سندی است در راه

انگیزه هایی شخصی، ذاتی، خدادادی و قوی برای حمایتم از جنبش سبز ایران دارم.
در سال 2009 من "راه سبز" در فضای سیاسی ایران را تعریف و تبلیغ کردم.
من سخاوتمند هستم. هر موجودی که به آن راه می رفت باید همچون یک طفل معصوم مورد احترام و تکریم و تقدیر و تشویق و تشکر قرار می گرفت. همه وعده های روحی و معنوی یی که برای جذب مستعدان ولایتمداری در ایران به کار می رفت را نیز می توان به کلمات جمله قبلی افزود.
هر موجودی که به آن راه می رفت باید همچون یک طفل معصوم مورد احترام و تکریم و تقدیر و تشویق و تشکر قرار می گرفت. اما هر انسان درست و حسابی یی هم که به آن راه رفته همچون دیگر رهروان آن راه به یک سند رسوایی برای من تبدیل شده. یعنی اینکه مجازات شده. سرکوب سالهای اخیر سبزهای مردم ایران را نمی پذیرم.
چونکه من سبزهای مردم ایران را به تله و به گرفتاری فرا نخوانده بودم. من سبزهای مردم ایران را به معروف به خیر و خوبی به دوری از شرک و ولایت پرستی و به حق و به خداپرستی فراخوانده بودم.
من در جشنهای توام با ترس ثابت و پایدار درونی مقامات کشوری و لشگری این روزهای ایران رسوایی را می بینم و خودکامگی را و سپر کردن همه چیز بخاطر خودکامگی را. جاء الحق و ذهق الباطل ان الباطل کان ذهوقا. حق پایدار است و باطل نابود. بدرستیکه باطل از بین رفتنی است. ترجمه آیه دقیق نبود.

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است