تا ابد نمی توانید مال اکبر را بخورید
از گروه فرهنگی خمینی که شامل اصولگرایان و اصلاح طلبان ایران می شوند (یعنی آقایان خامنه ای, رفسنجانی, موسوی, خاتمی و صاحب امتیازان یا منتسبین رنگارنگ و متنوع ایشان در داخل کشور و خارج از کشور)
جدا درخواست می کنم که هر چه دعا و ورد و جادو بلدند بکار گیرند تا تسهیلات تاسیس و تشکیل سازمان اکبر با همه نمایندگی های آن فراهم شود. در غیر اینصورت من حق دارم با اعمال روشهای خشونت آمیز از منافع جهان آرمانی اکبر دفاع کنم واز حکومت فعلی ایران بودجه تشکیل دفتر ایرانی ورک شاپم در تهران و نمایندگی های آن در سراسر جهان را خواستار شوم و هر بلایی که بر سر من بیاید مسوولبت آن قبل از آنکه متوجه سازمان ملل و حکام کشورهای غربی باشد مستقیما دامنگیر گروه فرهنگی خمینی و نسلهای بعدی ایشان خواهد بود.چرا که ایشان سالها مسوول قدرت ایران بوده اند و دیدن علی اکبر ابراهیمی
_که یکی از مردم ایران و همچنین امانت ملت ایران و امانت ملتهای جهان بوده است_
و شنیدن صدای وی و مشغول بودن به نوکری وی یکی از وظایف مافیای فرهنگی خمینی بوده است اما آن باند محترم
_به هر دلیل و بهانه خیر و شر آشکار و نهان و غیره و ذالکی که بوده است_
در مقابل اکبر کوتاهی کرده اند و با این کوتاهی, به همه مردم جهان (به همه معاصرین و همنوعان اکبر) خیانت کرده اند.
مغز اکبر که باید با مطالعات و پژوهشهای اکبر پر می شد و تربیت و پرورش می یافت, در محیطهای کارگری فرسود و خورده شد و آنها هنوز هم دارند برای خودشان و مدعیات سراپا فریب و دروغشان عزاداری می کنند.
پس آنهایی که به علی اکبر ابراهیمی ما ملتهای جهان رحم نکردند و حق و حقوقش را خوردند و حتی نام و تصویر و صدایش را نیز از ترس افشا شدن دزدی هایشان پنهان کردند شایستگی ترحم ما را که امروز خودمان نیز محتاج ترحم شده ایم ندارند.
جدا درخواست می کنم که هر چه دعا و ورد و جادو بلدند بکار گیرند تا تسهیلات تاسیس و تشکیل سازمان اکبر با همه نمایندگی های آن فراهم شود. در غیر اینصورت من حق دارم با اعمال روشهای خشونت آمیز از منافع جهان آرمانی اکبر دفاع کنم واز حکومت فعلی ایران بودجه تشکیل دفتر ایرانی ورک شاپم در تهران و نمایندگی های آن در سراسر جهان را خواستار شوم و هر بلایی که بر سر من بیاید مسوولبت آن قبل از آنکه متوجه سازمان ملل و حکام کشورهای غربی باشد مستقیما دامنگیر گروه فرهنگی خمینی و نسلهای بعدی ایشان خواهد بود.چرا که ایشان سالها مسوول قدرت ایران بوده اند و دیدن علی اکبر ابراهیمی
_که یکی از مردم ایران و همچنین امانت ملت ایران و امانت ملتهای جهان بوده است_
و شنیدن صدای وی و مشغول بودن به نوکری وی یکی از وظایف مافیای فرهنگی خمینی بوده است اما آن باند محترم
_به هر دلیل و بهانه خیر و شر آشکار و نهان و غیره و ذالکی که بوده است_
در مقابل اکبر کوتاهی کرده اند و با این کوتاهی, به همه مردم جهان (به همه معاصرین و همنوعان اکبر) خیانت کرده اند.
مغز اکبر که باید با مطالعات و پژوهشهای اکبر پر می شد و تربیت و پرورش می یافت, در محیطهای کارگری فرسود و خورده شد و آنها هنوز هم دارند برای خودشان و مدعیات سراپا فریب و دروغشان عزاداری می کنند.
پس آنهایی که به علی اکبر ابراهیمی ما ملتهای جهان رحم نکردند و حق و حقوقش را خوردند و حتی نام و تصویر و صدایش را نیز از ترس افشا شدن دزدی هایشان پنهان کردند شایستگی ترحم ما را که امروز خودمان نیز محتاج ترحم شده ایم ندارند.