از روزگار دلم گرفته

خوش به حالم. امروز یو. ان. ایچ. سی. آر. آنكارا آفیس كلی برو بیا واسه م راه انداخت. پز هم دادم صد دلار جریمه هم گرفتم
صبح پنج تا دسته گل برده بودم. به دوستان نگهبان گفتم چاهار دسته ش بره نگهبانی یه و یه دسته ش هم بره آفیس
قرار شده بره م دكتر روانپزشك و قرصهام رو هم بخورم تا خوب بشم و دكتر گزارش "می شه با علی اكبر ابراهیمی مصاحبه كرد" رو به آفیس ارایه بده
خواست آفیس رو انجام می دم. از كوچكترین بهانه ها و فرصتها برای آشتی استفاده می كنم. معتقدم "صلح به از جنگ و داوری" است
اینكه موقعیت شغلی م رو از دست دادم مهم نیست. مهم اینه كه آفیس قول داده
یك هفته بعد از اینكه گزارش دكتر به آفیس داده بشه با من مصاحبه خواهد شد و یك هفته پس از انجام مصاحبه م در آفیس نیز به من جواب آری یا نه داده خواهد شد
متشكرم
می دونستم مرگ نیز از من دریغ خواهد شد
خوش به حالم. از روزگار دلم گرفته! واقعا كه خوش به حالم
البته نباید زیاد هم نا امید بود. بعد از اینكه مرگم هم مثل خودم به لجن و تعفن كشیده شد اون نیز به خودم عطا می شه. خدایا شكرت
تنها هستم. خدایا من هم مثل تو میون این جمعیت تنها هستم. این رو نگفتم كه تو نگران من بشی. من دارم به عشق روی تو قرصامو می خورم و خوب می شم. این رو گفتم كه تو تنها نباشی. هر چی كه می گم و می گم تو تنها و تنها تر می شی

پست‌های معروف از این وبلاگ

مسوولیت امنیت, حرمت و کرامت ثروتهای ملی مردم ایران مستقیما متوجه حکام غرب است