چرا اکبر را دوست دارم
اگر معرفتش را داری اولین دوست اکبر باش و بگو که "چرا اکبر را دوست دارم؟"
ای شورای هماهنگی راه سبز امید, با سلام.
همانطور که می دانی همه کشورها بطور باالقوه تحت اختیار اکبر چوپان های بومی خویش بوده و از دوستان اکبر هستند. اما من به کشورهایی که چشمشان به قدرت من باشد و بخواهند که به نام رفاقت و به بهانه قدرت بخشیدن به اکبر, نزدیک اکبر شوند و از اکبر قدرت بگیرند و کمر اکبر را بشکنند نیازی ندارم.
باند خامنه ای و کارفرمای قلهک سوار انسان شاید مرا بخاطر خودم و اهداف مورد نظرم نمی خواستند. اما گمان نمی کنم که تو همچون آنها باشی.
من یک کاری دارم که می خواهم برایم انجام دهی.
من می خواستم شکایتنامه ام از خامنه ای را به قوه قضائیه ایران ببرم اما شبکه باالقوه دوستان, دوستداران و طرفداران اکبر به من می گویند که آن شکایتنامه را باید پس از سرنگونی حکومت خامنه ای به قوه قضائیه ایران ببرم و نه امروز.
شبکه دوستان, دوستداران و طرفداران اکبر که من خودم سخنگوی آن هستم امروز از تو می خواهد که بله را از سازمان ملل برای اکبر بگیری تا شبکه اکبر که نمایانگر جهان اکبر است بطور رسمی مورد حمایت جامعه بین الملل قرار گرفته باشد.
پاسخ سازمان ملل به انسان باید توسط نمایندگی آن سازمان در تهران به اکبر ابلاغ شود تا اکبر مجبور نشود برای گرفتن آن پاسخ باز هم آواره کشورهای اطراف ایران شود. آیا این کار را برایم انجام می دهی؟ یادت باشد که سه شنبه هفدهم خرداد 90 قرار است که به مقابل دفتر سازمان ملل در تهران بروی. من خودم هم اگر مرخصی داشتم می آمدم.
آیا حاضری که بله را از سازمان ملل برای اکبر بگیری تا شبکه اکبر که نمایانگر جهان اکبر است بطور رسمی مورد حمایت جامعه بین الملل قرار گرفته باشد؟
آیا حاضری که در این روزهای تنهایی که حتی خلوتم با خدا را نیز از من ربوده ای
_و پس از گذشت دو سال از آن روزهایی که دکتر سروش و روح الامینی داشتند یکدیگر را پاره می کردند و من فکر می کردم اختلافاتشان الکی و بازی سیاسی برای حمایت و ضمانت از اکبر (بلاگر معجزه نویس و نور چشمی) است می گذرد و تو هنوز هم به استقبال من نیامده ای_
با اکبر همراه شده و نامه ام برای درخواست بودجه از حکومت ایران و آذربایجان را به آن
حکومتها ارایه کنی؟
آیا حاضری شبا که من ساعت 7 الی 7 و نیم از کار می یام, سر کوچه برلن جنب سفارت آلمان سر رام سبز شی و برای گرفتن جواب "نامه اکبر به دولتهای غربی" باهام تا ایستگاه بی. آر. تی میدان فردوسی راهپیمایی کنی و چند تا هم فال حافظ از دیوان حافظی که همراه خودت می یاری ازم بخری؟
پس چگونه ادعا می کنی که دوست من هستی؟ آیا منتظری که اول همه دنیا بیاید دوست اکبر شود تا تو هم بعدش بیایی که دوستی با اکبر برایت نام و نان و رای و قدرت به همراه داشته باشد؟ نه. از این خبرها نیست. اگر هم باشد پیش من نیست. من یک موجود جهنمی در قعر جهنم هستم. آیا دوست داری که برای با من بودن امروز به اینجا بیایی؟
من اینجا در لحظه حال ابدی هم اینک همیشه دارم عشق و حال می کنم. جای تو همیشه خالی است و اگر دیگر دوستان اکبر به همیشه می آیند, به جای خالی خویش می آیند و به تو و جای خالی تو در همیشه هیچ نیازی نیست. من و شورای هماهنگی راه سبز امید خودمان برای خدا که عشق اکبر است کافی هستیم.
همانطور که می دانی این روزها افتخار و آبرو در رنگ سبز است و پول و سلاح در چفیه و ولایتمداری. اگر تو به فکر اکبر جهان, اکبر ایران و تئوریسین جهان آرمانی بودی و نه به فکر خودت, از هر دو در خط امام استفاده می کردی و ولایتمدار سبز می شدی و به دادم ی رسیدی. اما دیگه نیازی به تو نیست. شورای هماهنگی راه سبز امید خودش اونقدر آبرو و افتخار وپول و سلاح و زیبایی و .... (قدرت) دارد که حتی بدون ولایتمدار شدن, خود به داد اکبر رسیده است.
