جواب قبولی می خواهم

همین كه حق آیندگان _مبنی بر كمیت و طولانی بودن عمر من_ رو نخوره ن و محیط زیست رو تموم نكن بره من كافی یه. من از بشریت انتظار شكرگزاری و جایزه و اینطور چیزا ندارم. از نخاله های خرد و كلان نیز شكایتی ندارم. من از جامعه امتیازات ویژه ای همچون برخورداری از حق آدمكشی _كه داره توسط پروسه دیپورت غرب به یك ضرورت تبدیل می شه_ نمی خواهم. من به این چیزا نیازی ندارم. این رو شهروندانم در اقصی نقاط زمین و زمان به من می گن. من نخاله ای رو نكشته م و تمایلی هم برای كشتن نخاله ها ندارم. وقت اضافی هم ندارم تا صرف این كار كنم. به بشریتی هم كه داره توسط یو. ان. ایچ. سی. آر من رو به نخاله كشی تحریك می كنه و در عین حال حق آدمكشی من رو نیز به رسمیت نمی شناسه هشدار می دم با خطر تداوم تاراج و تاراج بیشتر و بدتر از جانب نخاله های خرد و كلان درون مرزی و برون مرزی مواجه اه. من به درد این حوادث هیجان انگیز و نجاتبخش نمی خورم. برای این بازیهای جالب بازیچه مناسبی نیستم

من فقط می خوام تنها باشم. انزوا. خلوت. این حداقلی یه كه من حق خواستنش رو دارم. چیز دیگه ای از بشریت نمی خوام. یه مدت نیاز به استراحت دارم. همین. ایران دچار قحطی و گرفتاری هایی بود و نتونست خلوت من رو به هم نریزه و یا در خدمت روندی كه داشت این اشتباه رو مرتكب می شد قرار نگیره. من درخواستم رو با آفیس كه مرجع پناهنده ها ست و برای من نماینده پندار گفتار و رفتار رسمی غرب نسبت به منه مطرح كردم و اگه این مرجع هم نمی تونه كاری كنه باید صریحا این رو بیان كنه تا من بیخودی به امید اقدامات آفیس دچار خسارتها و مصیبتهای بیشتر و بدتر نشم

من خودم كلی مشكلات دارم و اگه فرصت و امكان عزاداری داشتم اول بره خودم عزاداری می كردم. آه و ناله های غرب و یو. ان. ایچ. سی. آر من رو از نعمت شنوایی و فهم و درك و بصیرت بیزار كرده! من چیزی نمی شنوم یعنی نمی خوام كه چیز بی ربطی بشنوم. فقط می خوام وظایفش نسبت به من و كارش رو انجام بده. توهین ها و حمله های آفیس اعم از فیزیكی عربده ای بوروكراسی یی و غیره برای من تنفر انگیزه و نه جالب

من منتظر اقدام سریع كافی و دقیق یو. ان. ایچ. سی. آر آنكارا آفیس در مورد تهیه حداقلهایی از تسهیلات مهاجرتم به غرب و ادامه یافتن مطالعات و تحقیقاتم هستم. پس از تحقق سریع كامل و محترمانه این حداقلها نیز غرب باید از ایجاد موانع خطرناك در راه زندگی و اراده من دست برداره و تلاشش برای تحمیل پروسه دیپورت بر من و مجبور كردن من به مطالبه حداكثرها رو متوقف كنه. لطفا همین الآن اقدام بشه

خدایا كمكم كن كه تا آخر عمرم دیگه روی ایران رو نبینم

چون توی این دنیا دیگه باهاش كاری ندارم

خدا حافظ

چند بار باید خداحافظی كنم

امیدوارم زودتر قبول كنن كه من اتهام روانی بودنم رو باور كردم و از اتهام مضنونیت به تروریست و كافر بودن تبریه بشم. تازه اینطوری مشكلات خود آفیس هم مشكلات من نامیده نخواهد شد
بعدش می گن چرا هنوز گورتو گم نكردی