اعلامیه شماره 2 تحصن اکبر


اعلامیه شماره 2 تحصن اکبر

قوای قضائیه، مقننه و مجریه ایران باید از چنگ ضد سبزهای افراطی ایران
(و یا بعبارت دیگر، همان طیفهای راست افراطی که بیت رهبری آقای خامنه ای خاستگاه و میدان دهنده اصلی شان بوده است)
آزاد شوند. این آرمان در اصل، "اصلاحات سبز" نام دارد و "سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی در ایران" نیز از دیگر نامهای این آرمان است.

خود حاکمیت جمهوری اسلامی ایران نیز می تواند برای اجرای این آرمان اقدام کند.
ضد سبزهای افراطی جمهوری اسلامی ایران به جای اجرای وعده خویش مبنی بر بستن تنگه هرمز در صورت تحریم نفت ایران، دهان منتقدان را بستند تا ملت متوجه آن تحقیر و اوضاع اسفناک اقتصادی نشود. و بعد هم با شعار نرمش قهرمانانه در عرصه بین الملل با کشورهای 5+1 به توافق ژنو رسیدند
من خواهان نرمش قهرمانانه ضد سبزهای افراطی جمهوری اسلامی ایران نه فقط در عرصه های نظامی-دیپلماتیک بلکه در پیشگاه بشر (علی اکبر ابراهیمی) نیز هستم.
و همچنین در پیشگاه جنبش سبز ملت ایران و سبزهای ملت ایران اعم از امواج، شبکه ها و رهبران نمادین جنبش سبز ملت ایران و همچنین در پیشگاه رب العالمین (مدیر و مسوول جهان) و همچنین در پیشگاه خدا (صاحب جهان).
آقای علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی چنانچه خواهان "قمه کش کله پوک و چلاق محله" نامیده شدن شود و اعتراف کند که از لحاظ اعصاب و روان مشکل داشته و اعلام کند که از طرف بدنه حامیان و شعبان بی مخ های چماق بدست خود
_ که اولش قرار بوده با شوق و ایمان و اعتقاد و ولایتمداری بیایند اما بعدش غرق در انواع فساد و تعلقات غیر یار و تعلقات غیر ولایتمداری از آب در آمده اند_
مورد اغفال و سوء استفاده قرار گرفته بوده است، می تواند بهترین نقشها را در اجرای آرمان مورد نظر این اطلاعیه ایفا کند. در آنصورت خشک و تر طرفداران و حامیان وی و کارکنان و نان خورهای نزدیک به دم و دستگاه وی نیز با هم نمی سوزند و همگی مجازات نمی شوند و همگی متناسب با انواع مجازاتهای ضد سبز سالهای اخیر، قصاص مشابه نمی شوند و تفکیک شدن آنها از هم، ممکن و ممکن تر می شود. هم برای قانون در نظام حکومتی بعدی و هم برای عموم ملت ایران که در آن روز فرصت ابراز خشم و تنفر نسبت به ضد سبزهای افراطی کشور را خواهند یافت. ضمنا چنانچه آقای خامنه ای در عرصه داخلی نیز دست به نرمش قهرمانانه بزند و همکاری بی نقص و کاملی داشته باشد عفو عمومی کل حامیانش نیز به موضوعی قابل بررسی در نظام حکومتی بعدی تبدیل خواهد شد. در همین راستا من خواهان ملاقاتهای منظم هفتگی آقای علی خامنه ای با خودم برای حمایت ایشان از اصلاحات سبز در ایران هستم که با گزارشها و توضیحات منظم ایشان در مورد اوضاع کشور به اکبر و مشاوره و رهنمود گرفتن ایشان از اکبر، به تدریج قابل تحقق خواهد شد.

