کشورهای جهان در سطح بین المللی در وسط میدانها و خیابانهای ایران پیدا می کنم و چند تا در سوراخهای ایرانی مخفی کننده سبز کشان پیدا می کنم.


علی اکبر ابراهیمی
چهارشنبه ۶ فروردین ۱۳۹۳
۲۶ مارس ۲۰۱۴
 تهران 

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است