جرم ما دفاع از ناموس جامعه فرهنگی و هنری ایران بود

جرم اسلامشهر نیز همچون دیگر شهرهای کشور دفاع از ناموس جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر و ارزش بخشیدن به ایشان بود.
جرم من و پویش دعوت از خاتم اکبر ملت ایران, پویایی برای نجات ناموس جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر از چنگال رژیم جمهوری اسلامی بود تا جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر کمتر ناله کند و به تعادل برسد و با آرامش و اعصابی راحت و هر چه ریلکستر _بهتر_ به تولیداتی در شان ایران برسد.
ما فرصت داد و بیداد کردن و جیغ و هوار کشیدن را نیز به آنها بخشیدیم تا آنها را بیازمائیم و بعضی را از بعضی تمیز دهیم و در کل همه جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر خوب هستند و ملامتهایی که امروزه بر ایشان است از جانب ما نیست.
روزیکه جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر, متجاوزان به نوامیس خود را نیک بشناسد
و یا بعبارت دیگر از اعتراف به چنین شناختی امتناع نورزد
قدر ما مردم ایران را خواهد فهمید و شکر خواهد گفت.
راستی ما کدام مردمیم!؟ مردم ایران و جهان؟ اگر جهان بود که آبروی ایران رفته بود. ما فقط مردم ایرانیم.
من و مردم ایران خودمان نوامیس جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر را سیر می کنیم. ما مردم ایران اجازه نمی دهیم که جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر و هیات حاکمه جمهوری اسلامی که تنشان به تن هم خورده و با هم خوب کنار می آیند و به ائتلاف کاری و امنیت و رفاه و آخرش هم پز پیشکسوتی و روشنفکری می رسند زن و بچه های خویش را مشتی چاقال و کوس پنزاری بشناسند و آبروی ایران را ببرند. نه, من تصمیم ندارم که هیچ چیزی از این یادداشت در مقاله "سورپرایز امنیتی برای تمدن غرب" بنویسم. حتی اگر جیغ و دادهای بیشتر و بدتر به راه بیاندازند.
من همه ش می گویم که: "همه چیز تقصیر تمدن غرب بود و با آبرو داری می کنم. اگر من جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر را دوست نداشتم که نوامیس از دست رفته اش را با آبروداری نمی کردم! سکوت خوشگل و جذاب جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر طی سه روز آینده در مورد این یادداشت (عدم مطرح شدن شکایتی شفاف و صریح علیه علی اکبر ابراهیمی که پرونده اش یک پرونده ملی است) را بعنوان علامت تسلیم و رضایت ایشان قبول می کنم و در مورد این یادداشت طلایی چیزی در مقاله "سورپرایز امنیتی برای تمدن غرب" نمی نویسم. شاید هم نوشتم. حالا ببینم چی میشه و چی می خوان.
آه, ماچ.
امضا: علی اکبر ابراهیمی
که یکی از محمد رضا جلایی پورها و شهاب طباطبایی ها
_که صاحب اصلی اختیارات, امتیازات, حقوق, قدرت, ناموس و همه چیز جامعه فرهنگی و هنری ایران معاصر هستند_
است.

..........................................................................
.
اسلامشهر بیدار است/ از اول شدن بیزار است

.

این مملکت بیدار است/از اول شدن بیزار است
.

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است