ملت ایران و عموم ایرانیان نیز می توانند برای اجرای آرمان مورد نظر این اعلامیه اقدام کنند.
همه اقشار ملت ایران اعم از سرمایه دار، کارگر، تحصیل کرده، بی سواد، مسلمان و شیعه، غیر مسلمان و غیر شیعه و غیره و غیره می توانند با قیام و انقلاب این کار را انجام دهند و امتیاز انجام این کار را به نام خودشان ثبت کنند و برای انجام این کار منتظر اقدام نظامی خارجی ها _که صرفا بخاطر آرمانها و منافع ملی ایران شکل نمی گیرد و با خاستگاهها و اهدافی غیر ایرانی توام خواهد بود_ نمانند.
در همین راستا من خودم هم از تحریمهای اقتصادی شدید و معطوف به جنگ بر علیه رژیم جمهوری اسلامی ایران حمایت کرده ام تا شاید بواسطه تشدید تحریمها، آن قیام و انقلاب داخلی اتفاق بیفتد. البته از این کار ناراحت هم شده ام وقتی که گاهی به مردم شایسته زندگی و توسعه نگاه می کنم در خیابانهای ایران. اما برای حرکت به سمت هدف و اهداف ملی ایران و امر به معروف و نهی از منکر در عرصه بین الملل، مجبور بوده ام از تحریمهای معطوف به جنگ حمایت کنم. متاسفم و از این بابت معذرت می خواهم. و نا گزیرم که راه خودم را ادامه بدهم. و جنبش سبز با وجود آسیبهای فراوانی که دیده باز هم فداکاری و از خود گذشتگی کرده و برای رفع تحریمها تلاش کرده و من هم افتخار حمایت از جنبش سبز ملت ایران را در کارنامه خود داشته ام.
البته با توجه به اینکه جمهوری اسلامی ایران برای سرکوب اعتراضات خیابانی مصمم است و در این کار ورزیده و ماهر و مجهز و سازمان یافته است و مردم ایران نیز مشکلات و گرفتاری هایی دارند و نمی توانند به سادگی دست به قیام بزنند، من به مردم ایران توصیه نمی کنم که دست به قیام و انقلاب بزنند و چنین انتظاری از ایشان ندارم. و همین که افکار عمومی ایرانیان طی سالهای اخیر بطور ناخود آگاه یک هاله امنیتی برای من در ایران ایجاد کرده بود را هم لطف بزرگی از سوی ایرانیان به خودم می دانم. هر چند که اگر انقلاب هم کنند من خوشحال می شوم اما به هیچ وجه مسوولیت آسیبهایی که احتمالا در این راه خواهند دید و هزینه هایی که احتمالا در این راه خواهند پرداخت را نمی پذیرم. چونکه سرکوب شدن مردم ایران، اراده من نبوده و اراده حکومت مستبد جمهوری اسلامی است و مسوولیت آن نیز با خود آن رژیم است.
توصیه من به مردم ایران، مطالبه کردن انتخابات آزاد در ایام انتخاباتها و شرکت گسترده در انتخاباتها و بازیهای انتخاباتی رژیم در صورت توصیه خرد جمعی سبزهاست. همچون همان کاری که در 24 خرداد ماه سال 92 انجام شد.

بسیجیان و سپاهیان ایران و اهالی حوزه های علمیه در ایران _منهای بسیجیان و سپاهیان و آخوندهای از نظر فیزیکی نزدیک به اکبر_ در قبال اکبر موظفند که برای اجرای آرمان مورد نظر این اعلامیه اقدام (قیام و انقلاب) کنند. و در غیر اینصورت خائن شناخته خواهند شد.
در اینمورد باید به صراحت بگویم که سکوت هر مسلمان (بسیجی، سپاهی و یا آخوند) خیانت است به قرآن و به ایران و به ملت ایران.
اگر آنها (بسیجیان و سپاهیان و اهالی حوزه های علمیه ایران) می خواهند که در قبال اکبر چنین مسوولیت و وظیفه ویژه ای و نداشته باشند باید از عضویت و یا هر گونه وابستگی رسمی دیگری به سپاه، بسیج و یا حوزه های علمیه خارج شوند.
من یک دوره ای کوتاه و یا بلند، عضوی از بسیج و سپاه و نزدیک به منبر های دینی در ایران بوده ام. آن نهادها را در حد و اندازه هایی ندیده ام که بخواهم به آنها اجازه بدهم به زندگی پس از اکبر نیز ادامه بدهند و به زندگی بدون اکبر بپردازند. چه برسد به زندگی و توسعه با پول نفت! یا زندگی با اکبر و یا مرگ و نابودی آن نهادها.
آن نهادها در سرکوبهای سال 2009 سبزهای ملت ایران نقش صریح و روشنی داشته اند. و این موضوع یک حماقت و یا گستاخی کم، بی اهمیت و بی تاثیری در مقابل اکبر نبوده است.
اعضای آن نهادها باید واقعا و در عمل ثابت کنند که متعلق به پایگاههای اجتماعی سازمان یافته سنتی اکبر (بسیج، سپاه و حوزه های علمیه) هستند.
امروز زندگی آن نهادها با اکبر فقط در صورت اقدامشان به قیام و انقلاب برای اجرای آرمان مورد نظر این اعلامیه ممکن بوده و برای اکبر مورد پذیرش است. و در غیر اینصورت آنها خائن خواهند بود و باید منتظر همه آن چیزی باشند که در هر کجای جهان با خائنین می کنند.
بعبارت دیگر اکبر امروز در اینجا با سپاه، بسیج و حوزه های علمیه اتمام حجت کرده است.

