شرم بر ایران
تحقیقات من باید در ایران تداوم می یافت و پروژه ام باید در ایران اجرا می شد و غرب باید در كنار محصولات پروژه ام با نام من آشنا می شد و از تمایل من به جهانگردی استقبال می كرد و من دنیا را در مدت زمان محدودی می گشتم و باز به خانه ام ایران بر می گشتم. اما افسوس بر ایران. نفرین بر ایران
من در ایران فرصت كافی برای پرداختن به تحقیقات و ادامه دادن تحقیقاتم نیافتم و پروژه ام از اجرای محدود نیز دور ماند و من از شناخت كامل و ساختن و معرفی كردن دستاوردی جذاب و قدرتمند محروم ماندم
اگر غرب اندكی از خیر و بركت و نور و نانی را كه سهم خود من و حق خود من از زندگی بود چند سال پیش به من می داد تا من آن را جلوی اسلام بی سر و پا قرآن بی سر و پا و ایران بی سر و پا بیاندازم خیلی از مشكلاتی كه آن پستان و پلیدان با من داشتند حل می شد. اما افسوس بر غرب. نفرین بر غرب
ایران از توسری زدن به من خوشش می آمدو به این كار عادت كرده بود. یكی از نتایج ستمگری ایران این بود كه دیدار مصاحبه و آشنایی من با غرب هم به ابتذال كشیده شد
در تاریخ 04.05.2007 یكبار دیگر یو. ان. ایچ. سی. آر به من توهین كرد و بخاطر اینكه از وی خواسته بودم یك جواب آری یا نه رسمی به من بدهد با لحنی ناپسند به من گفت چرا چرت و پرت میگی
از آنجا كه من علاقه ای به چنان پندارها گفتارها و رفتارها از جانب غرب نسبت به خود نداشتم و آن بی ادبی ها از نظر من قابل تایید و قابل قبول نبود همه فحشهاو توهینهای غرب نسبت به من به خود غرب و به پدر مادر و جد و آباد غرب و به فرزندان غرب برگشت
اما توهین غرب به خود پدر مادر جد و آباد خود و فرزندان خود نیز در دیدگاه من ناپسند و غیر قابل تایید است. غرب باید نسبت به پدر مادر و جد و آبادش موءدبترو نسبت به فرزندانش پاسخگوتر و مسوولتر و نسبت به خودش دلسوزتر شود
بحران جنگ و احتمال بمباران و تكه پاره شدن ایران و غرب توسط یكدیگر جالب و با مزه است اما مشكلات و دردسرهای حكام در مورد پاسخگویی به خودشان مربوط است و نگرانی اول و اصلی من نیست. در ایران افراد و واحدهایی كه از من دلسوزتر و لایقتر بودند و مرا مثل یك تكه آشغال پرت كردند بیرون موظفند از سرزمین من ایران و منافع و حقوق من و ملت ایران تا پای جان دفاع كنند. در غرب نیز افراد و واحدهایی كه از من دلسوزتر و لایقتر بودند موظفند از سرزمین من غرب و منافع و حقوق من و ملل غرب تا پای جان دفاع كنند
در پایان مقاله استانداردها در جنگها ابراز امیدواری كردم كه آن مقاله آخرین پاسخ من به توهین و افترا باشد. و در اینجا یكبار دیگر آن امید را تكرار می كنم ومی دانم كه توهینهای شدیدتر از جانب غرب حرام خور و هار در پیش است اما من امیدوارم این آخرین باری باشد كه به توهین پاسخ می دهم. من با این امید كه بتوانم استعدادها و نبوغ و انرژی یم را متمركز به هدفم و صرف ساختن و نه صرف پاسخگوی به توهینها بكنم به مقاومت ادامه خواهم داد
یكی از دلایل فرار من از ایران این بود كه نمی خواستم به فحشهای ایران جوا ب دهم. آن فحشها مورد علاقه و قبول و تایید من نبود اما من جواب مستقیم و خشن ندادم و برای اینكه مجبور نشوم جواب دهم رفتم
من در ایران بین مرگ و دریده خویی مرگ را برگزیدم و رفتم. من كه در كشور خودم آنقدر با وقار بوده ام جوابگویی به توهینهای غرب را در شان خودم نمی دانم
امیدوارم فشار مقاومت برای جواب ندادن به توهینهای ایران و غرب منجر به مرگ من كه نه تنها یك نابغه بلكه حتی یك فرد انسانی نیز هستم نشود
فرد انسانی آرزومند شادی