فقط خودم و خودتو عشق است.
ای شورای هماهنگی راه سبز امید, با سلام.
همانطور که می دانی همه کشورها بطور باالقوه تحت اختیار اکبر چوپان های بومی خویش بوده و از دوستان اکبر هستند. اما من به کشورهایی که چشمشان به قدرت من باشد و بخواهند که به نام رفاقت و به بهانه قدرت بخشیدن به اکبر, نزدیک اکبر شوند و از اکبر قدرت بگیرند و کمر اکبر را بشکنند نیازی ندارم.
باند خامنه ای و کارفرمای قلهک سوار انسان شاید مرا بخاطر خودم و اهداف مورد نظرم نمی خواستند. اما گمان نمی کنم که تو همچون آنها باشی.
من یک کاری دارم که می خواهم برایم انجام دهی.
من می خواستم شکایتنامه ام از خامنه ای را به قوه قضائیه ایران ببرم اما شبکه باالقوه دوستان, دوستداران و طرفداران اکبر به من می گویند که آن شکایتنامه را باید پس از سرنگونی حکومت خامنه ای به قوه قضائیه ایران ببرم و نه امروز.
شبکه دوستان, دوستداران و طرفداران اکبر که من خودم سخنگوی آن هستم امروز از تو می خواهد که بله را از سازمان ملل برای اکبر بگیری تا شبکه اکبر که نمایانگر جهان اکبر است بطور رسمی مورد حمایت جامعه بین الملل قرار گرفته باشد.
پاسخ سازمان ملل به انسان باید توسط نمایندگی آن سازمان در تهران به اکبر ابلاغ شود تا اکبر مجبور نشود برای گرفتن آن پاسخ باز هم آواره کشورهای اطراف ایران شود. آیا این کار را برایم انجام می دهی؟ یادت باشد که سه شنبه هفدهم خرداد 90 قرار است که به مقابل دفتر سازمان ملل در تهران بروی. من خودم هم اگر مرخصی داشتم می آمدم.
آیا حاضری که بله را از سازمان ملل برای اکبر بگیری تا شبکه اکبر که نمایانگر جهان اکبر است بطور رسمی مورد حمایت جامعه بین الملل قرار گرفته باشد؟
آیا حاضری که در این روزهای تنهایی که حتی خلوتم با خدا را نیز از من ربوده ای
_و پس از گذشت دو سال از آن روزهایی که دکتر سروش و روح الامینی داشتند یکدیگر را پاره می کردند و من فکر می کردم اختلافاتشان الکی و بازی سیاسی برای حمایت و ضمانت از اکبر (بلاگر معجزه نویس و نور چشمی) است می گذرد و تو هنوز هم به استقبال من نیامده ای_
با اکبر همراه شده و نامه ام برای درخواست بودجه از حکومت ایران و آذربایجان را به آن
حکومتها ارایه کنی؟
آیا حاضری شبا که من ساعت 7 الی 7 و نیم از کار می یام, سر کوچه برلن جنب سفارت آلمان سر رام سبز شی و برای گرفتن جواب "نامه اکبر به دولتهای غربی" باهام تا ایستگاه بی. آر. تی میدان فردوسی راهپیمایی کنی و چند تا هم فال حافظ از دیوان حافظی که همراه خودت می یاری ازم بخری؟
پس چگونه ادعا می کنی که دوست من هستی؟ آیا منتظری که اول همه دنیا بیاید دوست اکبر شود تا تو هم بعدش بیایی که دوستی با اکبر برایت نام و نان و رای و قدرت به همراه داشته باشد؟ نه. از این خبرها نیست. اگر هم باشد پیش من نیست. من یک موجود جهنمی در قعر جهنم هستم. آیا دوست داری که برای با من بودن امروز به اینجا بیایی؟
من اینجا در لحظه حال ابدی هم اینک همیشه دارم عشق و حال می کنم. جای تو همیشه خالی است و اگر دیگر دوستان اکبر به همیشه می آیند, به جای خالی خویش می آیند و به تو و جای خالی تو در همیشه هیچ نیازی نیست. من و شورای هماهنگی راه سبز امید خودمان برای خدا که عشق اکبر است کافی هستیم.
همانطور که می دانی این روزها افتخار و آبرو در رنگ سبز است و پول و سلاح در چفیه و ولایتمداری. اگر تو به فکر اکبر جهان, اکبر ایران و تئوریسین جهان آرمانی بودی و نه به فکر خودت, از هر دو در خط امام استفاده می کردی و ولایتمدار سبز می شدی و به دادم ی رسیدی. اما دیگه نیازی به تو نیست. شورای هماهنگی راه سبز امید خودش اونقدر آبرو و افتخار وپول و سلاح و زیبایی و .... (قدرت) دارد که حتی بدون ولایتمدار شدن, خود به داد اکبر رسیده است.
فقط خودم و خودتو عشق است.