کشورهای 5+1 نیز در قبال اکبر موظفند برای اجرای آرمان مورد نظر این اعلامیه اقدام کنند.
من در عرصه بین الملل به یک جایزه صلح از طرف سازمان ملل که با اجماع کامل همه کشورهای جهان تهیه شده باشد می اندیشیدم  و می اندیشم. جایزه ای که منافع، حقوق و امتیازات زیادی در همه کشورهای جهان برای من ایجاد می کند و مرا از جواب سازمان ملل به درخواست پناهندگی ام نیز بی نیاز می کند.
اما امروز در عرصه بین الملل حتی یک پاسخ قبولی و یا ردی از سازمان ملل هم نرسیده ام چه رسد به آن دستاوردهای گسترده.
دلیل اصلی و عمده این شکست من در عرصه بین المللی اعمال فشار من به دولتهای کشورهای 5+1 بخاطر مجازات نشدن ضد سبزهای افراطی ایران بوده است.
مسوول ریسک پذیری ها و هزینه پرداختنها و آسیب دیدنهای من در راه پیش رویم، کشورهای 5+1 و جمهوری اسلامی ایران بوده اند، هستند و خواهند بود.
من در حال مجازات شدن بخاطر گناهان و جرایم کشورهای 5+1 و جمهوری اسلامی ایران بجای خود آنها هستم و این موضوع برای من قابل پذیرش نیست. همه آن عصیانگران و مجرمان ترسو هستند و هیچیک از ایشان جرات ندارند به نقض حقوق اکبر در ایران اعتراض کنند. چونکه به سرعت از سوی بخش یا بخشهایی دیگر از متهمان متهم می شوند که خودشان نیز از ناقضان اصلی حقوق اکبر در ایران و در همه جای جهان بوده اند.
من به پشتوانه فشاری که در اطلاعیه قبلی (اطلاعیه تحصن اکبر) بر کشورهای 5+1 وارد کرده ام، همینجا و همینک یکبار دیگر و این بار نیز به شکلی تازه و متناسب با اوضاع روز، بر لزوم تداوم تحریمهای کنترل کننده بر علیه جمهوری اسلامی ایران تاکید می کنم:
"شرط من برای عدم مخالفت با رفع و یا تخفیف تحریمها و فشارهای معطوف به قیام و انقلاب در داخل ایران و یا اگر انقلاب نشد، جنگ بر علیه ایران، تعهد رسمی و شفاف کشورهای 5+1 برای اقدامی عملی، ضربتی و زمانبندی شده جهت سرنگون کردن حکومت ضد سبزهای افراطی در ایران (موسوم به جمهوری اسلامی) است. اقدامی که بخشی از آن نیز می تواند شامل یک عملیات نظامی و امنیتی باشد. در غیر اینصورت با رفع و یا تخفیف تحریمها بر علیه ایران موافق نیستم و مسوولیت آن را همچنان متوجه کشورهای 5+1 می دانم."
من از کشورهای 5+1 نیروهای نظامی و امنیتی لازم و کافی برای اعمال اراده ام در عرصه سیاسی ایران را خواسته بودم. پس چه شد؟ کجاست آن حمایتهای نظامی و امنیتی؟ یک شخص فرهنگی و پژوهشگر را که همچون خودتان جاسوسش می شناسید و سپس نیز به ایران پرتش می کنید آیا نباید اندکی هم از وی اطاعت کنید و در قبال وی متعهد تر و مسوولیت پذیر تر باشید؟
من خواهان ارایه گزارشی از سوی کشورهای 5+1 به سازمان ملل در مورد اقدام مشترک کشورهای 5+1 برای ارتقاء وضعیت توسعه در تک تک همه کشورهای جهان
و متعهد تر و مسوولیت پذیر تر شدن کشورهای 5+1 در مورد توسعه برای همه ملل شده ام.
پس چه شد؟ آن حمایتهای ابر قدرتها از توسعه در همه کشورهای جهان کجاست؟

پایان.

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است